تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
وعده کردم که به تو سر نزنم
برسم تا دم در ، در نزنم
قول دادم به غزلهای خودم
زل به چشمان تو دیگر نزنم
مطمئن باش خیالت راحت
گله ای از تو به دفتر نزنم
این چه رسمیستکه باید یک عمر
حرف خود را به تو اخر نزنم
برو ای عشق برو تا اینکه
روی دستان تو پر پر نزنم
من به دوری تو عادت کردم
ولی از غصه ی دوری تو دم نزنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ببين از جنس تنهايي برايت يک غزل گفتم
به نذر این که می آیی برايت يک غزل گفتم

نگو احساس من گم شد میان ِ خط خطی هایم
که من با خط خوانایی، برايت يک غزل گفتم

تو يک تکرار جذابی که در حدت گرفتارم
من ِ مبهم به گویایی برايت يک غزل گفتم

عجب امشب هوای تو گرفته خواب از چشمم
شبیه قصه، لالایی برايت يک غزل گفتم

بیا ای واژه ی شیرین قلم در دست شیرینت
ردیفی شد تماشایی: "برايت يک غزل گفتم"
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یک بوسه از آن لپ تو با ناز گرفتم
خود را که به آن راه زدی باز گرفتم

انگشت تعجب زده ات را که گزیدی
لبهای خجالت زده را گاز گرفتم

از باغ لبت مست شدم مثل قناری
حتی سر تو مدرک آواز گرفتم

دارم زده موهای تو با تار طلایی
با هر نت این دار تو یک ساز گرفتم

تا اوج نگاه تو مرا جلد خودش کرد
از آبی چشمت پر پرواز گرفتم

عاشق شدنم باعث شاعر شدنم شد
از قدرت چشمان تو ایجاز گرفتم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یک بوسه بس است از لب سوزان تو ما را
تا آب کند این دل یخ بسته ی ما را


من سردم و سر دم ، تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شیشه ی قلب مرا آسان شکستی ، عشق من
بند بند عشق را از هم گسستی ، عشق من

گفته بودی عاشقم هستی ولی در هر قدم
پا به پایت آمدم رفتی و جستی ، عشق من

کوله بارخاطراتت را به دوشم میکشم ای بی وفا
تو ولی فارغ ز من همواره مستی ، عشق من

تا به شوق دیدن تو بال پروازم گشود
روی دیوار دلم قدری نشستی ، عشق من

چون به دام چشم تو افتاد مرغ قلب من
چشمهایت را به رویم ساده بستی ، عشق من

تا شدم دیوانه چون مجنون بدنبالت کنون
از کمند زلف لیلایت ، تو رستی ، عشق من

کعبه ی عشق تو شد آمال قلب عاشقم
آه...جای عاشقی بت میپرستی ، عشق من

بی وفایی می کنی و گرچه می داند دلم
با همه جوروجفا عشقش تو هستی ، عشق من

با همه دلبستگیها یم ندیدی عشق را
شیشه ی قلب مرا آسان شکستی ، عشق من
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
میتوانم عشق را در چشم تو جاری کنم؟
نازچشمت را به هر قیمت خریداری کنم؟

آبشار گیسوانم را رها سازم شبی
بوسه های عاشقانه بر لبت جاری کنم

شانه هایت تکیه گاه بی کسی هایم شود
بغض خود را بشکنم درپیش تو زاری کنم

گاه گاهی نغمه ای نجوا کنم در گوش تو
روز وشب با جان و دل از تو پرستاری کنم

ساحل امنم شود آغوش گرمت نازنین
ترک این تنهایی و غم های تکراری کنم

چشم هایم را بیآرایم برایت مهربان
عاشقم باشی ومن عمری وفاداری کنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دوستت دارم تو را ای نازنین تا پای جان
دوستت دارم ولی می ترسم از ابراز آن

اینچنین با بی تفاوت بودنت سردم نکن
گر تو احساسی‌به من داری بیاور بر زبان

درس عشق و عاشقی اینگونه دیگر سخت نیست
سخت می گیری که مردودم کنی در امتحان

با دلم اینگونه راحت حرفی از رفتن نزن
من که می دانم تو می مانی کنارم مهربان

عاشقت هستم همیشه هر کجا باشی عزیز
نازنینم از تو بهتر من ندیدم در جهان

‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
با اجازه میتوانم جان به قربانت کنم؟
یا به صرف بوسه ای یک دفعه مهمانت کنم؟

چشم تو چون جام می میماند و من در کفش
من لبم را می توانم مست چشمانت کنم؟

ای فرشته ای پری ای حضرت خوبی و عشق
میشود روزی تو را پا بند انسانت کنم

سرو آزادم بگو در کنج آغوشم تورا
میشود آیا کمی در بند و زندانت کنم؟

من که گمراه رهت، راه تو اما اصل دین
میشود یک دم تورا بی دین و ایمانت کنم؟

آفرین بر خالقت، احسنت بر دستان او
جای ایزد میشود بوسه به دستانت کنم؟

پای پیمانت نماندی و ندادی بوسه را
میشود آخر تو را بر پای پیمانت کنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
واژه واژه این غزل را غرق مهرت میکنم
دین و دنیای منی قصد سجودت میکنم

