تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بی تو یک شاخه گل پرپر به گلدان میشوم
بد تر از این گرد وخاک کنج ایوان میشوم

گر چه آزادم برای پر کشیدن هر کجا
با همه آزادیم بی تو به زندان میشوم

با تو آبادم رها از غصه های زندگی
بی تو غمگینم بدان با غصه ویران میشوم

این خیابانها حسودی میکنند بر عشق ما
همقدم با من نباشی دیده گریان میشوم

گرچه شیطان برده دین و اعتقادم را ولی
قول مردانه کنارت عشقم انسان میشوم

میشوم سنگ صبور و شاعر چشمان تو
بوسه از لبهای تو هر لحظه مهمان میشوم

مینویسم روی بال شب سلام ای عشق من
لیلی من میشوی مجنون دوران میشوم.
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بی تو یک شاخه گل پرپر به گلدان میشوم
بد تر از این گرد وخاک کنج ایوان میشوم

گر چه آزادم برای پر کشیدن هر کجا
با همه آزادیم بی تو به زندان میشوم

با تو آبادم رها از غصه های زندگی
بی تو غمگینم بدان با غصه ویران میشوم

این خیابانها حسودی میکنند بر عشق ما
همقدم با من نباشی دیده گریان میشوم

گرچه شیطان برده دین و اعتقادم را ولی
قول مردانه کنارت عشقم انسان میشوم

میشوم سنگ صبور و شاعر چشمان تو
بوسه از لبهای تو هر لحظه مهمان میشوم

مینویسم روی بال شب سلام ای عشق من
لیلی من میشوی مجنون دوران میشوم.
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
احساسِ خوشی دارم ، ابراز کنم ؟ یا نه
مجنونیِ این دل را ، آغاز کنم ؟ یا نه

با یک نظر از چَشمت، مهرَت به دلم افتاد
ارباب دلم هستی ؟ در باز کنم ؟ یا نه

از شوق تو در شعرم طناز ترین هستم
در شعر برای تو ، کم ناز کنم ؟ یا نه ...

دلبر تو اگر باشی ، شاعر تَرَم از سعدی
با وصف تو در شعرَم، اعجاز کنم ؟ یا نه

بی عشق اگر باشم ، گمنام ترین هستم
با عشقِ تو نامم را ، احراز کنم ؟ یا نه

پروانه ام و شمعی ، در خوابِ خوشی هستم
بیدار شوم آیا ؟ پرواز کنم ؟ یا نه

در بازیِ چشمِ تو ، تسلیم ترین شاهم
در بندِ رُخَت خود را ، سرباز کنم ؟ یا نه

باید چه کنم با دل؟ در مکتب عشق تو...
با عاشقی ام دل را ، ممتاز کنم ؟ یا نه

تکلیف بگو با من ، چَشمانِ سیاهَت را
با این دلِ بی همدم ، همراز کنم؟ یا نه

حالا که پر از شورَم ، آهنگِ دلِ خود را
همگامِ تو در پردهٔ شهناز کنم ؟ یا نه

عاشق شده ام شاید ، از طرزِ نگاهِ تو
احساسِ خوشی دارم ، ابراز کنم ؟ یا نه..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
باز هم آمده ای تا دل من خام شود
عشق تو در سر من باعث سرسام شود

قلمم خسته شد از بسکه ز تو شعر نوشت
اندکی دیر بیا تا قلم آرام شود

آمدی این دل سرکش به تو وابسته شود
سخت باشد که دلم بار دگر رام شود

سالها یاد تو رسوای جهانم کرده ست
نوبت عشق تو شد شهره و بدنام شود

قلب من سخت شکستی و دعا کردم تا
قلب بی رحم تو هم عاجز و ناکام شود

بین عشق من و تو کار تمام است، مگر
معجزه رخ بدهد تا که به فرجام شود..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
خبری از تو ندارم، دل من شور افتاد
بر سرم فکر بد، اندیشهء ناجور افتاد

اعتیادم به دو دستانِ تو زندانم کرد
دستِ تو پر زد و تبعید شد و دور افتاد

ماهی ِ سرکشِ قلبم که قزل آلا بود
غزل آلا شد از آن روز که در تور افتاد

ظلمتِ خانهء من جاری ِ تنهایی بود
جلوه فرمودی و از پنجره ام نور افتاد

نیستی... شور و شرِ زندگی ام ساکت شد
از صدا، تار و دف و تنبک و تنبور افتاد

نعشهء لحنِ تو بود این دل ماتم زده ام
حال، یک گوشه سراسیمه و مخمور افتاد

جانِ من! سخت ترین حادثه ها پیش آمد
اتفاقی که سرِ این من ِ مغرور افتاد

ترشرویی نکن ای دلبر شیرین سخنم!
تلخ دنیا شد و... یک ذره دلم شور افتاد
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
سوخته راآتش زدن دیگرچه معنامیدهد.
مرده راخنجرزدن یارب چه معنامیدهد

