پاندا تپلی

Guest
صفحه های 33 ، 34

جنگیدن با شر ، یعنی وارد جهنم شدن ! زیرا آدمی را در موقعیت عذاب و جنگ قرار می‌دهد .

روزی یک استاد متافیزیک ، یا همان علوم ماورایی ، دستورالعملی شگفت انگیز برای تمام فوت و فن های بازی زندگی به من ارائه کرد که شامل عدم مقاومت مطلق می شد . گفت : (( پیش از اینها در کار غسل تعمید برای کودکان بودم که البته تعدادشان هم کم نبود امروز دیگر نوزادان را غسل تعمید نمی‌دهم
،بلکه حوادث را غسل تعمید می دهم ‍! و برای تمام حوادث یک نام واحد دارم . چنانچه حادثه‌ای یک شکست به نظر برسد،من آن را به موفقیت تعمید می دهم و می گویم : (( به نام پدر ، پسر و روح القدس، این حادثه را نام موفقیت بر آن می گذارم.))

در واقع او داشت از قانون باشکوه
تبدیل استفاده می کرد که خود بر اساس قانون عدم مقاومت کار می‌کند . او با کلامی که به زبان می‌آورد ، نام هر شکست را ، موفقیت می گذاشت .

برای مثال خانمی بود که به شدت به پول نیاز داشت که البته از قانون معنوی وفور نعمت نیز آگاه بود . در روابط شغلی خود ، همیشه با مردی برخورد داشت که باعث می‌شد تا احساس فقر و شکست نماید. او دائم از فقر و بدبختی و بی‌پولی حرف می‌زد و همین باعث می‌شد تا افکار آن خانم به سمت فقر و تنگدستی گرایش پیدا کند ،برای همین هم از آن مرد دل خوشی نداشت و در دل خودش او را مورد سرزنش قرار می داد زیرا به گمان آن خانم، آن مرد مسبب تمام شکست هایش در کسب و کارش بود .آن خانم نمی دانست که اگر می‌خواهد در کارش موفق شود ابتدا باید تصور کند که از پیش موفق به دریافت نتیجه ی دلخواه شده است زیرا اگر کسی خود را آدم موفقی نبیند ، هرگز موفق هم نخواهد شد .

ناگهان خودش احساس کرد که انگار دارد در مقابل آن مرد و افکار منفی او مقاومت می کند و می خواهد با او بجنگد ! داشت به جای دیدن تنها یک قدرت ، دو قدرت را تصور می‌کرد پس برای آن مرد ، برکت و خیر از خدا طلب کرد . حالا می توانست نام این موقعیت را موفقیت بگذارد ! او تاکید کرد: ((
از آنجا که جز خداوند ، قدرت دیگری وجود ندارد ، پس این مرد هم برای آن که من به ثروت و وفور نعمت برسم ، بر سر راه من گذاشته شده است ! او داشت به چیزی فکر می‌کرد که در واقع خلاف آن دیده می شد . خیلی زود با واسطه همین مرد با خانم دیگر آشنا شد که برای ارائه خدمات خاصی ، چند هزار دلار پول به او پرداخت نمود آن مرد نیز برای کار به شهر دوری رفته و برای همیشه از زندگی اش خارج شد . همیشه این جمله تاکیدی را با خود بگویید : ((هر انسانی یک حلقه طلایی از زنجیره خیر و برکت من در زندگی است. هر انسانی دارای روح الهی است پس من همواره منتظر فرصتی هستم که آن انسان نقشی روحانی و دلنشین در زندگی من بازی کند .))

((برای دشمن خود دعای خیر کنید تا او خلع سلاح شود . بدین ترتیب ، اسلحه ای که در دست دارد باعث برکت در زندگی شما می شود .))


این قانون هم در مورد یک کشور صدق می‌کند و هم در مورد تک تک افراد . برای تمام کسانی که در یک کشور زندگی می کنند ، از خدا عشق و نیکی طلب کنید تا دیگر توان آسیب رساندن به شما را نداشته باشند.

انسان می‌تواند از طریق درک معنوی خود به قانون عدم مقاومت مسلط شود . شاگردان من اغلب می گویند : (( من دلم نمیخواد پادری باشم و هی لگد بخورم !)) و پاسخ من این است : ((
چنانچه قانون عدم مقاومت را به طور خردمندانه ای به کار ببندید ، هرگز کسی نمی تواند شما را لگدمال کنند.))




 

چطوری؟

Guest
DC85676F-ECA8-4ED0-9E34-4C67730EA884.jpeg

ممنون❤️❤️❤️
 

بالا