تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع

دخترلاکچری

Guest
روی این دفتر نم خورده کاهی بنویس
درد دل یا که گله ،هر چه که خواهی بنویس

آمدم تا که به حرف دل تو گوش کنم
حیف شد!باز تو بی پشت و پناهی ،بنویس

ساکتی،بغض نکن ! سخت دلم می گیرد
تو هم آواره ی این شهر سیاهی بنویس

قدر یک ثانیه در چشم تو جا می مانم
وقت تنگ است تو بی پشت و پناهی بنویس

من خبر از دل دریای نگاهت دارم
آب یک جرعه برای دل ماهی بنویس

و رسیدی تو به خطی که شروع باید کرد
باز با یاد خدا هر چه که خواهی بنویس
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گذر از کوچه بن بست دلت کردم و دلدار شدم
من در آن بیخبری ماندم و تبدار شدم

تب عشق تو بسوزاند حریم دل پرغصه من
چه غریبانه در آن وادی غم نقطه پرگار شدم

رفتم از کوی تو و خنج به رخسار زدم
جامه از بحر جنون کندم و بی عار شدم

نقش رخسار تو را بردم و در دشت فغان
همچو فرهاد به دل ، تیشه بدهکار شدم

آشنایان همه بر زخم دلم خار شدند
گر چه جان داده ، طبیب دل بیمار شدم

من که در بستر بیماری تو جان فکنم
فارغ از خواب ازل گشته و بیدار شدم

دل فرو بستم و بر گیس غمت چنگ زدم
ناوک چشم تو را سرمه خونبار شدم

دردم از هجر خودم بود و غم از دوری یار
لب فرو بسته و استاد در انکار شدم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شکسته قایق من را امید ساحل نیست
دگر امید به این بخت مانده در گل نیست

بیا بهانه ی شبهای پُرستاره ی من
ببین که بی تو دگر قرص ماه کامل نیست

در این زمانه ی سردرگمی و بی خبری
تفاوتی بخدا بین حق و باطل نیست...!

کسی میان خیابان برج و باروها
معطر از نفس کوچه های کاگل نیست

تمام خلق دم از عقل می زنند اما
هرآنکه دل به نگاهت نبسته عاقل نیست

شکسته ای دل ما را ولی تو حق داری
دلی که با تب و تابت نمی تپد دل نیست...!

که از فراق تو جانم به لب رسیده ولی...
فدای آمدنت... جان ما که قابل نیست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
هیچ یادم میکنی آرام جان خسته ام ؟
هیچ یادم میکنی معشوقه ی ممنوعه ام؟

هیچ یادم میکنی شبها که من سرگشته ام ؟
در قرار عاشقی چون موجها گمگشته ام ؟

هیچ یادم میکنی آن سان که من یاد توام ؟
از فراق عشق تو چون لاله ای پژمرده ام ؟

هیچ یادم میکنی شیرین ترین شهدانه ام ؟
ای که شیرینی لبت، شیرین ترین ترانه ام

هیچ یادم میکنی ای باده ی جانانه ام؟
ای که عشق تو زده آتش بر این غمخانه ام

هیچ یادم میکنی در هجر تو جان داده ام؟
از غم نا دیدنت چون مرده جانان مرده ام ؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ببين از جنس تنهايي برايت يک غزل گفتم
به نذر این که می آیی برايت يک غزل گفتم

نگو احساس من گم شد میان ِ خط خطی هایم
که من با خط خوانایی، برايت يک غزل گفتم

تو يک تکرار جذابی که در حدت گرفتارم
من ِ مبهم به گویایی برايت يک غزل گفتم

عجب امشب هوای تو گرفته خواب از چشمم
شبیه قصه، لالایی برايت يک غزل گفتم

بیا ای واژه ی شیرین قلم در دست شیرینت
ردیفی شد تماشایی: "برايت يک غزل گفتم"
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شیشه ی قلب مرا آسان شکستی ، عشق من
بند بند عشق را از هم گسستی ، عشق من

گفته بودی عاشقم هستی ولی در هر قدم
پا به پایت آمدم رفتی و جستی ، عشق من

کوله بارخاطراتت را به دوشم میکشم ای بی وفا
تو ولی فارغ ز من همواره مستی ، عشق من

تا به شوق دیدن تو بال پروازم گشود
روی دیوار دلم قدری نشستی ، عشق من

چون به دام چشم تو افتاد مرغ قلب من
چشمهایت را به رویم ساده بستی ، عشق من

تا شدم دیوانه چون مجنون بدنبالت کنون
از کمند زلف لیلایت ، تو رستی ، عشق من

کعبه ی عشق تو شد آمال قلب عاشقم
آه...جای عاشقی بت میپرستی ، عشق من

بی وفایی می کنی و گرچه می داند دلم
با همه جوروجفا عشقش تو هستی ، عشق من

با همه دلبستگیها یم ندیدی عشق را
شیشه ی قلب مرا آسان شکستی ، عشق من
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
وعده کردم که به تو سر نزنم
برسم تا دم در ، در نزنم
قول دادم به غزلهای خودم
زل به چشمان تو دیگر نزنم
مطمئن باش خیالت راحت
گله ای از تو به دفتر نزنم
این چه رسمیستکه باید یک عمر
حرف خود را به تو اخر نزنم
برو ای عشق برو تا اینکه
روی دستان تو پر پر نزنم
من به دوری تو عادت کردم
ولی از غصه ی دوری تو دم نزنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
درگیر دلت بودم و این رسم وفا نیست
در پاسخ احساس دلم،ظلم روا نیست

