?کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین بخش سوم?

پاندا تپلی

Guest

صفحه های 5 ، 6 و 7

مسیح می گوید :((ابتدا از بارگاه خدا و حقانیت او بخواهید؛ که او راهگشا است و به مصلحت شما آگاه می باشد)) و خداوند می‌گوید که این بارگاه الهی در باطن خود انسان بنا نهاده شده است .

بارگاه الهی جایی است که آرزوهای درست بشر یا الگوهای صحیح معنوی در آنجا مقدر می شود.

مسیح به ما تذکر می دهد که" قدرت کلام" نقشی کلیدی در زندگی ما دارد : ((تو را بر اساس کلامی ، که داری قضاوت خواهند نمود و بر اساس آنچه که به زبان آورده ای، بر تو حکم خواهند داد.))

بسیاری از مردم با کلماتی نادرست، مصیبت و بدبختی را وارد زندگی شان می کنند.

برای مثال روزی زنی از خود من پرسید که چرا زندگی اش تا انقدر در بدبختی و تنگدستی است ؟ زمانی او دارای خانه مناسب و یک زندگی شیک و عالی بود. در میان صحبت هایمان دریافتم که او همیشه از کارخانه خسته بود و دائم می گفته است که(( دیگه راس راسی خسته شدم! چقدر کار آخه ؟ نمیشه بریم توی یک سوراخ موش زندگی کنیم که این همه کار تمیز کاری روی سر من بدبخت خراب نشه !؟)) و اضافه کرد: (( خب حالا هم داریم توی یک سوراخ موش زندگی میکنیم ! )) پس می‌توان گفت که او با کلام خود ، یک سوراخ موش برای خودش درست کرده بود. ضمیر ناخودآگاه ما به هیچ وجه با ما شوخی ندارد؛ و البته بیشتر افراد با شوخی های نابجای خود، برای خودشان بدبختی می خرند.

برای مثال زنی ثروتمند همیشه به شوخی می گفت : ((دیگه باس واسه ی زندگی توی کمپ های فقرا آماده بشم!))

او با همین شوخی ، نمایی از فقر و تنگدستی را در ضمیر ناخودآگاهش حکاکی کرد و سپس کارش به چنان تنگدستی ای کشید که باور کردنی نبود.

خوشبختانه باید گفت که این قانون برای هر دو طرف یکسان عمل می کند. یعنی می توان از فقر به ثروت نیز رسید.

برای مثال، در یک روز گرم تابستانی، زنی به نزدم آمد تا برای او دعا کنم که کار و بارش رونق گیرد. به من گفت که تمام دارایی او در ۸ دلار خلاصه می شود. گفتم : ((خوبه ! دعا می کنم تا این۸ دلار برایت برکت آورده و چند برابر شود ، همانطور که مسیح هم دعا کرد تا نان و ماهی‌های سر سفره مردم چندین برابر شود و شد.)) مسیح به ما یاد داد که تمام انسان ها توانایی لازم برای برکت دادن به رزق و روزی ، شفا دادن بیماران و ایجاد رونق و وفور نعمت را دارند.

آن زن پرسید : (( حالا باید چیکار کنم ؟ ))

گفتنم: (( دنبال دلت برو! احساس می‌کنی باید کجا بری و چکارکنی؟)) شهود به معنی دریافت الهامات باطنی است . شهود هر کسی ،هرگز به او دروغ نمی گوید.

در یکی از فصول بعدی این کتاب، مفصل‌تر در مورد شهود بحث خواهیم کرد.

