چاوی چنه

[زهرای خوشبخت]

چاوی چنه دو لیوان چایه
صد رحمت وه او دالگ ای دت زایه

 

[آوازقو🦢]

 

[زهرای خوشبخت]

چه شدی خویشگ؟

 

[آوازقو🦢]

چه شدی خویشگ؟

خویشگ فراااااررررر

 

[زهرای خوشبخت]

خویشگ فراااااررررر

ارای چه؟

 

[پفیلا پنیری]

ینی چه

 

[زهرای خوشبخت]

ینی چه

یعنی چشات شبیه دو لیوان چایی هست شاعر سیاهی چشمای معشوقشو به لیوان چای تشبیه کرده
و در ادامه میگه صد رحمت به مادرت که این دخترو بدنیا اورده

 

[آوازقو🦢]

ارای چه؟

همسرم نیست ترجمه کنه برام فرار کردم

 

[پفیلا پنیری]

یعنی چشات شبیه دو لیوان چایی هست شاعر سیاهی چشمای معشوقشو به لیوان چای تشبیه کرده
و در ادامه میگه صد رحمت به مادرت که این دخترو بدنیا اورده

آخی چ وصفی

 

[آوازقو🦢]

یعنی چشات شبیه دو لیوان چایی هست شاعر سیاهی چشمای معشوقشو به لیوان چای تشبیه کرده
و در ادامه میگه صد رحمت به مادرت که این دخترو بدنیا اورده

ااایش نمیدم ترجمه کنه از فردا هی اینو میگه

 

[پفیلا پنیری]

همسرم نیست ترجمه کنه برام فرار کردم

شوهرت کرد مگه

 

[زهرای خوشبخت]

همسرم نیست ترجمه کنه برام فرار کردم

ای جان
همسرتون کوردن؟

 

[Fatm]

ااایش نمیدم ترجمه کنه از فردا هی اینو میگه

پس بده ترجمه کنه

 

[زهرای خوشبخت]

آخی چ وصفی

خیلی زیباس
ولی کمی چندش اوره بهش فکر میکنم

 

[زهرای خوشبخت]

ااایش نمیدم ترجمه کنه از فردا هی اینو میگه

اره فک میکنه دلتون میخواد بهتون از اینجور جملات بگه

 

[آوازقو🦢]

شوهرت کرد مگه

نه ولی محلشون همه کور دن دوستای کورد داره
سربازیشم کرمانشاه بوده
بی دستو پا نتونسته بین این همه کورد یه دختر کور دستو‌پاکنه براخودش

 

[آوازقو🦢]

ای جان
همسرتون کوردن؟

نه ولی محلشون همه کور دن دوستای کورد داره
سربازیشم کرمانشاه بوده
بی دستو پا نتونسته بین این همه کورد یه دختر کور دستو‌پاکنه براخودش

 

[زهرای خوشبخت]

خوبه دیگه شما رو پیدا کرده

 

[آوازقو🦢]

اره فک میکنه دلتون میخواد بهتون از اینجور جملات بگه

نه بابا خودبخدایی توصیفاتی ازاین قبیل دار وای بحال اینکه من بش بگم ترجمه کن

 

[Fatm]

خیلی زیباس
ولی کمی چندش اوره بهش فکر میکنم

عاقا چندشه دیگه