من که دیگرسوخته ام آتش چه کارم میکند.
برتن آشفته ام زجرت چه معنامیدهد

من دگرتا حد مردن دردو غم دیدم برو...
پس چنین آزارتو برمن چه معنامیدهد

من هزاران بارخنجر خورده ام از آشنا...
خنجرتو بی وفا برمن چه معنا میدهد

بال پرواز مرا هرکس رسید آتش کشید...
برچنین باله شکسته ،پرچه معنا میدهد

زیرپیراهن ببینی جای چاقوهای یار...
برتنه خط خطیم خنجر چه معنا میدهد

من هزار نیش از رفیقان خورده ام دیگرنزن...
نیش تو بر این تنم دیگر چه معنا میدهد
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
قصد دارم که فقط همسفرت باشم و بس
با بسی دلهره دنبالِ سرت باشم و بس

حامی ات باشم و از دور مواظب باشم
که به هر حادثه مردِ خطرت باشم و بس

دور از جان، چو بلایی به تو عارض گردد
من قدم پیش نَهَم تا سپرت باشم و بس

گر کمی دیر کنی یا که جوابم ندهی
همه مجنون شوم و دربدرت باشم و بس

تو به هر اوج که خواهی بپری دلشاد و
من به تسبیح و دعا بال و پرت باشم و بس

پس رها باش گلم، دست خدا همراهت
قانع ام من که فقط باخبرت باشم و بس

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
عشق گاهی اتفاقی حلقه بر در می‌زند
هر کجا که عشق باشد، شعر هم سر می‌زند

واژه‌هایت را صدا کن، دفترت را باز کن
عشق بی‌تاب است و دارد شعر پرپر می‌زند

نامه‌هایم را برایت می‌فرستم، دختری
از حسادت سنگ بر بال کبوتر می‌زند

ابرها مشتی پر جا مانده از پرواز توست
آسمان در چشم‌های آبی‌ات پر می‌زند

شاعری پشت در است و التماست می‌کند
قافیه در دست او دارد به هر در می‌زند

با کدامین ساز تو دلشوره‌ها را سر کنم
گریه دارم، شانه‌هایت ساز دیگر می‌زند

با نوازش، تار مویم را به چنگ آورده است
زخمه‌ها را پنجه‌ات چندین برابر می‌زند

گوش کن، شاید صدای در زدن را بشنوی
شاعری پشت در است و حلقه بر در می زند
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفتنی‌هایی به دل دارم نمی‌گویم به تو
عاشقت هستم گرفتارم نمی‌گویم به تو

جان من، با تو هزاران دردِ دل دارم ببین
آنقـدر تلخی کـه اسرارم نمی‌گویم به تـو

سال‌ها گفتم غزل از شور و شیدایی ولی
از دلیـل بغـضِ اشعـارم نمی‌گویم به تو

کمتـریـن تـدبیر دل را مُهر بـاطل میزنی
صـد گره افتـاده در کارم نمی‌گویم به تو

گفته بودی صحبت از عشق و وفا هرگز مگو
لب مچین دیگر که افکارم نمی‌ گویم به تو

این‌همه قهرو غضب حالم چه می ‌پرسی برو
کم کن این بیـهوده آزارم، نمی‌گویم بـه تـو

با قساوت هر چه می‌خواهی بگو تکرار کن
گفتنی‌هایی بـه دل دارم نمی‌گویم بـه تو
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
جلوہ ات بردہ دلم را گل میخڪ چہ ڪنم
نڪنے گوشہ چشمے بہ من اندڪ چہ ڪنم

پشت دیوار زمستانے سرد دل تو
اشڪ من گوشۀ چشمم زدہ یخمڪ چہ ڪنم

آمدم پرزدہ درگوشۀ صحراے دلت
خستہ برشانۀ لرزان مترسڪ چہ ڪنم

بازڪن پنجرۀ دل ڪہ ببینے شدہ ام
مست چشمان تو اے ناز عروسڪ چہ ڪنم

ماندہ تنها دل من گوشۀ دیوار دلت
مثل یڪ جوجۀ افسردۀ لڪ لڪ چہ ڪنم

شب شدہ پنجرہ اے بستہ ولے گوشۀ آن
دخترے زیر نقاب مے زنہ چشمڪ چہ کنم


‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفتم ای عشق بیا تا که بسازی ما را
یا نه، ویرانه کنی ساخته ی دنیا را

گفتم ای عشق چه بر روز تو آمد امروز
که به تشویش سپردی شب عاشق ها را

چه شد آن زمزمه ی هر شبه ی ما ای دوست
چه شد آن صحبت هر روزه ی یاران یارا

چشمه ها خشک شد از بس نگرفتی اشکی
همتی تا که رهایی بدهی دریا را

حیف از امروز که بی عشق شب آمد ،ای عشق
کاش خورشید تو آغاز کند فردا را ..
 