هستی و جانم تویی ، ای مظهر آرامشم
گاه گاهی بی جهت فکر نبودت میکنم

حرفی از رفتن مزن،جانم فدایت ای صنم
زندگی بی برم را نذر چشمت میکنم

عمر من،ای تو دلیل زندگی و هست من
بیت بیت شعر را مشحون بودت میکنم

شاعرم،اهل دلم،از عشق تو بنوشته ام
این غزل را سنگ فرش زیر پایت میکنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شده احساس کنی از نفس گرم کسی مست شدی.....

شده با قرمزِ احساسِ دلت رنگ شوی؟
شده از فکر کسی داغ کنی، غرق شوی؟
غرق دنیای کسی قلب شوی و به تپیدن افتی؟
شده از دوری او درد کشی ،بشکنی و تنگ شوی؟
شده در لحظه دیدار کسی،از تَپشت خسته شوی؟
ناگهان ایست کنی.... با نفسش شارژ شوی؟
شده احساس کنی از نفس گرم کسی مست شدی؟
مستِ آغوش کسی گریه کنی،اشک شوی؟
شده سوگند دهی ثانیه را پیش خداوند بزرگ؛
می شود ثانیه جان، قد بکشی، کند شوی؟
شده گیینس شوی ثبت کنی ثانیه را؟
روز،از دست کسی نور بگیری وشبش ماه شوی؟

"""راست بگو؛ شده از حس دلم، لحظه ای آگاه شوی..."""

‌‌‌‌‌ ‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفته بودی قلب ِمن در اِنتخاباتِ تو نیست!
اصلاََ عشقی در میانِ اعتقاداتِ تو نیست!

گفته بودی کم نِمودی مهرِ خود را بَر دِلم
جبر ِ مَن دیگر درون ِ احتمالاتِ تو نیست!

گُفته بودی اختیارَت دستِ شخصِ دیگریست
اینکه ما را هَم بخواهی اِختیاراتِ تو نیست !

گفته بودی عشقِ ما زیباست،،،می بینَم وَلی...
مهر ِ مَن دیگر یکی از افتخارات ِ تو نیست!

گفتهِ بودی که تمام ِ جانفشانی هایِ من...
ذرّه ای از کوهسار ِ انتظارات ِ تو نیست!

گفته بودی دوستَم داری و باور کردمَت ..
سادگی کردَم مُقصّر اِشتباهاتِ تو نیست!
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
نمی خواهم به جز من دوستدار دیگری باشی
برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی
نمی خواهم کسی نامش به لب های تو بنشیند
نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند
نمی خواهم کسی یادت شود در پهنه ی هستی
نمی خواهم به غیر از من بگیرد دست تو دستی
نمی خواهم کسی جز من به یار من سخن گوید
اگر چه قاصد من باشد و پیغام من گوید
نمی خواهم که نقش چهره ات بر خاطری ماند
خیال دیگری بنیاد عشق ما بر اندازد
نمی خواهم به جز من دوستدار دیگری باشی
برای لحظه ای حتی تو یارِ دیگری باشی...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
آمدم ای نازنین پس عود و اِسفندت چه شُد؟
آن پذیراییِ خوب و آبرومندت چه شد؟
میوه آوردی ولی چاقو فراموشت شده
چای افتاد از دَهن ، قندانِ پُرقَندت چه شد؟
هر زمان می آمدم خوشحال و خندان میشُدی
این گره بر اَبروانت چیست؟ لبخندت چه شد؟
صورتت را زیر چادر از چه پنهان کرده ای؟
آن دو چشمِ آبی و ابرویِ پیوندت چه شد؟
من نشانت کرده بودم نازنین با حلقه ای
حلقه ات گُم شد قبول امّا گلوبندت چه شد؟
گفته بودی تا قیامت مینشینی پایِ من
آنهمه قول و قرار و عهد و سوگندت چه شد؟
یاد دارم با هزاران حیله دل بُردی زِ من
پس چه شد آن حیله ها و مکر و ترفندت چه شد؟
من که دیگر دل بُ**** از تو و عِشقت ولی
آن " عزیزم " گفتنت با یارِ دلبندت چه شد؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
عاشقی دیوانه میخواهم ،تماشاکن مرا
بی پناهم،خانه میخواهم،تماشا کن مرا
سالها در انتظارت دل به دریا بسته ام
اتشم، پروانه میخواهم، تماشاکن مرا
میشود یک شب برایم قصه گویی تا سحر؟
دلربا، افسانه میخواهم، تماشاکن مرا
ای جهان از اشنایان ات دگر دل کنده ام
همدلی بیگانه میخواهم، تماشاکن مرا
حکم مستان تا به کی باید شود تعذیر و حد؟
من سری مستانه میخواهم، تماشاکن مرا
سر بروی شانه هایت میگذارم، خسته ام
از خدا این شانه میخواهم، تماشاکن مرا
شعرهایت رنگ باران شد چرا دری صفت؟
خنده در گلخانه میخواهم، تماشاکن مرا
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شهرزادِ قصه هايم ، دل به دلدارت بده
تك سوارِ شعرهايم ، دل به "افسارت" بده

