تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
صبـــــح آمده بر روے لبت خنـــــده بکارد
باران ِمحبـــــّت بہ سرت باز ببـــــارد
خورشید رسیده ست ڪہ با جوهـــــر ِنورش
نقشی ز خدا بر دل ِپاڪت بنگـــــارد
مانند ِعروســـــان به جهان جلوه نموده است
تا عشوه ڪند، صـــــبر ِدلت را بہ ســـــر آرد
برخیز و سلامی ڪن و لبخنـــــد بزن ڪہ
این صبح نشانـــــی ز غم و غصّہ نـــــدارد
لبخنـــــد ِخـــــدا در نفس ِصبح عیـــــان است
بگذار خـــــدا دست بہ قلبت بگـــــذارد
امروز برایش پُر ِلبخنـــــد و امیـــــد است
هر ڪس ڪہ خودش را بہ خدایش بسپـــــارد..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
?
دلا امشب هواي شب نشيني با قلم دارم
هواي جرعه اي از شعرهاي تازه دم دارم

من امشب از رديف و وزن و از مصراع بيزارم
ميان دفتر شعرم، فقط يک عـشق کم دارم

سکوت خفته ي شب را به آه سينه بشکستم
که اندر سينه ي مجروح ، دردي صد رقم دارم

ندانستم که دل بندم بچشمان تو محکومم
به خود تا آمديم ديدم قلبي متهم دارم

محال است در جدال عشق محکوم و فنا گردم
من اندر کار و زار عشق هم ، خيل وحشم دارم

امانم ده شبي ديگر ، اي فرشته ی مرگ
که در سر آرزوي وصل ياري محترم دارم

گره خوردست جان من به شهد خنده ليلا
من امشب حال روحاني به سان محتشم دارم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
مستم نکن از بوسه ی مستانه،دوباره
من توبه نکردم که خورم باده،دوباره

بی قیـــــــدم و آواره و دیوانه، بماند
قلبی نشکستم که شوم شانه، دوباره

وا مانـــده به کار دل بی تابم و هرگز
نازی نخرم تا نزنـــــــم چانه ،دوباره

شش گوشه ی دل را نخریدی که فروشی
هر شب به هوس بازی ی بیگانه،دوباره

روزی که نشــــد چشم ترم ، مانع رفتن
گفتم به دل از پوچی ی افسانه،دوباره

سازی که به ناکوکی اغیــــــــــار نوازد
باید شِکند کُنــــــج همان خانه ،دوباره

سر میکنــــــم از بخت بَدم ،با غم ِ ایام
لعنــــــت به تو و بغض غریبانه، دوباره..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺷﻌﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻣﻌـﺒﺪِ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﺗﺎﺭ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﻓـﺮﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﺷﺐ
ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺎ ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﮐﺸﺘﯽ ﺑﯽ ﺑﺎﺩﺑﺎﻧﻢ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﺪﻭﺭ
ﺩﺭ ﺗﻼﻃﻤﻬﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﻧﺎﺧــﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ
ﮔﺮﭼﻪ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﻣﯽ ﮔﺸﺎﯾﻢ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻗﻠّﻪ ﻫﺎ
ﺑﺮ ﺑﻠﻨـــﺪﺍﯼ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﻧﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﺑﻮﯼ ﺯﻟﻔﺖ ﺭﺍ ﻋﺴﻞ ﺩﯾﺸﺐ ﺻﺒﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﭽﻮ ﺑﺎﻍ ﭘﺮ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﺑﺎ ﺻﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭا..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
اسب دل را من به عشق ديدنت زين مى كنم
كوچه را با ريسه هاى ياس آذين مى كنم

