چشام بازه ینی صبح شده??❤️?

استارتر
استارتر

nili

Guest
هر شب فکر می‌کنم چه کسی فردا صبح

با بوسه‌ای بر پیشانیت به تو «صبح بخیر» خواهد گفت

چه کسی دکمه‌های پیراهنت را خواهد بست

و چه کسی موهایت را که چون نور خورشید دلم

را گرم می‌کند شانه خواهد زد

و چه کسی آن دو چشم زیبا را خواهد بوسید

دلم خوش است به صدقه‌هایی که برای سلامتی‌ات می‌گذارم کنار

و گرنه دوری تو بزرگترین بلایی ست

که با هیچ صدقه‌ای دفع نمی‌شود
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
صبحتون به قشنگی دل مهربونتون❤️❤️????????❤️❤️❤️????????????????✨✨✨??
 

Nazbanoo

Guest
‍ بشنو ای دوست غزلخوانی صبح
که به صد شوق چنین می خواند:

« باز کن دیده که من آمده ام
کوله بارم غزل و شور و نواست
هدیه ام شادی و لبخند و صفاست

روی دستان من اینک خورشید
باز هم کرده طلوع
زیر یک چتر پر از نور ، سپید
نفسم عطر گل رازقی و یاسمن است
بوی سرمستی و بیداری و عطر چمن است

من خودِ صبحدمم
جامه ای بافته از نور مرا پیرهن است
دیده بگشای که من منتظرم
میهمانت شده ام
دست بر حلقه ام و پشت درم
باز کن در
که بگویم به تو یک بار دگر

همه ایام به کام
باد امروزت و هر روز بخیر
از غم ورنج به دور
غرق در نور و سرور»

سلام صبحتون زیبا و دلنشین?❤️
 
استارتر
استارتر

nili

Guest
‍ بشنو ای دوست غزلخوانی صبح
که به صد شوق چنین می خواند:

« باز کن دیده که من آمده ام
کوله بارم غزل و شور و نواست
هدیه ام شادی و لبخند و صفاست

روی دستان من اینک خورشید
باز هم کرده طلوع
زیر یک چتر پر از نور ، سپید
نفسم عطر گل رازقی و یاسمن است
بوی سرمستی و بیداری و عطر چمن است

من خودِ صبحدمم
جامه ای بافته از نور مرا پیرهن است
دیده بگشای که من منتظرم
میهمانت شده ام
دست بر حلقه ام و پشت درم
باز کن در
که بگویم به تو یک بار دگر

همه ایام به کام
باد امروزت و هر روز بخیر
از غم ورنج به دور
غرق در نور و سرور»

سلام صبحتون زیبا و دلنشین?❤️
تمنای زیبااا مرسی از پیام قشنگت??????❤️❤️❤️❤️
 

Nazbanoo

Guest
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند
دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

✏ «حافظ»
 

Nazbanoo

Guest
صبحی که قدح نوش شود از نگه تو
آن صبح به ڪام است و
بخیر است و
مرادم
 

Dela

Guest
صبحت بخير عزيزم با آنكه گفته بودى ديشب خدانگهدار:دى
 

بالا