آن زن پاسخ داد: (( نمی دونم ،اما حس می کنم باید برم خونه. فقط اندازه پول کرایه راهمو دارم.)) خانه او در شهری بود که فاصله زیادی تا نیویورک داشت و سر و وضع او هم بسیار فقیرانه بود. منطق ذهنی او، یا همان عقل می گفت که باید در همین نیویورک بماند و کار گیر بیاورد تا کمی پول دستش را بگیرد . به او گفتم : ((پس زود برو خونه !هیچ وقت وقتی دلت چیزی را بهت میگه، اون رو کنار نزار!)) و سپس جلوی خود او گفتم: ((ای قادر مطلق ، در های وفور و نعمت را بر روی این زن باز کن، او تمام آنچه که تو به صلاحش میدانی را جذب خواهد نمود.)) و از او خواستم که خودش هم این جملات را دائم تکرار کند .او بلافاصله به خانه رفت. روزی که با خانمی برای کار دیگری تماس گرفته بود، یکی از دوستان قدیمی خانوادگی شان را دید .

بخاطر همین دوستی قدیمی، به شکل معجزه وارهزاران دلار درآمد ایجاد کرد .او اغلب به من می‌گفت: ((سعی کن همیشه در مورد من که با هشت دلار و تنها یک الهام قبلی پیش تو اومدم، با مردم حرف بزنی.))

همیشه نعمات خداوند بر سر راه آدمیان وجود دارد؛ اما تنها می‌توان با یک باور قلبی محکم و به زبان آوردن آنچه که می خواهیم ،آن را به دست آوریم. مسیح همیشه گفته است که ابتدا آدمی باید از جایش بلند شود.

((درخواست کنید ،تا اجابت شود. بجوید تا بیابید.درها را بزنید تا به روی شما باز شوند.))

در کتاب مقدس نیز می‌خوانیم :

((از من بخواهید و کارها را به من بسپارید.))

قادر مطلق، خداوند، همواره آماده است که از کوچکترین تا بزرگترین خواسته‌های بشر را اجابت کند.

هر درخواستی،چه به زبان آورده شده و چه در دل نهفته باشد ، تنها یک درخواست است . بسیاری از ما، بارها از اینکه آرزوی ما برآورده شده است ،انگشت حیرت به دندان گرفته ایم.



 
آخرین ویرایش:

بسته شد

Guest

صفحه های 5 ، 6 و 7

مسیح می گوید :((ابتدا از بارگاه خدا و حقانیت او بخواهید؛ که او راهگشا است و به مصلحت شما آگاه می باشد)) و خداوند می‌گوید که این بارگاه الهی در باطن خود انسان بنا نهاده شده است .

بارگاه الهی جایی است که آرزوهای درست بشر یا الگوهای صحیح معنوی در آنجا مقدر می شود.

مسیح به ما تذکر می دهد که" قدرت کلام" نقشی کلیدی در زندگی ما دارد : ((تو را بر اساس کلامی ، که داری قضاوت خواهند نمود و بر اساس آنچه که به زبان آورده ای، بر تو حکم خواهند داد.))

بسیاری از مردم با کلماتی نادرست، مصیبت و بدبختی را وارد زندگی شان می کنند.

برای مثال روزی زنی از خود من پرسید که چرا زندگی اش تا انقدر در بدبختی و تنگدستی است ؟ زمانی او دارای خانه مناسب و یک زندگی شیک و عالی بود. در میان صحبت هایمان

دریافتم که او همیشه از کارخانه خسته بود و دائم می گفته است که( دیگه راس راسی خسته شدم! چقدر کار آخه ؟ نمیشه بریم توی یک سوراخ موش زندگی کنیم که این همه کار تمیز

کاری روی سر من بدبخت خراب نشه !؟)) و اضافه کرد: (( خب حالا هم داریم توی یک سوراخ موش زندگی میکنیم ! )) پس می‌توان گفت که او با کلام خود ، یک سوراخ موش برای

خودش درست کرده بود. ضمیر ناخودآگاه ما به هیچ وجه با ما شوخی ندارد؛ و البته بیشتر افراد با شوخی های نابجای خود، برای خودشان بدبختی می خرند.

برای مثال زنی ثروتمند همیشه به شوخی می گفت : ((دیگه باس واسه ی زندگی توی کمپ های فقرا آماده بشم!))

او با همین شوخی ، نمایی از فقر و تنگدستی را در ضمیر ناخودآگاهش حکاکی کرد و سپس کارش به چنان تنگدستی ای کشید که باور کردنی نبود.

