با این کلمات برام یه متن بنویسید

[بارونِ بهاری؛]

کنکور چطور بود؟

متوسطط
ولی خب راضیمم

 

[والریا]

متوسطط
ولی خب راضیمم

خداروشکر ننه
اره خوب بود خداروشکر

 

[شیرکاکائو3:>]

خیر سرم کنکور دارم فرداا

ستاره آبی
نور
مواظب
آغوش
با ارزش
دست

از خدایش بود در آغوش ستاره ی آبی به پرواز درآید و تا اوج آسمان ها برود،
کورسویی از نور به چشمان آبی رنگ همچون دریایِ او میخورد هر لحظه امید در دلش جوانه میزد و رشد میکرد،میخواست دست هایش را بگیرد و از جان او مواظبت کند ولی هرچه گشت دستان با ارزش او را پیدا نکرد،گویی که دستانش در اعماق کهکشان شیری در نزدیکی به سیاره ی مریخ به جای مانده بود
چرت نوشتم ولی خُب

 

[بارونِ بهاری؛]

خداروشکر ننه
اره خوب بود خداروشکر

اره خداروشکر
دارم نفس راحت میکشم

 

[بارونِ بهاری؛]

از خدایش بود در آغوش ستاره ی آبی به پرواز درآید و تا اوج آسمان ها برود،
کورسویی از نور به چشمان آبی رنگ همچون دریایِ او میخورد هر لحظه امید در دلش جوانه میزد و رشد میکرد،میخواست دست هایش را بگیرد ولی هرچه گشت دستان با ارزش او را پیدا نکرد،گویی که دستانش در اعماق کهکشان شیری در نزدیکی به سیاره ی مریخ به جای مانده بود
چرت نوشتم ولی خُب

عالی بود

 

[شیرکاکائو3:>]

عالی بود

نویسندگیم خوبه ولی خیلی وقت بود ننوشته بودم

 

[والریا]

اره خداروشکر
دارم نفس راحت میکشم

اینقدر خستم که دلم نمیخواد ناهار بخورم حتی
کاشکی یکی بره جام دسشویی

 

[بارونِ بهاری؛]

اینقدر خستم که دلم نمیخواد ناهار بخورم حتی
کاشکی یکی بره جام دسشویی

وای حق

 

[بارونِ بهاری؛]

اینقدر خستم که دلم نمیخواد ناهار بخورم حتی
کاشکی یکی بره جام دسشویی

خسته نباشیییی

 

[Firebreather]

خیر سرم کنکور دارم فرداا

ستاره آبی
نور
مواظب
آغوش
با ارزش
دست

خواب بودم و وقتی بیدار شدم یه نور میزد به چشمم با دقت نگاه کردم و پنجره اتاقمو باز کردم دیدم ین ستاره آبی داره تو اتاقم میتابه وارد یه جایی شدم که قهرمان زندگیم که انسان با ارزشی برام بود منو در اغوش گرفت و از دست شیاطین زندگیم خلاصم کرد