تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم ؟
با تو ام ! با تو ! خدایا ! بزنم یا نزنم ؟

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست
چه کنم ؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم ؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم
زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم ؟

گفته بودم که به دریا نزنم دل ، اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم ؟

از ازل تا به ابد... پرسش آدم این است:
دست بر میوه ی حوّا بزنم یا نزنم ؟

به گناهی که تماشای گل روی تو بود
خار در چشم تمنّا بزنم یا نزنم ؟

دست بر دست همه عمر در این تردیدم :
بزنم یا نزنم ؟ ها ؟ بزنم یا نزنم ؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
‍ دل من خواست که حیران تو باشم ، چه کنم ؟
شاعر بی سر و سامان تو باشم چه کنم؟

دل من خواست که مجنون نگاهت بشوم
عاشق چشم غزلخوان تو باشم چه کنم؟

دوست دارم که پریشان بکنی مویت را
دوست دارم که پریشان تو باشم چه کنم؟

دوست دارم که گلی از تو بچینم ، ای کاش
زائر قمصر کاشان تو باشم چه کنم؟

بنشینی و دم از کشف حجابت بزنی
دوست دارم که رضاخان تو باشم چه کنم؟

کافر هرچه خدا باشم و مستی بکنم
دوست دارم که مسلمان تو باشم چه کنم؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دیشب دل ما باز به دنــبال شما رفت
دل رفت به جایی که ندانم به کجا رفت

دیـشب سر شب بودکه تا یاد تو سر زد
اشکم به زمین آمد و آهم به هوا رفت

دل تا سرکـــوی تو رساندیم به ناگاه
مرغ از قفسش پر زد و بی چون و چرا رفت

بیتی ز نجیبانه چشــمان تو گفتیم
مکتوب جدا پر زد و محبوب جدا رفت

تا در خط مـیگون لبت رفت قـنوتی
در گوشه محراب نـمازم به قضا رفت

یک عالمه بیت و غزل و شعر و کلامم
یک قافله سرمایه ز اندیشه ی ما رفت..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
حاضرم جان بدهم تا که تو درمان بشوی
حال و آشفتگی ام را سر و سامان بشوی

می شوم خاک قدومت که پر از گُل بشوم
من زمین می شوم و تا که تو باران بشوی

در دل شعر منی وصف تو شد قافیه ام
می نویسم ز تو تا شهرهٔ یاران بشوی

غنچهٔ دل شده پژمرده ز بیداد خزان
کاش از ره برسی فصل بهاران بشوی

خوب دانم که تو ماهی و چو عاشق گردی
خال تک در ورق جمله نگاران بشوی

یا زلیخا بشو یا پاسخ این جمله بده
گر که یوسف بشوم باز تو کنعان بشوی ؟

آسمان دل من صاف و زلال است ای کاش
در سماوات دلم زهره و کیوان بشوی

همچو دُری و تو را قدر و بها بسیار است
خالقت خواسته تا لولؤ و مرجان بشوی

خلقتت کرده خدا از سر فرصت تا تو
صاحب طرهٔ گیسوی پریشان بشوی

آرزویم شده اینکه برسی راحت جان
به دلم همچو گلی ساکن بُستان بشوی..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بوسه ی ممنوعه حس محشری دارد,ببوس
غنچه ی قرمز به روی گونه میکارد,ببوس

چون نگاه اولین بارت,دلم رامیبرد
بوسه ی ممنوعه,طعم بهتری دارد, ببوس


توی چشمت آتش عشق است ومیسوزاندم
ازلبت, باران بوسه, ریز, میبارد, ببوس

من برای توسراپایم گناه وآتش است
هرچه میخواهد, غمت, مارابیازارد, ببوس

بیخبریاباخبر, درخواب ویابیداریم
تانفس داری و عشقت تاب می آرد, ببوس..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
خواستم در بغلت عاشق مجنون باشم
خواستي در طلبت شاعر دلخون باشم

خواستم پر بکشم با تو اعماق بهشت
خواستی پیش خودم اتش افزون باشم

خواستم سحر تو را باطل بالشعر كنم
خواستي پیش شما حضرت افسون باشم

خواستم طبٌّ غرل در شعرا باب کنم
خواستی صاحب این بدعت اکنون باشم

میرزای دل تو حکم به تحریمم داد
خواستی درد کشم عاشق توتون باشم

خواستم فال بگیرم که تو شاید روزی...
خواستي در به در عشق تو خاتون باشم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دستم به قلم رفت که سازی بنوازم
با نغمه ی سازم غزلی تازه بسازم

از چشم تو یک جام پر از باده بگیرم
با اسب خیالم به همه دهر بتازم

آوای منه دل شده در شهر بپیچد
آنجا که دل و عقل به ناز تو ببازم

رسوایی من رونق افسونگری تست
هرچند کنی جور به این جور بنازم

گفتی که نگویم همه اسرار نهان را
مجنون تو هستم نه که من محرم رازم.
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
مطمئنم عهدمان را سخت و محکم می کنی
خانه ای هر چند کوچک را فراهم می کنی