Mini Otaku

Guest
۷۰ صفحه چیز کمی نیست!

ولی شاعرشم بذار برای بازدید گوگل خوبه..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بوی رفتن می دهد با من مدارا کردنت
سخت دلتنگم برای اخم و دعوا کردنت

عطر خوبی می زنی از در که بیرون می روی
دلخورم از این همه خود را فریبا کردنت

گفتم آیا خسته ای از زندگانی پیش من؟
سخت رنجیدم من از اینگونه حاشا کردنت

گفتمت میل سفر دارم تو گفتی صبر کن
خسته ام، دلخسته از امروز و فردا کردنت

می شنیدم دیشب آن لحن پر از افسوس را
صورت گریان و آن آه و دریغا کردنت

می هراسم از نگاه خیره تو سمت در
رنگ حسرت دارد آخر این تماشا کردنت

با زبان بی زبانی حرف خود را گفته ای
می روم دیگر نمی خواهم مدارا کردنت
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ای من به فدای‌ تو مَه ناب ِ قشنگم
زیبای‌خوش‌اندام ِ چو‌مهتاب ِ قشنگم

معجون نفس‌های تو آرامش جانم
آغوش‌تو شبها سبب ‌خواب‌قشنگم

ای سلسلهٔ موی تو افسونگر قلبم
نیلوفر من ؛ غنچهٔ تالاب قشنگم

طعم لب‌تو وسوسهٔ ترش تمشک و
هر بوسه تو گوهر کمیاب قشنگم

ناز نفس و داغ تنت ؛ میل نوازش
انگشتردستت نت ِ مضراب قشنگم

تاباتونفس‌هست؛مرا همنفسی نیست
بانوی دلم ؛ همسر جذاب قشنگم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ترسم که بمیرم وَ نبیبنم رخ ماهش
یا اینکه بمانم بخورم حسرت و آهش

پیچک شده پیچیده بر اندیشه‌ی من باز
آتش زده بر هستیِ من، طرز نگاهش

ترسم بشود پاک، همه خاطره از دل
از خاطر من گم نشود چشم سیاهش

انجم همه در صف شده تا آنکه بگیرد
از روی کرم تازه برات از بر شاهش

حسرت بخورد هر چه فرشته به تمامی
از هیبت و از قدرت و از آن همه جاهش

خواهم ز تو ای خالق ارکان طبیعت
باشی ز بلایای زمان پشت و پناهش

اینک که وحیدی شده مشتاق به دیدار
ای مرگ نیا، چشمِ دلش مانده به راهش ..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ای سلسله‌ی شوق تو بر پای نگاهم
سرشار تمنای تو مینای نگاهم

روی تو ز یک جلوه‌ی آن حُسن خداداد
صد رنگ گل آورده به صحرای نگاهم

تو لحظه‌ی سرشار بهاری که شکفته‌ست
در باغ تماشای تو گل‌های نگاهم

بی روی تو چون ساغر بشکسته تراود
موج غم و حسرت ز سراپای نگاهم

تا چند تغافل کنی ای چشم فسون‌کار
زین راز که خفته‌ست به دنیای نگاهم

سرگشته دود موج نگاهم ز پی تو
ای گوهر یکدانه دریای نگاهم

خوش می‌رود از شوق تو با قافله‌ی اشک
این رهسپر بادیه‌پیمای نگاهم...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بیا سیراب کن امشب لبان تشنه آبم را
نوازش کن تنم ؛ازمن بگیراحساس نابم را

نشسته کنج رویایم خیال ناز چشمانت
بیا درگوش نجوا کن تو لالایی خوابم را

میان صحن آغوشت مرا با بوسه مهمان کن
که باران می زند امشب تن خشک سرابم را

به طعم شور شیرینم بیا فرهاد وارامشب
حریمم بشکن و حتی بگیرازتن حجابم را

بخوان ازچشم بی تابم سوال سالها تردید
بگو ای مردمن! با شوق چشمانت؛ جوابم را

پریشانم نمی بینی ؟؟؟ بیا آرامش جانم
که تسکین می دهد عشقت تمام اضطرابم را...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
زیر باران دیدن دلدار می چسبد عجیب
دست توی دست های یارمی چسبد عجیب

معنی بی تاب بودن هایم جز عشق چیست؟
این غزل ها لحظه دیدار می چسبد عجیب

کوچه باغ خاطرات وخش خش برگ درخت
پرسه های خیس در رگبار می چسبد عجیب

من بگویم میروم تا سد راه من شوی
از من انکار،از تو هی اصرار می چسبد عجیب

کافی است عاشق تر از هر بار آرامم کنی
سر بروی شانه ام بگذار می چسبد عجیب
 

بالا