تاپیک شعر سایت مادران

  • شروع کننده موضوع دخترلاکچری
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
.
عمق احساس مرا با قلمت ویران کن
حس خاموش مرا با نفست بوران کن

من فقط نام تو را بر قلمم حک کردم
با غزلهای خودت بار دگر طوفان کن

شب و روزم به خدا یاد تو بر تن دارم
تو هم اما به غرورت که مرا کتمان کن

بوی آغوش تو در کنج اتاقم مانده ست
بــا **** لب خود باز مـرا شیطان کن

بغض من در ته این حنجره‌ام جا ماند و
تو به شوق قدمت چشم مرا باران کن


?
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
دیر آمده ای؛..........
محبوب من.......
آنقدردیر!!...........
که به پنج زبان زنده دنیاهم،
دوستم بداری،...........
هیچ اتفاق عاشقانه ای
سکوت بارانی این دیداررانخواهدشکست!!!!.......
گل سرخ ات را؛...........
برسراین شعرپرپرکن!!..........
ردیف وقطعه راهم.........
بخاطربسپار!!!!.........
تاوان دیررسیدن گاهی،
تنها!!..............
بایک عمرگریه پرداخت میشود!!!!..........
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
در هفت آسمان چو نداری ستاره‌ای
ای دل کجا روی که بود راهِ چاره‌ای

حالی نماند تا بزنی فالی ای رفیق
خیری کجاست تا بکنی استخاره‌ای

هر پاره‌ی دلم لب زخمی‌ست خون‌فشان
جز خون چه می‌رود ز دلِ پاره پاره‌ای

دیدار دلفروز تو عمر دوباره بود
اینک شبِ جدایی و مرگ دوباره‌ای

از چینِ ابروی تو دلم شور می‌زند
کاین تیغِ‌کج به خونِ که دارد اشاره‌ای

گر نیست تابِ سوختنت گِردِ ما مگرد
کآتش زند به خرمنِ هستی شراره‌ای

در بحرِ ما هر آینه جز بیمِ غرق نیست
آن به کزین میانه بگیری کناره‌ای

ای ابرِ غم ببار و دل از گریه بازکن
ماییم و سرگذشتِ شبِ بی‌ستاره‌ای
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
چشمانم به شدت وجود پر مهر تو را در کنار خود می خواهند، آنقدر دلتنگی قلبم را فشرده که البته تو متوجه این دلتنگی نخواهی بود، این فراق را تنها خودم کشیدم و خودم می دانم که چه ضربت های بر تن و جانم فرود آمد.

چگونه زیبای شگفت انگیز تو را برای همیشه از مقابل چشمانم فراموش کنم، چگونه این امر بر عاشقی چون من ممکن است.

و دیگر کجا اینچنین عشق پاک و بی ریای تو را را پیدا کنم که این دگر بار پیش نخواهد آمد.مرا بار دگر فرصتی فرما تا بتوانم جبران خطاهای نابخشوده کنم.

با تو هستم همیشه

꧁ℒℴνℯ꧂
❤️
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گرچه میدانم ، درآغوشت نمیگیرم گلم...
تا نگویم دوستت دارم ،نمیمیرم گلم...

حق من این نیست در دنیا ، که آمد بر سرم...
دوستان رفتن و من ، پابند زنجیرم گلم...

رسم دنیا ،رسم نامردی ست،میدانی خودت...
من چرا بسیار با این رسم ، درگیرم گلم...

نارفیقان را بحال خود رها کردم ، ولی...
خود به جرم نارفیقی، زیر تعزیرم گلم...

زیر بار ناسپاسی ، شانه های من شکست...
بسکه درگیر نگاه شک و تحقیرم گلم...

