پاندا تپلی
Guest
صفحه های 37 ،38
یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید . به او گفتم که با این شیوه هرگز موفق نخواهد شد و اگر به دروغ گفتن ادامه دهد ، از دیگران هم دروغ خواهد شنید . او پاسخ داد: (( برام مهم نیست ! ))من بدون دروغ اموراتم نمی گذره!
روزی داشت پای تلفن با مردی حرف میزد که تمام بند بند وجودش عاشق آن مرد بود . به طرف من برگشت و گفت نمیشه بهش اعتماد کرد ، آخه میدونم که همش بهم دروغ میگه ! و من در پاسخ گفتم : ((خب ، تو همیشه دروغ میگی ، پس باید یکی هم باشه که به تو دروغ بگه ، و با اطمینان بهت میگم که همیشه همون کسی بهت دروغ میگه که انتظار داری راستشو بهت بگه ! چند وقت بعد او را دیدم و به من گفت : (( از دروغ گفتن دست کشیدم .))
پرسیدم: (( چی باعث شد که دیگه سراغ دروغ نری ؟ ))
او پاسخ داد: (( آخه یک مدت با یه زنی زندگی می کردم که بدتر از خودم دروغ میگفت . ))
گاهی وقتی خودمان را در وجود دیگران می بینیم ، می توانیم به زشتی کارمان پی ببریم . ((ادب از که آموختی ؟ از بی ادبان ! ))
زندگی مانند یک آینه است و ما خودمان را در آینه رفتار دیگران با خودمان می بینیم .
اینکه در گذشته زندگی کنیم ، کار اشتباهی است و تخطی از قانون معنویت به حساب میآید .
مسیح می فرماید: (( این لحظه را دریاب ، چرا که امروز ، روز نجات و رستگاری است . ))
زن لوط به عقب نگاه کردن به ستونی از نمک تبدیل شد .
آنچه که زمان را از شما می دزدد ، نگاه به گذشته و نگرانی از آینده است . آدمی باید گذشته را بوسیده و کنار بگذارد و فراموش کند و همیشه باید اطمینان داشته باشد که آینده آبستن برکت و شادابی برای اوست ، و مهمتر از همه ، باید در زمان حال زندگی کند .
برای مثال زنی به نزد من آمد و می نالید که برای خرید هدایای کریسمس ، آه در بساط ندارد . او گفت : ((سال گذشته خیلی فرق میکرد من یک عالمه پول داشتم و کلی هدیه دوست داشتنی واسه بقیه خریدم اما امسال، آه ندارم با ناله سودا کنم! ))
من در پاسخ گفتم: (( تا وقتی داری هی غر میزنی و توی گذشته زندگی می کنی ، معلومه که به هیچ جا نمی رسی و توی همین بدبختی میمونی . فقط و فقط توی همین لحظه زندگی کن و فقط به این فکر کن که بازم امسال کلی هدیه به دیگران میدی . انگار که چراغش را روشن کرده باشند ، با هیجان گفت : ((گرفتم باس چه کار کنم ! میرم کاغذ کادو و روبان رنگی میخرم . )) در جواب گفتم: (( عالیه! همین کار رو بکن ! هدیه ها هم خودشون جور میشن و میان میشینن روی کاغذ کادوهایی که خریدی.))
در واقع این کار او ثابت میکرد که به لحاظ مالی ترسی در وجودش نیست و همچنین به خداوند اعتماد و باور عمیق دارد . ذهنی که به دنبال استدلال باشد ، میگوید حالا که پول نداری ، حساب تکتک خرج و مخارجت را بکن، چون اصلاً معلوم نیست پولی گیرت بیاید !
او رفت و کلی روبان رنگی و کاغذ کادو خرید و تنها چند روز پیش از جشن کریسمس ، چندین صد دلاری عیدی گرفت . با خرید آن کاغذ کادو ها و روبانهای رنگی ، در ضمیر ناخودآگاهش امید کاشته بود و حالا دیگر انتظار فراهم شدن پول کادو ها را می کشید. وقتی کسی امید بیافریند و انتظار بهترینها را داشته باشد ، راه دریافت پول و بهترین ها را برای خودش باز می کند . او نیز به اندازه کافی فرصت پیدا کرد تا کادوهای مورد نظرش را خریده وکادوپیچ نماید. .
یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید . به او گفتم که با این شیوه هرگز موفق نخواهد شد و اگر به دروغ گفتن ادامه دهد ، از دیگران هم دروغ خواهد شنید . او پاسخ داد: (( برام مهم نیست ! ))من بدون دروغ اموراتم نمی گذره!
