یه خاطره از زمان کودکیتون بگید

پفیلا پنیری

⭐⭐⭐ملکه⭐⭐⭐
عضویت
May 2, 2023
جنسیت
خانم
ی شب منو داداشام و خاهرم داشتیم باهم حرف میزدیم
هی بابام گفت ساکت ساکت

گوش نکردیم عصبانی شد پرتمون کرد تو حیاط
هوا سرد بود اواخر تابستون بود
بعد داداشم رفت روفرشی ننم ک شسته بودو انداخت تو حیاط ما خوابیدیم روش ی روفرشی هم انداخت رومون.....
چقد بابات خشن بود اون بارم که گفته بود درس نمیخونه شوهرش میدم
 

آیسا

⭐⭐سوپر استار⭐⭐
عضویت
May 3, 2023
جنسیت
خانم
ماوقتی بچه بودیم تاقبل ازاینکه مدرسه برم ،عموم اینا توی خونه ی مازندگی میکردن ما یه چهار تابچه بودیم فک کنم اونا ۶تا بعد مامانم اینابیرون میرفتن ماروتنهامیزاشتن،یه روزکه تنها بودیم همه مون جلوی تلویزیون نشسته بودیم پسرعموم که ازهمه مون بزرگتربود پاش خوردبه چراغ نفتی فرش آتیش گرفت ،نمیدونستم چیکارکنیم رفتیم همسایه هاروصداکردیم ،فرشه سوخت مامانم اینا رفتن یه فرش نوخریدن
 
استارتر
استارتر
دیانا❤

دیانا❤

⭐⭐سوپر استار⭐⭐
عضویت
May 4, 2023
جنسیت
خانم
ماوقتی بچه بودیم تاقبل ازاینکه مدرسه برم ،عموم اینا توی خونه ی مازندگی میکردن ما یه چهار تابچه بودیم فک کنم اونا ۶تا بعد مامانم اینابیرون میرفتن ماروتنهامیزاشتن،یه روزکه تنها بودیم همه مون جلوی تلویزیون نشسته بودیم پسرعموم که ازهمه مون بزرگتربود پاش خوردبه چراغ نفتی فرش آتیش گرفت ،نمیدونستم چیکارکنیم رفتیم همسایه هاروصداکردیم ،فرشه سوخت مامانم اینا رفتن یه فرش نوخریدن
ای واای بازم به خیر گذشت
گفتی چراغ نفتی من یه بار تو اسباب بازیای پلاستیکیم آب پر کردم مثلا غذا بود بعد گذاشتم رو چراغ نفتی عقلم نمی کشید پلاستیک آب میشه 😑
ما هم با عمومینا که زنش خالمم میشد خیلی کنار هم زندگی کردیم یه بار با دختر خالم و داداشم از مدرسه اومدیم مامانمینا نبودن گرم بود هوا رفتیم جلو پنکه ،صدا در میاوردیم می گفتیم آآآآ😀😀 خوشمون میومد بعد یهو دختر عموم رفت یه لیوان آب آورد گفت الان من اینو میریزم رو پنکه مثل بارون بپاشونه رو صورتتوون من و داداشمم مثل اسگلا نشسته بودیم جلو پنکه وقتی ریخت یهو پنکه بوم صدا داد انگار ترکید ازش دود بلند شد😑 واای چقدر نادون بودیم خدا رحم کرد برق نگرفتمون
اون پنکه هم دیگه سوخت
 

پفیلا پنیری

⭐⭐⭐ملکه⭐⭐⭐
عضویت
May 2, 2023
جنسیت
خانم
ای واای بازم به خیر گذشت
گفتی چراغ نفتی من یه بار تو اسباب بازیای پلاستیکیم آب پر کردم مثلا غذا بود بعد گذاشتم رو چراغ نفتی عقلم نمی کشید پلاستیک آب میشه 😑
ما هم با عمومینا که زنش خالمم میشد خیلی کنار هم زندگی کردیم یه بار با دختر خالم و داداشم از مدرسه اومدیم مامانمینا نبودن گرم بود هوا رفتیم جلو پنکه ،صدا در میاوردیم می گفتیم آآآآ😀😀 خوشمون میومد بعد یهو دختر عموم رفت یه لیوان آب آورد گفت الان من اینو میریزم رو پنکه مثل بارون بپاشونه رو صورتتوون من و داداشمم مثل اسگلا نشسته بودیم جلو پنکه وقتی ریخت یهو پنکه بوم صدا داد انگار ترکید ازش دود بلند شد😑 واای چقدر نادون بودیم خدا رحم کرد برق نگرفتمون
اون پنکه هم دیگه سوخت
چن سالته دیانا
 

آیسا

⭐⭐سوپر استار⭐⭐
عضویت
May 3, 2023
جنسیت
خانم
ای واای بازم به خیر گذشت
گفتی چراغ نفتی من یه بار تو اسباب بازیای پلاستیکیم آب پر کردم مثلا غذا بود بعد گذاشتم رو چراغ نفتی عقلم نمی کشید پلاستیک آب میشه 😑
ما هم با عمومینا که زنش خالمم میشد خیلی کنار هم زندگی کردیم یه بار با دختر خالم و داداشم از مدرسه اومدیم مامانمینا نبودن گرم بود هوا رفتیم جلو پنکه ،صدا در میاوردیم می گفتیم آآآآ😀😀 خوشمون میومد بعد یهو دختر عموم رفت یه لیوان آب آورد گفت الان من اینو میریزم رو پنکه مثل بارون بپاشونه رو صورتتوون من و داداشمم مثل اسگلا نشسته بودیم جلو پنکه وقتی ریخت یهو پنکه بوم صدا داد انگار ترکید ازش دود بلند شد😑 واای چقدر نادون بودیم خدا رحم کرد برق نگرفتمون
اون پنکه هم دیگه سوخت
😂😂😂
 

بالا