چند وقت پیش سوار اتوبوس شدم دوتا خانوم تقریبامسن هم سوار شد موقع حسابکردن زنه گفت اقا من کمرم درد میکنه از جلو نمیدم اذیت میشم تا اخر برم از عقبمیدم راحت ترم اتوبوس منفجر شد از خنده ولی زنه ازخجالت ایستگاه دوم پیاده شد
ی جشنی تو مسجد بود برای تولد امام محمد باقر مسابقه گذاشتن برا نوجوان ها ک بگن من امام محمد باقر و دوست دارم ولی باید من و تا جایی که نفس داشتن بکشن خواهر منم انقدر کشید ک نفس کم اورد و گفت من محمد و دوست دارم و مسجد ترکید ?
رفته بودم سوپر مارکت بعد با دوستم تو مغازه بودیم یدونه زدم به پهلوش داد زدم گفتم واای سارا این خمیر دندونه رو اسمش کُرسِته??????از اون روز به بعد دیگه ادم سابق نشدم و یه بار دیگه ادبیات دانشگاه رو مرور کردم?
از ابن سوتی باحال تر ندیدین،عروسی یکی از اقوام که خیلی شیک و باکلاس بود تو ی هتل و جمعیت زیاد خواننده میخواست بگه عروس امد شادی کنین گفت عروس رو کنین شادی امد??????
این سوتی مربوط به مامان بزرگمه که یه روز باخالم رفته بودن اداره بیمه برای کاری ?از زبون خالم میگم:گفت ماتوی نوبت نشسته بودیم یه آقای مسن اومد وجلوتر ازما نشست روی صندلی که پشتش یه لوله شکسته بوده ظاهرا آقاهه لوله راندیده و همینکه نشسته لوله رفته تو ک *و*ن*ش ??یهو مامان بزرگم داد زده وااااای لیلا ک و ن پیرمرده رفت تو لوله ???????????
خواهرم گروه دانشگاه عضو بود تمام بچها چ سال اول چ سال اخر رشته تحصیلیش واستادا عضو بودن یبار یه اقایی اومد ه بود اشتباهی عکس پایین یه زن گذاشته بود حالا این جز چهره موقر دانشگاه به فنا رفت
کره پنیر و گفم پره کنیر و البته یه سوتی ام دارم که همیشه تکرارش میکنم دست خودم نیست تو دهنم نمیچرخه شهاب سنگ و میگم سهاب شنگ یبارم سر کلاس رو به استاد گفتم که چشمتون روز بد نبینه هی هم تکرار میکردم متوجه نبودم دارم اشتباه میگم استاد به همراه بچه ها زمین و گاز میزدن
یکی ازدوستان خانوادگیمون که خیلی باهاشون رودروایسی داریم زنگ زدخونمون احوال پرسی بعدکه صحبتامون تمام شدخواستم بهش بگم به احمداقا(شوهرش)سلام برسون گفتم به احمق اقاسلام برسونیدوای وای یه دفعه متوجه شدم چی گفتم شروع کردم به عذرخواهی خانمش هم فقط میخندید