تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دل اگر زیبا نباشد روی زیبـــــا را چــــــه ســود
عشق اگر در دل نباشد ذات شادان را چه سود

هر اسیدی در مـیــــــــان خُمره گردان نی شود
حال این مستانه بی مستی دستان را چه سود

غم مــیــــــــــــان سینه ام خُمخانه ویران میکند
مستی میخانه بـــا هوشیار و مستان را چه سود

شب اگر صـــــد بــوســــه میگیرد ز لبهای عقیق
گر فدا در کار آزادی نباشد نــام انسان را چه سود

عشق تــــــو تا عمق جانم شمع و آن پروانه است
عاشق روح غزل اخگر نباشد حال نالان را چه سـود
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﻦ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ

ﮔﺮ ﭼﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﭘﺪﯾﺪ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﺗﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﭘﺪﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
..
ﺗﻮ ﺑﺮﻗﺺ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺷﯿﻢ ﮐﻢ ﻧﺸﻮﺩ
ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺷﻌﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﻗﺴﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﺨﺮﻡ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﺸﮑﺮ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻧﮕﺮﯾﺰ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﻏﺰﻝ ﮔﻔﺘﻨﻢ ﺍﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﻭﺵ
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
تو را دارم ای گل، جهان با من است
تو تا با منی، جان جان با من اســت

چـــــو می‌تابـــــد از دور پيشانی‌ات
كران تا كران آسمان با من اســــــت

چو خندان به سوی من آیی به مهر
بهاری پر از ارغـــــوان با من است !
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دلم گرفته برای کسی که دیگر نیست
کسی که گوشه ی چشمش برای من تر نیست

چقدر زمزمه کردی که خوب خواهم شد
گذشته سالی و حالم هنوز بهتر نیست

برای من تو همان عشق آخری اما
غمت غمت بخدا غصه بار آخر نیست

چطور دفتر عشق تو را ببندم من؟
که عشق در دلم هست و میان دفتر نیست

دلم گرفته برای غمی که مانده هنوز
دلم گرفته برای کسی که دیگر نیست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
از برکه ی نگاه تو پرواز دیدنی ست
یک آسمان کبوتر اعجاز دیدنی ست

در انعکاس روشن ان آبی زلال
آیینه های پر شده از راز دیدنی ست

یک دشت پر ز غنچه ی نرگس خمار و مست
در آن بهار پر ز گل ناز دیدنی ست

بر سفره ی نگاه تو اسراف جایز است
صد بار دیده ایم ولی باز دیدنی ست

چشمت نبند بر عطش دیده های ما
دریا به پشت پنجره ای باز دیدنی ست

از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
صبحی که با تو می شود آغاز دیدنی ست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
امروز هم به رخوت بی بادگی گذشت
آری گذشت مستی دلدادگی گذشت

در آتش خیال تو با خود قدم زدم
دوران عاشقی به همین سادگی گذشت


میدانم ای فرشته که باور نمی کنی
شب های قصه گویی و شهزادگی گذشت

روزی ز چشم مردم و روزی ز چشم تو
عمر مرا ببین که به افتادگی گذشت

شرمنده توایم و سرافراز از این عمر
گر دین نداشتیم به آزادگی گذشت
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
درگیر دلت بودم و این رسم وفا نیست
در پاسخ احساس دلم،ظلم روا نیست

آشفته و غمگینم و این کار خودی بود
سهرابم و زخمی شده ام،لیک دوا نیست

استاد غزل های نو و ساز و نوازم
صد حیف که دیگر به سرم شورِ نوا نیست

دلمرده شدم کار من از حوصله رد شد
این عاشق دلمرده که محتاج هوا نیست

دشمن شده ای،طعنه و تزویر و لجاجت؟
من عاشق تزویر توام،گرچه بجا نیست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
تو رها در من و من محو سراپاے توام
تو همہ عمر من و من همہ دنیاے توام

دل و جان تو گرفتار نگاه من و من
بس پریشان رخ و صورت زیباے توام

دلم از شوق تو لبریز و تو دیوانہ من
اے تو دیوانہ من ، عاشق و شیداے توام

دل تو صید کمند خم ابروے من است
من کہ مجنون تو و والہ لیلاے توام

نروم لحظہ اے از خواب و خیال تو عزیز
من دمادم همہ وقت غرقہ رویاے توام

تو گل باغ من و مرغ هوایم شده اے
من دلباختہ نیز ماهے دریاے توام
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
در شهر عشق، رسم وفا نیست، بگذریم
یارای گفتن گله‌ها نیست، بگذریم