بلبلِ باغ و بهارم ، خوش صدايِ دلنشين
مرغِ آمينِ وجودم ، دل به ديدارت بده

خلقتِ زيبايِ خالق ، علّتِ تبريكِ او
نوگُلِ زيبايِ هستي، دل به اين خارت بده

اي طبيبِ قلبِ زارم ، مرهمِ آلامِ من
عشقِ تو دار و ندارم، دل به بيمارت بده

شهرزادِ قصه هايم ، خسته از گشتن شدم
تا به كِي گويم "كجايي" ، دل به "فرهادت" بده.
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
‌ ‌‌

آسمان ،پنجره،رویا، همه اش مال شما
نمِ باران لبِ دریا ،همه اش مال شما

خودِ من مال شما،عشق،هوا مال شما
سبزه با بلبلِ تنها همه اش مال شما

اصلاً امروز نوشتم غزلی وصف شما
دفترِ پاره ی رسوا همه اش مال شما

غزلم سرد تر از اوج زمستان شده است
ماهتابِ شبِ یلدا همه اش مال شما

قفسم را بگشایید که پرواز کنم
در و دروازه ی دنیا همه اش مال شما

بشکافید همین سینه ی پردردم را
خط به خطّ ام شده پیدا همه اش مال شما

وسطِ معرکه امروز به پشتم بزنید
نرسد صبح، که فردا همه اش مال شما

بغض دارد دلِ بیدار من امشب تا صبح
باختم قافیه ها را همه اش مال شما؟؟

‌ ‌‌ ‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بخوان که باورت شود بدون تو چه حالی ام
همیشه درهوای تو همیشه این حوالی ام

اگر که پرسه میزنم طواف میکنم تو را
به اعتماد دیگران نگو که لاابالی ام

صدای تو درخت را پر از شکوفه میکند
کمی صدا بزن مرا خدای خشکسالی ام

تو میروی و زخم دل دوباره تازه میشود
دعا اثر نمیکند به دستهای خالی ام

نشسته ام به تاب و تب به انتظار،روزو شب
کجاست خواب راحتی کجاست خوش خیالی ام

چقدر خردو خسته ام از این تلاش بی ثمر
رفیق خاطرات من ببین شکسته بالی ام

نمیشوم مزاحمت، عزیز دل ولی بدان
همیشه درهوای تو همیشه این حوالی ام
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
شبای بیرون شهر آسمونش خیلی قشنگه
پر از ستاره است
آدم از نگاه کردن به آسمون سیر نمیشه
ولــــــــــی
تو اون همه ستاره یه دونه هست که از همه پرنور تره
یه دونه که بیشتر از بقیه به چشم میاد
جوریه که دوست داری دست دراز کنی و برای خودت از آسمون جداش کنی
دقیقا تو همون ستاره ای برای من
همون قدر جذاب و خیره کننده
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دلِ من تنگِ کسی نیست؛ ندانم چه کنم
به سرِ من هوَسی نیست؛ ندانم چه کنم

خویش بر آب سپُردم که بگیرد دستی
التفاتی به خَسی نیست؛ ندانم چه کنم

به کجا عرضه کنم این همه احساسم را؟
که بهای عدسی نیست؛ ندانم چه کنم !

آمدم سر بدهم قصّهِ تنهایی را
آشنای قفسی نیست؛ ندانم چه کنم

بُغض در سینه گرفتهَ ست رهِ فریادم
دستِ فریادرَسی نیست؛ ندانم چه کنم

بی کسی چون علفِ هَرز به جانم زده است
عشق فکرِ هَرَسی نیست؛ ندانم چه کنم !

نَفَسم چاق نشد تا بِسُرایم غزلی !
ای غزل ! همنَفَسی نیست؛ ندانم چه کنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
پیش ازاین دلخوش به این بودم که میخواهی مرا
آه می خواهی ولی تنها هر از گاهی مرا

تو همان عاقل بمان و من همان عاشق، بس است
عشق از ظنّ تو این اندیشه ی واهی مرا

شاعری یک حسن دارد آن هم اینکه از جهان
یک قلم کافی ست با یک کاغذ کاهی مرا

کاش من هم یک برادر داشتم مثل شغاد
کاش می بلعید ناغافل شبی چاهی مرا

آنچه دنیا داده را بگذار تقسیمش کنیم
شادیِ مقصد تو را، اندوهِ گمراهی مرا

خسته و دلگیرم اما باز می گویی برو
بیش از این ها خسته و دلگیر می خواهی مرا
 

بالا