بدنکردم ، بدکشیدم ، بد نمیخواهم ، بگو..
چیست راه چاره و تغییر تقدیرم ، گلم...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
کاش از شعرم بخوانی، در دلم غوغاست بی تو
کاش برگردی عزیزم!، عاشقت تنهاست بی تو

در نبودت واژه هایم، رنگ و بوی غم گرفته
شعر گفتن در غیابت سخت جان فرساست بی تو

با دلی رنجور و خسته من برایت می نویسم
از نگاه ابری من، دفترم دریاست بی تو

این جهان را هرچه گشتم، جز جفا چیزی ندیدم
رفتی و در این جهنم ، عشق ناپیداست بی تو

در هوای خانه ی من ، عطر آغوش تو مانده
رد پای رفتن تو، بر دلم بر جاست بی تو

آنچنان جان داده ام که، تا ابد در جمع یاران
مجلس ختمی برایِ، جان من برپاست بی تو..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گفتی غزل بخوان برایم،به روی چشم!
من باشم و تو و خدایم...به روی چشم!

گفتی که می خواهی بدانی عزیز دل،
هرثانیه این که کجایم ، به روی چشم!

گفتی به جز برای من شاعری نکن...
چون من فقط عشق شمایم؛به روی چشم!

گفتی نمی خواهی مرا یک دقیقه نه!
یک لحظه هم از خود جدایم،به روی چشم!

گفتی قسم بخور بمانی هرآنچه شد؛
با من،کنارِ من،به پایم...به رویِ چشم!

از حافظ و سعدی که نه! از خودت فقط...
گفتی غزل بخوان برایم،به روی چشم!
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
عشق و عاشق ‌پیشگی با ما نمی‌دانی چه کرد
روزها با بی کسی تنها، نمی‌دانی چه کرد

حال امروز من از دیروز بدتر می‌شود
با من این امروز و فرداها نمی‌دانی چه کرد

گرچه می‌گویی که می‌دانم غمت را نازنین
با من این دانستنت اما نمی‌دانی چه کرد

بوم نقاشیِّ دنیا، رنگ آسایش ندید
آه با آیینه‌ی دنیا نمی‌دانی چه کرد

از دویدنهای بی‌حاصل چه گویم با تو من؟
تیغِ تلخ آبله با پا نمی‌دانی چه کرد

موجهای بی‌قراری، صخره‌ها را زخم کرد
طبع نا آرام با دریا نمی‌دانی چه کرد

آبرو هم مثل عقل از خانه‌ی ما پر کشید
عشق با مجنون‌ترین رسوا نمی‌دانی چه کرد..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
كلبه‌ام پنجره‌اي باز به دريا دارد
خوب من! منظره‌ي خوب، تماشا دارد

ساختم آينه‌اي را به بلنداي خيال
تا خودت را به تماشاي خودت وا دارد

راز گيسوي تو دنياي شگفت انگيزي است
كه به اندازه‌ي صد فلسفه معنا دارد

گوش كن خواسته‌ام خواهش بيجايي نيست
اگر آيينه‌ي دستت بشوم، جا دارد

چشم يك دهكده افتاده به زيبايي تو
يعني اين دهكده يك دهكده رسوا دارد

كوزه بر دوش سر چشمه بيا تا گويند
عجب اين دهكده سرچشمه‌ي زيبا دارد

در تو يك وسوسه‌ي مبهم و سرگردان است
از همان وسوسه‌هايي كه يهودا دارد

عشق را با همه شيريني و شورانگيزي
لحظه‌هايي است كه افسوس و دريغا دارد

بي قرار آمدن، آشفتن و آرام شدن
حس گنگي است كه من دارم و دريا دارد

يخ نزن ،رود معمايي من! جاري باش
دل دريايي‌ام آغوش پذيرا دارد...
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
خواب چشمان تو دیدم، بسترم آتش گرفت
در هوایت پر گشودم، تا پرم آتش گرفت

من به یاد اسم تو با دردها خو کرده ام
نام تو بر لب نشست و حنجرم آتش گرفت

تا طواف عشق بر شمع نگاهت کرده ام
بال من تنها که نه، خاکسترم آتش گرفت

من غلام همت عشقم، طریقم عاشقی است
آنکه را عاشق تو کردی، لاجرم آتش گرفت

شد عصایم عقل و منطق تا که پیدایت کنم
عقل مجنون تو گشت و باورم آتش گرفت

خواستم حسن ختام این غزل باشی، ولی
یادت افتادم، قلم با دفترم آتش گرفت
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
غزلی را که برای تو سرودم، خواندی؟
یا خودت را به ندیدن زدی و پیچاندی...!