دردی ست در دلم ،که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم

گفتی رقیب با منِ تنها مگر کجاست؟
گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم …

ابری که می‌گذشت، به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان «ماندن» ما نیست، «بگذریم»

هرچند دشمنم شده‌ای، دوست دارمت
بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم …
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دو غزل نذر دو تا دیده زیبا کردم
عاشق شعر شدم شور تماشا کردم

بیت دوم که زدم دست به اندام قلم
جلوه دیگری از چشم تو پیدا کردم

هر چه مضمون نکو بود در آن چشم سیاه
همه را مثل خودت بین غزل جا کردم

طرح چشم تو چنان در غزلم جا خوش کرد
که در این شهر دو صد ولوله بر پا کردم

شعر من شور گرفت و غزلم اوج گرفت
همه گفتند که من میل به رویا کردم

زار و بیمار نشستم سر دیوار غمت
دو سه تا بیت دگر از تو تمنا کردم

تا که آگاه شد این شهر غزل مال تو بود
شورشی کرد به پا آنچه هویدا کردم

همه شهر رقیبم شد از این طبع خراب
قافیه باختم و وصف تو حاشا کردم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
اهل رفتن نیستم من،مثل شهری ایستاده
باید از من میگذشتی عاقبت،مانند جاده

بعد تو محکوم مرگم،بارها باید بمیرم
گاه در آغوش گریه،گاه با یک بغض ساده

منتظر هستم بیایی،باز "معشوقم" بمانی
تا شوی با "عاشقِ" خود بازهم همخانواده

حالت آشفته ام را لااقل امشب بفهم از
زیر باران...چتربسته...کوچه ها... پای پیاده

عذر خواهم با خیالت شعر گفتم،گریه کردم
عذر میخواهم که از تو کرده ام سوءستفاده

بس بکن،کافیست لطفأ...درد را آموختم من
رفتنت معنای غم را کاملأ توضیح داده


بعدها عشقت برایت شعر تلخی میفرستد
انتهایش مینویسد...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
تا ز تیرِ چشم تو دیوار شاعر می شود
در میانِ زلزله آوار شاعرمی شود

می زنی آتش به دلها تا خرامان می روی
بر لبم از دودِ دل سیگار شاعرمیشود

میشوی لیلای دل مجنون کنی طبع مرا
شاعرِ پیرانه سر صدبار شاعر می شود

در رهِ عشقت هزاران جان فدایی داشتی
مثلِ منصوری که خود بر دار شاعرمیشود

موج چشمت میشود صد قافیه درشعرمن
دایره در دایره پرگار شاعر میشود

گر دو پیمانه بنوشد از لبت بیمارعشق
مست میگردد زمَی بیمار شاعرمیشود

گربریزدروی شانه چتر مو ازشانه را
در میانِ تار آن سی تار شاعر می شود

دامنت را گردهی بازیچه یِ دستِ نسیم
هرگلی بر دامنت انگار شاعر میشود

بوی عطرت می نوازد دشت و گندم زار را
مست از بویش گل نیزار شاعرمی شود

ای غزالِ شعر خاقانِ غزل، در وصف تو
تا برقصد بر ورق خودکار شاعر می شود
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
رقص‌کنان با دف و سنتور و سه‌تار آمده‌ای
مست و خرامانی و از باغِ انار آمده‌ای

سیب‌لب و سُنبله مو، ساقه طلا، سرکه سبو
سبزه قدم از همه سو، سویِ قرار آمده‌ای

تنگِ عسل پیرهنت، ماهیِ قرمز دهنت
رودی و با موجِ تنت باز کنار آمده‌ای

شانه به گیسو زده و... سُرمه‌ی آهو زده و...
ماه به یکسو زده و رویِ مدار آمده‌ای

خرمنِ ابریشمِ تر، ریخته تا قوسِ کمر
فرشِ غزلبافی و در نقش و نگار آمده‌ای

جانِ دلم راست بگو، هرچه دلت خواست بگو
بی کم و بی کاست بگو، سهمِ که بار آمده‌ای؟

پیچکِ هر نرده‌ای و... پنجره وا کرده‌ای و...
رقصِ گُلِ پرده‌ای و چلچله‌وار آمده‌ای

سبزه به زنبیلی و بس، وِلوِله در ایلی و بس
ساعتِ تحویلی و بس، لحظه‌شمار آمده‌ای

دفترِ من باز شده، غرقِ گُلِ ناز شده
سالِ نو آغاز شده بس که بهار آمده‌ای
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
نمک پاشیده ای شاید به خلوت روی لب هایت
که لب را بی اراده می کشاند سوی لب هایت

