صنم
Guest
شوهر عمم ضربه مغزی شده بود. اورده بودنش خونه دیگه. ما داشتیم میرفتیم عیادت که تو جاده یه ماشین زده بود به الاغه. ما وقتی رد میشدیم الاغه سر پا بود. ما خونه یعمم بودیم یه عمه ی دیگه هم اومد وجریان تصادف الاغ تعریف کرد. و گفت الاغه مرده بود. بعد یهو تو جمع که کلی از فامیل های شوهر عمم بود گفتم اخییی حتما الاغه هم ضربه مغزی شده بوده چون ما رد میشدیم الاغه زنده بود. بابام چنان بد نگام کرد که هنوز یادمه.