هیچ در یادِ تو هست این که مرا هر بار از
بغلت با تَشَر و اَخم، عقب می راندی؟

روزها از تو جدا شد تَن اَم و... روح اَم نَه
وَ تو امّا همه جا، روی غرور اَت ماندی

زندگی با تو برایم چه تصاویری ساخت
ذهنِ پُر خاطره را بعدِ خودت، میراندی

به خدا چشم اَت اگر باز شود، خواهی دید
بینِ عشق و هَوَس و منطقِ خود دَرماندی..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گر هم آغوشت شوم روزی _ معطّر می شوم
وای اگر روزی نباشی _ زرد و پرپر می شوم

اَشهدِ عشق تو را در گوش هایم خوانده اند
لحظه ای ترکم کنی _ بی دین و کافر می شوم

بوسه هایت را به مِی _آغشته کردی ؟ از لبت
هرچه می نوشم _حریص پیک آخر می شوم

گر نباشی ارتش غم هات مغلوبم کند
بی تو درگیر نبردی نابرابر می شوم

در جوارت مهربانی رو نمایی می شود
در فراقت خسته تر از آه مادر می شوم

نوگل باغ حیاتم _ ای بهار عمر من
از غمت یلدا نشین شام آذر می شوم‌‌..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
گلی دارم که از گلزار عشق است
صفای دیده اش معنای عشق است

ندیدم در جهان خوشبوتر از او
نگاهم مانده بر آن چشم و ابرو

بدو خو کرده ام طاقت ندارم
که یک لحظه بدون او بمانم

نگاهش جان و تن را می نوازد
غم و درد و بلا را چاره سازد

لبش میبوسم و چشم سیاهش
دلم را میکنم هر دم فدایش

در ایامی که با او کرده ام طی
به عشق جاودانی برده ام پی..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یاد آن روزی که آغوشَت برایم کُلبه ِ احساس بود
گونه ات جز بَر لبم بر هر لَبی حسّاس بود

یاد آن روزی که نامم را قسَم می خوردی و‌‌..
نام من در حّد نامِ حضرت عبّاس بود

هدیه هر صبح توصد بوسه از کُنج ِ لبت
هدیه های من به تو تک شاخه های یاس بود

آینه با آن صداقت پیش ما جاخُورده بود
عشق مردم شیشه ،اما عشق ما الماس بود

بی ریا بودیم و حرف دیگران بی مایه بود
عشق ما عاری ز شک وخالی از وَسواس بود

عکس هارا زیر باران ،زیر چتر اَنداختیم
شاهد ِ آن لحظه هایِ ناب مان عکاس بود

عشق صَد فرهاد را نسبت به من می دادی و..
عشق تو با عشق شیرین قابل مقیاس بود..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
یوسف صفتی حق بده خیلی نگرانم !
همپای زلیخاییِ خونین جگرانم...

کوهم چو دماوند ولی در دلم آتش،
باید که بترسی همه جا از فورانم!

سرهای زیادی شده بر کار تو مشغول
در فکر فروپاشی اجلاس سرانم...!

بیخود به من از شرم و حیا قصّه نگویی
من آینه ی حسرت و شرم دگرانم !

اتلاف نکن وقت خودت را به نصیحت
از بخت بدت در صف کوران و کرانم

یک روز کسی غیر خودم پیش تو باشد
دیوانه تر از جمعیت جامه درانم

بر میل تو سرکش ترم از حضرت حوّا
آدم شو ! مرا از بغل خویش نرانم...!
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
من پر از دردم بیا ،یک ذره دلداری بده
فصل پایانی به این دوری اجباری بده

لحظه های من اسیر غم شده یک دم بیا
رنگ و بویی تازه به ساعات تکراری بده

بیت بیت شعرهایم را نگاهت آفرید
با نگاهی شاعرم کن باز هم یاری بده

بی تو هردم اشک بر چشمان من مهمان شود
باز آ ،من را نجات از این همه زاری بده

خسته ام از فاصله،دیگر زپا افتاده ام
ناتوانم کرده ای ،قول پرستاری بده

باز هم رؤیاست با تو گفتگو گر می کنم
بارالها فرصتی در وقت بیداری بده..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
صد شهر دوری از دلم دیوار لازم نیست
یک بار گفتی می روم تکرار لازم نیست