خوشبختانه باید گفت که این قانون برای هر دو طرف یکسان عمل می کند. یعنی می توان از فقر به ثروت نیز رسید.

برای مثال، در یک روز گرم تابستانی، زنی به نزدم آمد تا برای او دعا کنم که کار و بارش رونق گیرد. به من گفت که تمام دارایی او در ۸ دلار خلاصه می شود. گفتم : ((خوبه ! دعا می کنم تا این۸ دلار برایت برکت آورده و چند برابر شود ، همانطور که مسیح هم دعا کرد تا نان و ماهی‌های سر سفره مردم چندین برابر شود و شد.)) مسیح به ما یاد داد که تمام انسان ها

توانایی لازم برای برکت دادن به رزق و روزی ، شفا دادن بیماران و ایجاد رونق و وفور نعمت را دارند.

آن زن پرسید : (( حالا باید چیکار کنم ؟ ))

گفتنم: (( دنبال دلت برو! احساس می‌کنی باید کجا بری و چکارکنی؟)) شهود به معنی دریافت الهامات باطنی است . شهود هر کسی ،هرگز به او دروغ نمی گوید.

در یکی از فصول بعدی این کتاب، مفصل‌تر در مورد شهود بحث خواهیم کرد.

آن زن پاسخ داد: (( نمی دونم ،اما حس می کنم باید برم خونه. فقط اندازه پول کرایه راهمو دارم.)) خانه او در شهری بود که فاصله زیادی تا نیویورک داشت و سر و وضع او هم بسیار فقیرانه بود. منطق ذهنی او، یا همان عقل می گفت که باید در همین نیویورک بماند و کار گیر بیاورد تا کمی پول دستش را بگیرد . به او گفتم : ((پس زود برو خونه !هیچ وقت وقتی دلت چیزی را بهت میگه، اون رو کنار نزار!)) و سپس جلوی خود او گفتم: ((ای قادر مطلق ، در های وفور و نعمت را بر روی این زن باز کن، او تمام آنچه که تو به صلاحش میدانی را جذب

خواهد نمود.)) و از او خواستم که خودش هم این جملات را دائم تکرار کند .او بلافاصله به خانه رفت. روزی که با خانمی برای کار دیگری تماس گرفته بود، یکی از دوستان قدیمی

خانوادگی شان را دید .

بخاطر همین دوستی قدیمی، به شکل معجزه وارهزاران دلار درآمد ایجاد کرد .او اغلب به من می‌گفت: ((سعی کن همیشه در مورد من که با هشت دلار و تنها یک الهام قبلی پیش تو اومدم،

با مردم حرف بزنی.))

همیشه نعمات خداوند بر سر راه آدمیان وجود دارد؛ اما تنها می‌توان با یک باور قلبی محکم و به زبان آوردن آنچه که می خواهیم ،آن را به دست آوریم. مسیح همیشه گفته است که ابتدا

آدمی باید از جایش بلند شود.

((درخواست کنید ،تا اجابت شود. بجوید تا بیابید.درها را بزنید تا به روی شما باز شوند.))

در کتاب مقدس نیز می‌خوانیم :

((از من بخواهید و کارها را به من بسپارید.))

قادر مطلق، خداوند، همواره آماده است که از کوچکترین تا بزرگترین خواسته‌های بشر را اجابت کند.

هر درخواستی،چه به زبان آورده شده و چه در دل نهفته باشد ، تنها یک درخواست است . بسیاری از ما، بارها از اینکه آرزوی ما برآورده شده است ،انگشت حیرت به دندان گرفته ایم.


مرسی پانداجان?
 
استارتر
استارتر

پاندا تپلی

Guest
واااایییی ، خیلی خوبههه
مررررسسسسییییی????❤
مرسییییی عزیز دلم❤❤❤❤?????
مرسی پانداجان?
مرسی بابت تگ عزیزم?
خواهش می کنم عشقولییااا :love: :love: :love:
 

بالا