آشفته و غمگینم و این کار خودی بود
سهرابم و زخمی شده ام،لیک دوا نیست

استاد غزل های نو و ساز و نوازم
صد حیف که دیگر به سرم شورِ نوا نیست

دلمرده شدم کار من از حوصله رد شد
این عاشق دلمرده که محتاج هوا نیست

دشمن شده ای،طعنه و تزویر و لجاجت؟
من عاشق تزویر توام،گرچه بجا نیست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
?حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
?آخ تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

?با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
❤️یاسم و باران که می بارد معطر می شوم

?در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
?آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم

?آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو
❤️می توانم مایه ی گه گاه دلگرمی شوم

?میل میل توست اما بی تو باور کن که من
?در هجوم بادهای سخت، پرپر می شوم


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
تو رها در من و من محو سراپاے توام
تو همہ عمر من و من همہ دنیاے توام

دل و جان تو گرفتار نگاه من و من
بس پریشان رخ و صورت زیباے توام

دلم از شوق تو لبریز و تو دیوانہ من
اے تو دیوانہ من ، عاشق و شیداے توام

دل تو صید کمند خم ابروے من است
من کہ مجنون تو و والہ لیلاے توام

نروم لحظہ اے از خواب و خیال تو عزیز
من دمادم همہ وقت غرقہ رویاے توام

تو گل باغ من و مرغ هوایم شده اے
من دلباختہ نیز ماهے دریاے توام
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
در شهر عشق، رسم وفا نیست، بگذریم
یارای گفتن گله‌ها نیست، بگذریم

دردی ست در دلم ،که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم

گفتی رقیب با منِ تنها مگر کجاست؟
گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم …

ابری که می‌گذشت، به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان «ماندن» ما نیست، «بگذریم»

هرچند دشمنم شده‌ای، دوست دارمت
بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم …
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
واژها را اشتبـــــاه فهمیده ایم.
دوست داشتن را گناه فهمیده ایم .

عشق را هجران و غم فهمیده ایم.
یار را بی وفــــــــا فهمیده ایم .

بوسه کردن را گنــاه فهمیده ایم .
قلــــــب را جای غم فهمیده ایم.

محبت را نیــــــــاز فهمیده ایم .
دوستـــــی راساده فهمیده ایم .

زنـدگی راسخـــــت فهمیده ایم .
دختـــــــران را نیاز فهمیده ایم.

مــردان را هوس باز فهمیده ایم.
خنـده کردن را چه بـد فهمیده ایم
زنـــــدگی را اشتباه فهمیده ایم...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
در عشق،عشق بازي بكن با عشق ولي بازي نكن
اين بازي با شير است عزيز بازي رو ميبازي نكن

در كوي ليلي ها بزن حرفي ز مجنون ها ولي
در پيش مجنون ها فقط ، قصدي ز آوازي نكن

مجرم به عاشق ميزند ، طعنه كه بسيار مثل تو
امروز بر دارند ولي ، خود بيخودي قاضي نكن

در عشق آزادي چنان،انگار كه روح رفت از بدن
در جمع اين آزادگان ، زنجير به تن راضي نكن

عاشق ز درد محظوظ است،همچون مسيحا از عذاب
از درد اين دلدادگان ، إعجاز به إيجازي نكن
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دلی کز عشق جانان دردمند است
همو داند که قدر عشق چند است

دلا گر عاشقی از عشق بگذر
که تا مشغول عشقی عشق بند است

وگر در عشق از عشقت خبر نیست
تو را این عشق عشقی سودمند است

هر آن مستی که بشناسد سر از پای
ازو دعوی مستی ناپسند است

ز شاخ عشق برخوردار گردی
اگر عشق از بن و بیخت بکند است

سرافرازی مجوی و پست شو پست
که تاج پاک‌بازان تخته بند است

چو تو در غایت پستی فتادی
ز پستی در گذر کارت بلند است

بخند ای زاهد خشک ارنه ای سنگ
چه وقت گریه و چه جای پند است

نگارا روز روز ماست امروز
که در کف باده و در کام قند است

می و معشوق و وصل جاودان هست
کنون تدبیر ما لختی سپند است

یقین می‌دان که اینجا مذهب عشق
ورای مذهب هفتاد و اند است

خرابی دیده‌ای در هیچ گلخن
که خود را از خرابات اوفگند است

مرا نزدیک او بر خاک بنشان
که میل من به مشتی مستمند است

مرا با عاشقان مست بنشان
چه جای زاهدان پر گزند است

بیا گو یک نفس در حلقه‌ی ما
کسی کز عشق در حلقش کمند است

حریفی نیست ای عطار امروز
وگر هست از وجود خود نژند است
???????
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
چه سازی میزنی دنیا که میرقصم به سازتو؟
پریشان کرده احوالم ، نوای غصه سازتو