وقتی دلت با من نباشد بودنت درد است
هر بار می گفتم بمان این بار لازم نیست

چیزی نگو تا بیش از این ها نشکنم دیگر
بی حرف بگذر بی وفا اقرار لازم نیست

حالا که آغوشم فقط در حکم زندان است
آزاد هستی بعد از این اجبار لازم نیست

با چشم هایی خیس راهی کردمت اما...
وقتی نمی خواهی مرا اصرار لازم نیست

پنهان نکن لبخند خود را موقع رفتن...
عاشق نبودی بی گمان انکار لازم نیست

بگذار خوش باشد دلم با زخم تنهایی...
بعد از تو می ‌میرد ولی تیمار لازم نیست

هر چند نزدیکی به من مانند پیراهن...
صد شهر دوری از دلم دیوار لازم نیست
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
تا ابد سهم من از عشق تو آه است عزیز
هر طرف می روم آنجا تَه ِ چاه است عزیز

دیگران از سر اجبار سلامی دارند...
حال و احوال تو انگار به راه است عزیز

دانه ای نیست میان ورقم می دانم
مرغ من خام غزلهای سیاه است عزیز

مهره ی مار مرا ابر گروگان برده
طالعم نیمه ی زندانی ماه است عزیز

نه پلنگم ، نه کبوتر، نه عقابی سرمست ...
دام موهات مرا پشت و پناه است عزیز..

بی تفاوت نرو از آن طرف پنجره ها....
چشم من زل زده بر نیمه ی راه است عزیز

خوب می شد اگر امروز دوچشمان من ... !
تا ابد ، ملتمس نیم نگاه است عزیز

فاصله بین من و توست خدا می داند ...
بوسه از آن طرف راه ، مباح است عزیز

من هواخواه نفس در قفس چشم توام ...
عشق سر خورده که گفته است گناه است عزیز..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
ﻣﻨﻢ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﻦ ﻫﺮ اﺯ ﮔﺎﻫﯽ
ﮐﻨـﺎﺭﻡ ﺑﺎﺵ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ آﮔﺎﻫﯽ

ﺭﻫﺎﯾﻢ ﮐﻦ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺷﺖ ﺑﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ آﻏﻮﺷﺖ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﺍﻏﯽ ﮐﻪ ﭘﻨﯿﺮﺵ ﺩﺍﺩ ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ

ﭼﺮﺍ ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺒاﻧﺖ ﺍﻋﺘﯿـﺎﺩ آﻭﺭﺩﻩ ﻓﮑﺮﻡ ﺑﺎﺵ
ﮐﻪ ﻣﻌﺘﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭﺕ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﺮ ﺭﺍﻫﯽ

ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻗﺼﺮ ﺗـﻮ آﺯﺍﺩﻡ
ﻧﻪ ﻣﯿﺮﯼ ﻭ ﻧﻪ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﻭﻣﻦ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ

برایت شعـر گفتم تا بدانی دوستت دارم
منم حال تورا دارم نگاهم کن هر از گاهی..
 
استارتر
استارتر

دخترلاکچری

Guest
چرا جدا نمی شود دلم دمی زیادتو
مگر چه کرده بادلم تیرنگاه پاک تو

تمام آرزوی من گشته خیال بودنت
کاش دمی زنده شوددربغلم خیال تو

گرم شود جان من از گرمی آتش تنت
عمردوباره یابم از آنهمه زیبایی تو

مشام من پرشودازعطرتنت به لحظه ای
غرق شود صورت من میان گیسوان تو

گوش کنی صدای این قلب شکسته ی مرا
غصه دوری ازتورا قصه کنم برای تو

پرشده چشمان من از دوری چشمان توباز
برده قرارمن چرا دوباره این فراق تو

به انتظار یک پیام خواب نرفته چشم من
ببین که عاشقت شده اسیر انتظار تو..
 

بالا