زهره وناهيد و كيوان دوره گردروى تو
خوشه خوشه آسمان راغرق پروين مى كنم

ماه من مهتاب شبهاى خيال عاشقى
روى زيباى تو را صد بار تحسين مى كنم

دست رد بر سينه رندان عاشق مى زنم
در ميان عاشقان عشق تو گلچين مى كنم

مست مستم از **** نرگس چشمان تو
جرعه جرعه عشق من در جام زرين مى كنم

تا هم آغوشم شوى در خلوت فرهاد دل
كام خود با شهد لبهاى تو شيرين مى كنم


چون كه سرفصل تمام شعرهايم گشته ايى
نغمه هاى عاشقى را با تو تمرين مى كنم

اى همه دنياى من روياى قلب عاشقم
خواب شبهاى دلم را با تو رنگين مى كنم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
مى شود آیا مرا هم بی صدا پیدا کنید
گم شدم در خود مرا هم با دعا پیدا کنید

در شلوغی ها اگر دنبال شاعر می دوید
یک نشان از مرد تنها ابتدا پیدا کنید

خسته از این مدعی های دروغین مانده ام
در بیابان ها برایم رد پا پیدا کنید

من غریب شهر تنهایی شدم ای دوستان
از میان چشمهایم آشنا پیدا کنید

اینهمه نامهربانی بی وفایی دیده ام
در قنوتم ناله را با ربنا پیدا کنید

بس که بیخود طعنه بر این عاشق شیدا زدید
خواستم از حضرت حق تا شفا پیدا کنید

بیش از این ها حرف دارم بی خیالش می شوم
در سکوتم در نگاهم حرف ها پیدا کنید..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
من چقدر ناز کنم ، ناز کنم ... تا بخری؟

عشوه و دلبری آغاز کنم ... تا بخری؟


مرغ عشقت بشوم نغمه زنان واله و مست

تا کجا سمت تو پرواز کنم ...تا بخری؟


دل نواز است تپش های دلت با نفس ام

نت به نت می شود آواز کنم.... تا بخری؟


لب انارین و بلورین تن و مشکین گیسو

می شود باز ، بغل باز کنم ...تا بخری؟


تو همان شاعر بی چیز و گدا مسلک شهر

عشق را با چه سر آغاز کنم ....تا بخری..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ای پریزاده و افسانه تو را گم کردم
آشنایِ من و بیگانه تو را گم کردم

عشق! ای شاهدِ آن نیمه‌شبِ بارانی
در همان کوچه، همان خانه تو را گم کردم

در همان لحظه، همان ثانیه‌ی بی‌تابی
با همان حالِ غریبانه تو را گم کردم

دلم از پایه فرو ریخت پس از رفتنِ تو
گنجِ در خانه‌ی ویرانه! تو را گم کردم

شانه‌ام از غمِ بی هم‌نفسی می‌لرزد
هم‌نفس ! بر سرِ این شانه تو را گم کردم

"تا جنون فاصله‌ای نیست از این‌جا که منم"
ای قرارِ دلِ دیوانه تو را گم کردم

آه، ای لحظه‌ی زیبای سرودن از تو !
آه، ای گوهر دُردانه تو را گم کردم..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
مهربانی های تو بر زخمهایم مرهم است
خنده ات پایان هر درد و عذاب و ماتم است
هر کجا میگویم از احساس زیبایت گلم
عشق آدم در حقیقت اعتبار ادم است

بند بندم را به هر بندت چو با دل بسته ام
تا ابد هم بند احساست به قلبم محکم است

از تو بهتر چون ندیدم در محبت ،باز هم
جان به قربانت کنم در راه شیدایی کم است

هر کجا با من بمان ای عشق زیبا روی من
قامت قلبم بدور از یار شیدایم خم است

چون شدی عاشق مراهم خوب میفهمی گلم
حال عاشق در نبود دلستانش درهم است

با زبان ساده میگویم که میخواهم تو را
تا نگویی شعرهایی را که گفتی مبهم است..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
جز تو کس با دل ما همدل و همراز نشد

گریه کردم که دلم باز شود باز نشد

خاطراتم همه در کوچه ی مان ماند که ماند

بر سرم سایه ی آن سرو گل ناز نشد

دردها داده به من گردش دوران اما !!