ذهن من درگیرِ ترس از مشکلاتِ پیشِ رو
رویِ این افکارِ منفی را خودت کم می کنی

در تمامِ لحظه ها، دورِهمی ها، با همیم
مثلِ من این صحنه ها را هی مجسم می کنی

هرکسی حتی فقط یک ذره آزارم دهد
شک ندارم روزگارش را جهنم می کنی

با نجابت، با وقار و آن همه مردانگی
هی مرا در انتخابِ خود مصمم می کنی

مطمئنم عصرهای جمعه می گویی به من
تویِ آن قوری کمی بابونه هم دم می کنی؟

لذتی دارد کنارت تا همیشه زندگی....
خوب می دانم که هر کاری برایم می کنی..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دل من راست بگو دسته گلي دادي به آب؟
كه چنين خوار و خموشي .. خرابي خراب

دل من راست بگو اين همه بيخوابي چرا؟
زچه درخلوت خويشي شده اي محو سراب

دل من راست بگو ..ازغم عشق دوري كن؟
به گريبان نبريم سر ... نشنويم باز عتاب

دل من راست بگو باز بخود گل زده اي؟
باز عاشق شده اي تا دهيم رنج و عذاب

دل من راست بگو پرده ز اين راز بدار؟
كه اگرم فاش شود مي كِشمت سخت حساب

دل من راست بگو راست بگو راست بگو؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بعدِ بوسیدنت ای عشق چه بی تاب شدم
پیشِ چشمانِ تو از شَرم و حیا آب شدم

چشم بستم که نبینم رخِ زیبای تو را
آنچنان رفته ام از دست که نایاب شدم

آمدی دل ببری از من و تنهایی من
خوابِ چشمانِ مرا بردی و بد خواب شدم

فکر می کردم از احساسِ دلم باخبری
من در این دهکده از عشقِ تو ارباب شدم

مدتی هست که بیداری شب باب شده
بی تو هر لحظه در این میکده سیراب شدم

شده دلبسته ی من هر که مرا میبیند
پدر عشق بسوزد که چنین ناب شدم

مثلِ دریایی و هر کس ز لبَت می گوید
در خیالات خودم ماندم و مرداب شدم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
در دلـم دردیسـت اما مرهـمش گم ڪرده ام

هرچہ شعرآمدبہ ذهنم وقف مردم ڪرده ام

بے هدف هرشب تو را ازذهن خود خط میزنم

بے حضورت با دلـی پـر ، زل بہ ساعت میزنم

روزگارے عــهد ڪردے، پای من جان میدهے

چون دروغ محض گفتے جایے تاوان میدهے

غرق در عمق نگاهت بودم و طوفان شدے

پس زدے دریاے عشقم را، خودت، ویران شدے
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
لطف کن آینه ام را به خیالت نکشان
خواب و تنهایی من را به مجالت نکشان

آسمان مرده ی من جای پریدن ها نیست
این قفس را به هوای پر و بالت نکشان

یا مرا دیگر از احساس خودت خالی کن
یا به این لحظه کُش وصل محالت نکشان

دیگر از پنجره ی رو به رخت بیزارم
با نگاهت دل ما را به کسالت نکشان

آرزو های مرا این همه بازیچه نکن
یا به احساس دل رو به زوالت نکشان

خسته از مکر و دروغم که بخوردم دادی
پاسخی را که ندارم به سؤالت نکشان..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ای جــان مـــن ارزانیِ چشمـان فــریبات
زیبا شده ای تا بــــزنم بـوسه بـــه لبهات

آنقَدر قشنگی کـــه درآورده بــه گــردش
در منظره هــا چشم مـــرا دامـــنِ زیبات

از پیــــرهنت باز بکـــن پنجــــــره ای را
تا بلبل باغت شوم و محـــو تمــــاشات

پلکت کـه رود رویهم از خـواب دل انگیز
پر می زنم از هـــر طرفی داخـــلِ رویات

چـون قـایق افتـاده به گـــــردابِ نگاهت
آرامش من گـــم شده در پهنــه ی دریات

هر چند که در گِــــرد تو دائم به طـوافم
دستـم نرسد ثانیـــه ای بر قـــــد و بالات

از راز تـــو ای دخـــترِ گل کس نشد آگاه
پنهـــان شده در پیـــرهنت رمـــزِ معّمات

گلــواژه بـــــریز ای عسل از بــــاغ تبسم
تا جان و دلـم پر شود از خنده ی گیرات..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
عشق را جلوه دهد ناز نگاهت گل من
ماه شرمنده شود از رخ ماهت گل من