روزی داشت پای تلفن با مردی حرف میزد که تمام بند بند وجودش عاشق آن مرد بود . به طرف من برگشت و گفت نمیشه بهش اعتماد کرد ، آخه میدونم که همش بهم دروغ میگه ! و من در پاسخ گفتم : ((خب ، تو همیشه دروغ میگی ، پس باید یکی هم باشه که به تو دروغ بگه ، و با اطمینان بهت میگم که همیشه همون کسی بهت دروغ میگه که انتظار داری راستشو بهت بگه ! چند وقت بعد او را دیدم و به من گفت : (( از دروغ گفتن دست کشیدم .))
پرسیدم: (( چی باعث شد که دیگه سراغ دروغ نری ؟ ))
او پاسخ داد: (( آخه یک مدت با یه زنی زندگی می کردم که بدتر از خودم دروغ میگفت . ))
گاهی وقتی خودمان را در وجود دیگران می بینیم ، می توانیم به زشتی کارمان پی ببریم . ((ادب از که آموختی ؟ از بی ادبان ! ))
زندگی مانند یک آینه است و ما خودمان را در آینه رفتار دیگران با خودمان می بینیم .
اینکه در گذشته زندگی کنیم ، کار اشتباهی است و تخطی از قانون معنویت به حساب میآید .
مسیح می فرماید: (( این لحظه را دریاب ، چرا که امروز ، روز نجات و رستگاری است . ))
زن لوط به عقب نگاه کردن به ستونی از نمک تبدیل شد .
آنچه که زمان را از شما می دزدد ، نگاه به گذشته و نگرانی از آینده است . آدمی باید گذشته را بوسیده و کنار بگذارد و فراموش کند و همیشه باید اطمینان داشته باشد که آینده آبستن برکت و شادابی برای اوست ، و مهمتر از همه ، باید در زمان حال زندگی کند .
برای مثال زنی به نزد من آمد و می نالید که برای خرید هدایای کریسمس ، آه در بساط ندارد . او گفت : ((سال گذشته خیلی فرق میکرد من یک عالمه پول داشتم و کلی هدیه دوست داشتنی واسه بقیه خریدم اما امسال، آه ندارم با ناله سودا کنم! ))
من در پاسخ گفتم: (( تا وقتی داری هی غر میزنی و توی گذشته زندگی می کنی ، معلومه که به هیچ جا نمی رسی و توی همین بدبختی میمونی . فقط و فقط توی همین لحظه زندگی کن و فقط به این فکر کن که بازم امسال کلی هدیه به دیگران میدی . انگار که چراغش را روشن کرده باشند ، با هیجان گفت : ((گرفتم باس چه کار کنم ! میرم کاغذ کادو و روبان رنگی میخرم . )) در جواب گفتم: (( عالیه! همین کار رو بکن ! هدیه ها هم خودشون جور میشن و میان میشینن روی کاغذ کادوهایی که خریدی.))
در واقع این کار او ثابت میکرد که به لحاظ مالی ترسی در وجودش نیست و همچنین به خداوند اعتماد و باور عمیق دارد . ذهنی که به دنبال استدلال باشد ، میگوید حالا که پول نداری ، حساب تکتک خرج و مخارجت را بکن، چون اصلاً معلوم نیست پولی گیرت بیاید !
او رفت و کلی روبان رنگی و کاغذ کادو خرید و تنها چند روز پیش از جشن کریسمس ، چندین صد دلاری عیدی گرفت . با خرید آن کاغذ کادو ها و روبانهای رنگی ، در ضمیر ناخودآگاهش امید کاشته بود و حالا دیگر انتظار فراهم شدن پول کادو ها را می کشید. وقتی کسی امید بیافریند و انتظار بهترینها را داشته باشد ، راه دریافت پول و بهترین ها را برای خودش باز می کند . او نیز به اندازه کافی فرصت پیدا کرد تا کادوهای مورد نظرش را خریده وکادوپیچ نماید. .
? اندیشه سبز ?
توجه توجه!!! با اومدن توی این تاپیک باید همه ی انرژی های منفیتو رها کنی. تویی که الان اومدی توی تاپیک .تویی که می خوای با ما همراه بشی پس باید از امروز همه ی ناراحتی ,غم ها و سختی ها رو رها کنی و خوش بینی و شادی رو جایگذین کنی. ?از امروز می خوایم کتابی دیگه ای از زندگی رو ورق بزنیم.می...
madaran.net
فهرست کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین? ?
?کتاب اول: چهار اثر از فلورانس اسکاول شین صفحه های 1 و 2 23 فبریه 2021 5 اسفند 1399...
madaran.net