هیچ دردی چو غمت خانه برانداز نشد

خاطرت هست که آن قصه ی با هم بودن

چه شد این قصه به سر آمد و آغاز نشد

این همه قلب من از عشق شما دم می زد

خوار شد پیش همه وای سرافراز نشد

تازه دل داشت پریدن ز شما می آموخت

حیف کز لانه بیفتاد و به پرواز نشد

تو خودت بر سر این میز قضاوت بنشین

تا ببینی غم من از همه ممتاز نشد ؟

کوک می کرد فلک با غم خود ساز مرا

لحظه ای جان و دلم فارغ از این ساز نشد

بودی آگاه تو از آن همه احساس دلم

همگی ماند درون دل و ابراز نشد..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
اگر این پَنجره در سینه یِ دیوار نبود
و کنارَم ، قَلم و کاغذ و خودکار نبود

چه بلا هایِ عجیبی به سرم می آمد
فرض کن داخلِ زِندانی و سیگار نبود

آمد و...شُد همه یِ دار و ندارم هر چَند
بودن و رَفتن او دَست من اِنگار نبود

باز هَم ، باد بَهاری ، همه جا ، میپیچَد
گُلِ سَر کاش به مو یِ تو گرفتار نبود

نکنَد دستِ کسی دستِ تو را لَمس کنَد
کاش این دِلهُره اینقَدر ، دِل آزار نبود

رَفتی و بَعدِ تو در شهر جِنایَت ها شُد
خَنده ای رویِ لَبَم ، بَعدِ تو در کار نَبود

اگر این پَنجره در سینه یِ دیوار نبود
غَزَلی وَصل به مو های تو این بار نبود..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفته بودی درد دل کن تا دلت را غم گرفت
پس کجایی ؟ تا ببینی که دلم ماتم گرفت

بی وفا سنگ جفای تو مرا آخر شکست
چهره ام ویرانتر از ویرانه های بم گرفت

زخم دلها یک طرف زخم زبان بدتر ازآن
زخم های کهنه کی از طعنه ها مرحم گرفت ؟

غم مخور غمگینترین شاعر شدم از غصه ها
دست بی رحمِ که بود من وَ تو را از هم گرفت؟

مثل هر شب تا سحر بیدارم و بیخوابی ام
لذت آرامشم را هر زمان هردم گرفت

نیستم من اهل نفرین خوب میدانی ولی
ترسم این است عاقبت گویند تو را آهم گرفت

من شدم سنگ صبوری بر تمام خاطرات
پس کجایی؟ تا ببینی که دلم ماتم گرفت..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
اشک چشمم را به دنبالت فرستادم بیا
بیستونم را پی خالت فرستادم بیا

از تو می خواهم بیایی رنگ بارانم کنی
آنقدر بر من بباری تا غزل خوانم کنی

روزگار بی فایی از تو دورم کرده است
در میان خاطراتت بی حضورم کرده است

داری از من می گریزی آه سردی می کشی
آه می دانم که بی باران چه دردی می کشی

عاشقی دارد خودش را بی تو مجنون می کند
لیلی اش را از دلم با غصه بیرون می کند

گفته بودم عاشقم باشی کبوتر می شوم
کاش می دیدی که دارم بی تو پر پر می شوم

بال وپر وا کن کبوتر پر زدن دشوار نیست
هیچ راهی بی خطر یا کاملاٌ هموار نیست

باورم کن تا پرم را با پرت همسو کنم
خاطرات تلخ را از خاطرت جارو کنم
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
اجازه هست كه تو را شما صدا بزنم؟
براي يك دقيقه تو را خدا صدا بزنم؟
?????
اجازه ميدهي امشب ، فقط همين يك شب
خودم و عشق شما را ، ما صدا بزنم؟
?????
چه فرق ميكند انگشت و چشم و پايِ شما
اجازه هست كه بوسه به دست و پا بزنم؟

هميشه اسم شما بينِ شعرِ من كم بود
اجازه اسم شما را به واژه ها بزنم؟
?????
تمامِ نبضِ رَگانم سُرنگ ميخواهند
اجازه هست به شاهرگ يكم هوا بزنم؟
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یک غزل نذر تو کردم سرِ صبح
تا که آرام شوم در برِ صبح

