ما ظاهراً آبادهای باطناً ویرانه‌ایم

[بارونِ بهاری؛]

خوشحالم ولی عمیقا ناراحت

 

[بارونِ بهاری؛]

خدایا دیگه تنها چیزی که جوابه ، خود‌کشیه

 

[بارونِ بهاری؛]

یروز همه میرن

 

[بارونِ بهاری؛]

مثل من ، مثل تو
با یه پرواز تک و تنها دم صبح

 

[بارونِ بهاری؛]

یروز همه میرن
مثل عطرت از رو تخت و طعم بوسات از رو لبام

 

[بارونِ بهاری؛]

الان مودم اینطوریه که
جدی میفرمایین؟

 

[بارونِ بهاری؛]

 

[بارونِ بهاری؛]

توام بری دیگه باختنم حتمیه

 

[بارونِ بهاری؛]

آدمای زندگیم اینطورین که باعث میشن واقعا از خودم و انتخابام بدم بیااد

 

[بارونِ بهاری؛]

بعد سری میان خودشونو میزنن به لوس بازی

 

[بارونِ بهاری؛]

که نه تقصیر من نیست
من همیشه تو زندگی همه بودم هیچکس منو درک نکرده

 

[بارونِ بهاری؛]

جمع کن بابا

 

[بارونِ بهاری؛]

وای متنفرم متنفرم ازین آدما

 

[بارونِ بهاری؛]

یعنی یه آدم میتونه من رو در ثانیه ای از خودش متنفر کنه و کاری کنه دیگه باهاش احساس صمیمیت قبل رو نداشته باشم

 

[بارونِ بهاری؛]

و بعد میان میگن کاش حداقل یکیتون دوسم داشت

 

[بارونِ بهاری؛]

بابااااااا جم کن خودتو

 

[بارونِ بهاری؛]

وای واقعا نمی‌فهمم

 

[بارونِ بهاری؛]

دیشب قشنگ ترین شب عمرم بود

 

[بارونِ بهاری؛]

وای چقدر عجیب و قشنگ بود

 

[بارونِ بهاری؛]

برات نامه نوشتمااا
وای تو چقدر خوشگلی
تو از من انتظار داشته باش
هرچی بپوشی بهت میاد
مثل ابر نرمی