چه خوشحالم به من آهسته و پیوسته می بخشی
****ِ بوسه را در خلوت از پستوی لبهایت

امان از آن لبِ سُرخِ اناری رنگ و گیلاسی
‌که لب گَس می شود از طعمِ خرمالوی لب هایت

نمک دارد اگر لبهایت اما طعم ِ شیرینی ست
عسل می ریزد از هر گوشه ی کندوی لب هایت

شدم مثل ِ کبوتر که پناه آورده ام بر تو
بده رُخصت بسازم لانه ام را روی لب هایت
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
من فدایت شده ام تا که سرابم نشوی
هی خرابت شده ام تا که خرابم نشوی

بی تو و در تو به هر تیک زمان تاک زدم
در خودم باده شدم تا که شرابم نشوی

یاد دارم که شبی در تو سرودم بروی
بروی تا که گلِ خشکِ کتابم نشوی

هی به دنیایِ همه آینه ها چنگ زدم
تا که در اینه معشوقِ نقابم نشوی

من و آیینه و دل هر سه تبانی کردیم
تا که بیگانه شوی،یار عذابم نشوی
‌ ‌‌ ‌
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یاد دارم که دلم سخت فریبای تو بود
هرکسی آمدو رفت،یار شکیبای تو بود

می گذشت عمرگران درطلب باده وجام
ساقی جان دل من،رهرو فردای تو بود

نازنین یار تو هست این دل دیوانه من
مست و رسوا شد و دور ز دنیای توبود

منع رندان چو کنی از دل دیوانه من
من بگویم:دل من عاشق غوغای تو بود؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفتمش در دل و جانی تو بگو من چکنم
گفت نبض ضربانی تو بگو من چکنم؟

گفتمش تشنه ی عشق تو شدم رحمی کن
گفت عشقی ؛ هیجانی تو بگو من چکنم؟

گفتمش ماه شدی راه شدی در دل من
گفت با من تو نمانی تو بگو من چکنم؟

گفتمش آتش عشقت به دلم دامن زد
گفت خود آتش جانی تو بگو من چکنم؟

گفتمش گر تو نباشی ز غمت میمیرم
گفت جانی و جهانی تو بگو من چکنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
جهانم بی تو خالی و خودم از زندگی محروم
دلم آبستنِ درد و دچار حس نامفهوم

میانِ جسمِ بی جانم«زنی آشفته میخواند»
که نگذرازمنِ ساده،بمان بااین دلِ معصوم

تمامِ من گرفتار عذابِ حسرت و دوری
چه کردم بادلت دنیا؟!شدم بر انزوا محکوم

بدون تکیه بر عشقت من از آینده میترسم
نباشی سخت بیزارم از آن فردایِ نا معلوم

چرادر طالع و بختم نبودن ها رقم خورده؟!
هزاران لعنت و نفرین به تقدیرِ منِ مظلوم

اگر بین من و قلبت بیافتد فاصله روزی
رسد پایان دورانم ،من وپرونده ام مختوم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
"من پریشان تر از آنم که تو می پنداری"
خنده گاهی به لبم هست ، ولی اجباری

تازه فهمیده ام این عشق که میگفتی چیست
دل که بردی ، ندهی دل ، بدهی آزاری

نیست جز یادِ تو در فکر و دلم هیچ کسی
نیست جز رایحه ات در نفسم یک نفسی

مزن آتش به پر و بال و دلِ سوخته ام
که به مهرِ تو فقط چشم و نظر دوخته ام

به تو سوگند ، که من جز تو ندارم یاری
من که دل دادم و گفتی ؛ تو فقط دلداری

روز و شب فکر من این بود تو یارم باشی
سعی باطل شدم و نیست دگر اصراری
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
عاشقم کردی و رفتی حالم اصلا خوب نیست
بی وفا این سهم قلب خسته و رنجور نیست

من که با تو هفت شهر عشق را پیموده ام
پس چرا هیچ رد پایی در مسیر رود نیست

من دلم میگیرد از این سرنوشت شوم و بد
یادم آمد گفته بودی چهره ام مطلوب نیست

« دلبرم» این روزها دارم به تو شک میکنم
وای بر من اشتباه شد واقعا اینجور نیست

من چرا دلشوره دارم دست و پایم یخ زده
شاید این قلبم شبیه دیگران مغرور نیست
 

بالا