ما ظاهراً آبادهای باطناً ویرانه‌ایم

[بارونِ بهاری؛]

اگه انجام بدی خود خری باران

 

[. . . سارینا }]

تا سه روز نباید اینکار رو انجام بدی

تا سه روز نباید اینکار رو انجام بدی

 

[. . . سارینا }]

اگه انجام بدی خود خری باران

گه انجام بدی خود خری باران

 

[بارونِ بهاری؛]

گه انجام بدی خود خری باران

امیدوارم موفق شم

 

[. . . سارینا }]

امیدوارم موفق شم

میشی

 

[بارونِ بهاری؛]

میشی

 

[بارونِ بهاری؛]

اگه انجام بدی خود خری باران

سلام من یه خرم

 

[بارونِ بهاری؛]

واقعا؟

 

[بارونِ بهاری؛]

ولی کاش خلافش بهم ثابت می‌شد
چون اونطوری خیلی برام راحت تر بود

 

[بارونِ بهاری؛]

 

[بارونِ بهاری؛]

ماشالا یه ذره شعور هم که نداره

 

[بارونِ بهاری؛]

اگه یه کتاب مینوشتن راجب زندگی من

 

[بارونِ بهاری؛]

اسمشو میزاشتن
باران و آدمهای سمی زندگی اش

 

[بارونِ بهاری؛]

این حجم از تغییر واقعا مضحکه

 

[بارونِ بهاری؛]

خنده داره نهههه

 

[بارونِ بهاری؛]

ولی خب

 

[بارونِ بهاری؛]

تماشای گذر ابرا
انگاری تنها آبی باقی موندس

 

[بارونِ بهاری؛]

نفس عمیق-

 

[بارونِ بهاری؛]

هرچقدر که فکر میکنم
از آدما متنفر می‌شم و عاشق خاطراتم با اونا

 

[بارونِ بهاری؛]

خدایا میشه خودت این بازی رو تموم کنی؟