صدای نانجیبت میشکافد قلب محزونم
چنان زخمی زند بردل طنین بی ترازتو!

بزن دنیای وارونه که می رقصم برای تو
مگودیوانه ام دیگر، شدم من همطرازتو

دلم باورنمیدارد چنین ظلم وُ جفاکاری
که اشک ازدیده میبارد ، بماند سرفراز تو

چنان منگم نباشدجای آسودن به خودآیم
تراوش کرده افکارم زتارخوش نوازتو !

بزن دنیا برقصم چونکه رقصاندی همه عمرم
دگرعادت شده کارم نشستن پای جازتو

فراری شد زتن روحم ، ندارد مامنی دیگر
به جزتندیس مغمومم که آنهم شد جهازتو

بزن دنیا بزن سازت چرابامن نمی سازی
شعورم ریشه خشکانده کنم تفسیر رازتو
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
بوی احساس توپیچید هوایت کردم
امدم با دل سرگشته صدایت کردم

دیدمت دلبر دلخواه و دل ارا بودی
از میان همه ی جمع جدایت کردم

گفتم از عشق در ان لحظه ی ناب
و تو را بر بغل خویش هدایت کردم

تا بدانند همه دلبر و دلدار منی
عاشقی را به تو اینگونه عنایت کردم

شاعرت بودم و حالا شده ام عاشق تو
هر کجا قصه ی عشق تو روایت کردم

اول و اخر هر شعر دعایت کردم
بعد هر شعر دلم را به فدایت کردم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
تـو را دل برگـزید و کارِ دل شک بر نمی دارد
که این دیوانه هرگز، سنگِ کوچک بر نمیدارد

تـو در رؤیـای پـروازی، ولی گـویا نمی دانی
نخِ کوتـاه، دست از بـادبـادک بـر نمی دارد

بـرای دیـدنِ تـو آسمـان خَـم می شود امـا
بـرای مـن کلاهش را متـرسک بـر نمی دارد

اگر با خنده هایت بشکنی گاهی سکوتش را
اتـاقـم را صـدای جیـرجیـرک بـر نمـی دارد

بیا بگذار سر بـر شانه های خسته ام، یک بار
اگر بـا اشکِ مـن پیراهنت لک بـر نمی دارد
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
?????

حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست
سر عقل آمده هر بنده که دیوانه توست

دل من اگر که از عشق نصیبی دارد
حضرت عشق به من لطف عجیبی دارد

بگذارید، بگذارید که بیمار بماند این دل
با تب عشق دلم حال غریبی دارد

لحظه میمیرد و من آخر سر میپوسم
عشق ای ناجی من دست تو را میبوسم

بی وجود تو سعادت نشود حاصل من
تا نفس هست تو ای عشق بمان در دل من
?????

 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
من تورا میخواهم و یاد تو در من ماندنيست
چشم تو چون شاه بیتی در غزلها خواندنیست
.
روی خود پنهان نکن ای عشق پنهانی من
چهره زیبای تو چون باغ گلها دیدنیست
.
من به لبهایت طمع کردم،تو رنجیدی چرا
این نباشد خبط من،لبهای تو بوسیدنیست
.
گفته بودی قلب پرخون خواهی و آه جگر
چون منی دیوانه قلبش را به یغما بردنیست
.
رفتی و با رفتنت ابری شد این شبهای من
نور خورشیدم، نتابی ابر غم باریدنیست
.
حالتی دارم میان رویش و پرپر شدن
حالت عشق است،این احساس من ناگفتنیست
.
کی رسد آندم که جانی گیرم از چشمان تو
جان شیرین هم بپای ناز چشمت دادنیست..✌️❤️
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﻦ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ

ﮔﺮ ﭼﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﭘﺪﯾﺪ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﺗﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﭘﺪﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
..
ﺗﻮ ﺑﺮﻗﺺ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺷﯿﻢ ﮐﻢ ﻧﺸﻮﺩ
ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺷﻌﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﻗﺴﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﺨﺮﻡ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﺸﮑﺮ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻧﮕﺮﯾﺰ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﻏﺰﻝ ﮔﻔﺘﻨﻢ ﺍﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﻭﺵ
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
 

بالا