دوش بی روی تو دشوار گذشت
و تهی سینه ام از باورِ صبح

چشم گریان ز غم تنهایی
خیرگی کرد بسی بر درِ صبح

من خمارِ شبِ هجرانِ توام
پس شرابم بده از ساغرِ صبح

چه کنم با غم بی مهریِ شب
تا رِسَم بر درِ روشنگرِ صبح

من به لطف تو بسی محتاجم
ای که الطاف تو یاریگرِ صبح

من و شب واله ی چشمان توایم
که تویی ترجمه ی دیگرِ صبح •••
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است
دلم از رهگذرانش ، ز غروبش سیر است

امشب این کوچه ز تنهائی ی من می گوید
دل بیچاره که در وسوسه ات تسخیر است

بین اوزان و قوافی شده ام زندانی
فکرم هر ثانیه با قافیه ها درگیر است

من شبگرد غزل سوخته از خود نالم
که دلم در قفس خاطره ها زنجیر است

من و این کوچه ی بن بست ، تورا کم داریم
ترسم آن لحظه بیائی که جوانت ، پیر است

منم و عکس تو در قاب و نگاهی خسته
چشم من سوی لب بسته ی یک تصویر است

تو ثریای منی آمدنت شیرین است
من نگویم که چرا آمده ای و دیر است

شهریارم که بسی خون جگرها خوردم
چه بگویم که قلم ناطق بی تزویر است
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند
یار عاشق سوز ما ترک دلازاری کند

بر گذرگاهش فرو افتادم از بی طاقتی
اشک لرزان کی تواند خویشتن داری کند؟

چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز
کو قدح؟ تا فارغم از رنج هوشیاری کند

دام صیاد از چمن دلخواه تر باشد مرا
من نه آن مرغم که فریاد از گرفتاری کند

عشق روز افزون من از بی وفایی های اوست
می گریزم گر به من روزی وفاداری کند

گوهر گنجینهٔ عشقیم از روشندلی
بین خوبان کیست تا ما را خریداری کند؟

از دیار خواجه شیراز میآید رهی
تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند

می رسد با دیده گوهرفشان همچون سحاب
تا بر این خاک عبیرآگین گوهرباری کند

#
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دیشبش در خواب دیدم با رخ چون آفتاب
آن چنان فرخ شبی دیگر نمی‌بینم به خواب

بسته آتش‌پاره‌ی من تیغ و من حیران که چون
بسته باشد در میان آتش سوزنده آب

خانه‌ها در بادخواهد شد چه از دریای چشم
خیمه‌ها بیرون زند خیل سرشگم چون حباب

تا قضا بازار حسنت گرم کرد از دست تو
آنقدر در آتش افتادم که افتاد از حساب

بحر اشک من که در طوفان دم از خون می‌زند
گر سحاب انگیز گردد خون ببارد از سحاب

ریت از هم پیکرم تا چند پی در پی مرا
ماه سیمائی چو سیماب افکند در اضطراب

محتشم مرغ دلم تا صید آن خون‌خواره شد
صد عقوبت دید چون گنجشک در چنگ عقاب
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﻦ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﮔﺮ ﭼﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﭘﺪﯾﺪ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﺗﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﭘﺪﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
..
ﺗﻮ ﺑﺮﻗﺺ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺷﯿﻢ ﮐﻢ ﻧﺸﻮﺩ
ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺷﻌﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﻗﺴﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﺨﺮﻡ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﺸﮑﺮ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻧﮕﺮﯾﺰ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
.
ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﻏﺰﻝ ﮔﻔﺘﻨﻢ ﺍﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﻭﺵ
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گل نیلوفرم، جانم تو هستی
شقایق ، رقص مرجانم تو هستی

اقاقی، نسترن، سوری، بنفشه
چمن، شب بو ، گلستانم توهستی

سیه گیسوی سنبل، نرگس مست
سمن، گلپونه، ریحانم توهستی

چو بابونه چو یاس و یاسمن مست
گل زیبای الوانم توهستی

تو مهری، مهربانی همچو نوروز
به گلها مهر سوزانم تو هستی

منم شبنم زهجران غم گل
گلاب چشم گریانم توهستی

در این دنیای پر تشویش رنگین
وفای عهد و پیمانم تو هستی
 

بالا