ای زلیخا منم آن یوسف گم‌گشته ی تو
منم افتاده در آن حلقه ی چاهت گل من

روز و شب پشت همین پنجره ی تنهایی
مانده ام منتظرو چشم به راهت گل من

فرش راه تو کنم این دل مجنون شده را
این من و این دل و آن خیل سپاهت گل من

همه عالم به فدای گل روی تو عزیز
من فدای مژه و چشم سیاهت گل من
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دل بی کس و تنهاست ، نخندم چکنم
این عاقبت ماست ، نخندم چکنم
همراز تو هستم بخدا ، حرف بزن
این سینه چو دریاست ، نخندم چکنم
زیبا و قشنگ است برایم ، عشقت
چون آخر غمهاست نخندم چکنم
مستم به شرابت ز دو چشمت شب و روز
این میکده زیباست ، نخندم چکنم
میمیرم اگر اخم کنی ، گریه کنی
این عاطفه در ماست نخندم چکنم
من تاب ندارم ، دگر از قهر مگو
دنیا پر غمهاست ، نخندم چکنم
گفتم که بیا تا به وصالت برسم
این خواهش بیجاست ، نخندم چکنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
تا به هم ریخت دل از برق نگاهے ڪه نبود
ریخت بر پیڪره ام ترس گناهے ڪه نبود !

باز هم خواستنت زنده شد و شعله كشيد
در من انگیزه ے پیمودن راهے ڪه نبود!

بعدِ قیچے شدن حافظه ے عشق هنوز
مانده در خاطره ام موے سیاهے ڪه نبود!

باز هنگامه ے برف است و مرا خواهد ڪشت
رنج نُوستالژے شال و ڪلاهے ڪه نبود!

گاه با بوسه ے سرخت به غزل جان دادے
غزلم سوخت در اندیشه ے گاهے ڪه نبود

در دلم بچه پلنگے ست ڪه از تنهایے
پنجه افڪنده به زیباییِ ماهے ڪه نبود..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
میخواستم ز عشق تو شیدا شوم نشد
در آسمان قلب تو پیدا شوم، نشد

گفتم اگر بخاطر من تیرگان شدی
من هم بخاطر تو یلدا شوم، نشد

توشاملو شوے منِ عاشق ز شوقِ تو
چون آیدا براے تو هم پا شوم، نشد

با نیتِ هدایتِ ڪشتیِ سرنوشت
یک ناخداے خِبره به دریا شوم، نشد

میخواستم براے تو با هر تَنَفُسَم
ذڪر خوشِ خدا و خدایا شوم، نشد

مے شد تو فاتح دلِ بیچاره ام شوی
من هم اسیر وعده ے فردا شوم، نشد..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گر اجازت میدهی،یک لحظه حیرانت شوم
موج لذت درنگاهت، محوی چشمانت شوم

می شود گویم؟ تورا بسیار می خواهد دلم
گر نرنجد خاطرت یک بوسه خواهانت شوم

مثل من،فرمانبری عاشق نه پیدا می شود
لطف کن یک زره الفت؛تا به فرمانت شوم

ساده ام اما به راه ی عشق خیلی صادقم
امتحان شرط است،گو! تامن به قربانت شوم

از ادایت من به مفهوم غزل پی برده ام
ناز چشمت را سرایم،تا غزل خوانت شوم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
باز هم با یاد تو امشب قیامت می کنم
در دل تنگم ز دست تو شکایت می کنم

خاطراتت می شود هر لحظه ای همراه من
قصه های عشق را از تو روایت می کنم

می شود هر دم نگاه مست تو مهمان دل
آن دو چشم پاک و زیبا را زیارت می کنم

چون به محراب نگاهت می نشینم با وضو
صورت ماه تو را هرشب عبادت می کنم

می سراید چشم من یک بغض مانده در گلو
تا سحر با اشک غم عرض ارادت می کنم

رفته ای و بی وفایی می کنی با قلب من
کم کمک دارم به هجران تو عادت می کنم

باز هم امشب بیا در خواب و در رویای من
چون تورا درخواب هم ، هرشب عیادت می کنم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
نفسم .کاش هم اینک توکنارم بودی
دست در دست وشبی بازتویارم بودی

دوقدم...زود بیا ..بی تو گلم دلتنگم
من توراصیدشدم ؟یاتو شکارم بودی؟

یادآن شب!!! چه شبی بود که مابی وقفه
سربه بالین هم وتو غم گسارم بودی

من همه اشک شدم ازسردوشت جاری
به! چه زیبا ..نفسم ..تو هم دچارم بودی!!

من زلیخاشده مست دوچشمت ای عشق
شعرچشمان توگفتم ..توشعارم بودی

یوسف قلب خرابم شده ایی می دانی؟
قاب تصویر تو...دل...ای که بهارم بودی

بیقرارت شده ام باز بیا... .دلتنگم
عشق من کاش هم اینک...تو کنارم بودی..
 

بالا