نتایج، تجربیات و روشهای جذب??

  • شروع کننده موضوع بسته شد
  • تاریخ شروع
وضعیت
این موضوع قفل شده است

صبا

Guest
یه تابلوی مجازی دارم توش بعضی خواسته هامو زده بودم
خونه
طلا
گواهینامه
ماشین
روابط خوب
پول
...
یکی یکی بخوام تریف کنم :

ما قبل از گرونیا یه خونه دوطبقه داشتیم که فروختیمو بعدش قیمتا کشید بالااااا خیلی ضررکردیمممم
اون دوران با کتاب بنویسید تابدست اورید اشنا شده بودم اونو خوندمشو نشستم خونه ای ک میخایمو ویژگیاشو ریز ب ریز نوشتم
انباری داشته باشه
پارکینگ داشته باشه
اسانسورداشته باشه
فلان خوابه باشه
فلان متر باشه
توفلان محل باشه
پدر منم اصلا اهل معامله و به فکر پول جم کردنو سودو اینا نیس ینی بیخیاله
بعدازاون خود ب خود بصورت خودجوش یه ردزی اومد به مامانم گف فلانی یه خونه داره پاشو بریم ببینیم چجوریه??
ینی باورتووون نمیشهههه مااون خونه رو خریدیم باهمه امکاناتی که گفتم با وجود اینکه پولمونم کممم بود

خونه تیک خورد

طلاهم که یه روز رفتیم بازارو یهویی اون مدلی ک توعکس خواسته هام بودو دیدمو زفتم سمتشو مامانم بدون اینکه ایرادی بگیره خرید

واسه گرفتن گواهینامه من چنبار رد شدم وازهمون اول بااینکه خوب میروندم ولی چشمم فقط به افسر بود
میگفتم این سری افسرش خوبه قبولم میکنه
این سری افسرش بده فلانم میکنه
ولی سری اخر یه نشونه اومد سمتم که دیگه به خودم اومدم زدم توسرم گفتم ینی خاک به سرت
این دفه دیگه به افسر توجهی نکردم
سری اخر سخت گیر ترین افسر پیشم نشسته بودولی من ازسه روز قبلش میگفتم خدا قبولم میکنه
باورتون نمیشه من گریه میکردم میگفتم خدایا شکرررت که من دفه های اول قبول نشدمو این باعث شد به خودم بیامو تورو به یاد بیارم
میگفتم مرسی که خودت به اینجایی که هستم هدایتم کردی و منو اگاه کردی میگفتم حتی اگه این سری ام قبول نشم کَکَمم نمیگزه چون من بایر اول تکمیل شم بعد به خواستم برسم
و اون روز ازخانوما من فقط قبول شدم???❤️
اینم تیک خورد

بعدازگواهینامه من بااینکه هیچچچ پولی نداشتن ولی ارزوم ۲۰۶ سفید تیپ۵ باتودوزی خاکستری بود
کوین میگف باید قشنگ لمسش کنی باید باهاش گازبدیو حال کنی
من این کارو کردمو بعداز سی و سه سالللل از فوت پدر بزرگم یه ارثیه به مامانم رسیدو رفتیم ماشینو گرفتیمممم
تصور کنین خودتون دیگه ادم چقددددخرررذوق میشههه?

روابط خوبم که خداروشکر دوستای واقعی و مجازیم همشون ماهن همشون باشخصیتن ومن عاشق تک تکشون
روابط عاشقانمم یه سنگ داشت بنام مامانه خربزه که الان مثه کنه بهم چسبیده?(اینو بعدا بسطش میدم)


این از تابلوی خواسته هام??
چجوری تابلوی مجازی درست کردی تو چه قسمتی.
بعد نوبت نوبتی میرفتی سرشون
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest

4دخت

Guest
منم توی کنکور سراسری چنین تجربه ای رو دارم
فقط از اون جایی که دوست ندارم در مورد خودم زیاد اطلاعات بدم سربسته میگم?
یه شهر بود که خیلی دوست داشتم اونجا برم دانشگاه و کلا یه سری امکانات هم برای خوابگاه همیشه توی نظرم داشتم یعنی رفته بودم عکس بهترین خوابگاه ها رو سرچ کرده بودم با امکاناتشون و همیشه نگاه میکردم
موقع کنکور که شد رتبم به شهر دلخواهم نمیرسید و مطمئن بودم که اونجا قبول نمیشم ولی لابه لای انتخاب رشتم یه رشته توی اون شهر دلخواه زده بودم و اصلا یادم رفته بود من همچین انتخابی رو کردم
روز اومدن نتایج با دیدن قبولی توی اون شهر شوکه شدم فکر کردم اشتباه شده چون اصلا یادم نبود من چنین انتخابی کرده باشم
سه بار رفتم لیست انتخاب رشتم رو چک کردم تا مطمئن شدم واقعا اینو خودم زده بودم. این از اون شهر
شب اول خوابگاه کلی غر زدم به دوستم که ترم بالایی بود که عه چرا خوابگاه فلان امکان رو نداره چرا اینو نداره چرا اونو نداره
دوستم بهم میخندید که ای بابا اینجا خوابگاهه هتل که نیست بهم میگفت اگه اینا رو تو خواب ببینی
بعد از چند مدت دقیقا همون امکاناتی که همیشه توی تصوراتم بود به خوابگاه کم کم اضافه میشد و دقیقا شد همون خوابگاهی که توی عکسام میدیدم
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
منم توی کنکور سراسری چنین تجربه ای رو دارم
فقط از اون جایی که دوست ندارم در مورد خودم زیاد اطلاعات بدم سربسته میگم?
یه شهر بود که خیلی دوست داشتم اونجا برم دانشگاه و کلا یه سری امکانات هم برای خوابگاه همیشه توی نظرم داشتم یعنی رفته بودم عکس بهترین خوابگاه ها رو سرچ کرده بودم با امکاناتشون و همیشه نگاه میکردم
موقع کنکور که شد رتبم به شهر دلخواهم نمیرسید و مطمئن بودم که اونجا قبول نمیشم ولی لابه لای انتخاب رشتم یه رشته توی اون شهر دلخواه زده بودم و اصلا یادم رفته بود من همچین انتخابی رو کردم
روز اومدن نتایج با دیدن قبولی توی اون شهر شوکه شدم فکر کردم اشتباه شده چون اصلا یادم نبود من چنین انتخابی کرده باشم
سه بار رفتم لیست انتخاب رشتم رو چک کردم تا مطمئن شدم واقعا اینو خودم زده بودم. این از اون شهر
شب اول خوابگاه کلی غر زدم به دوستم که ترم بالایی بود که عه چرا خوابگاه فلان امکان رو نداره چرا اینو نداره چرا اونو نداره
دوستم بهم میخندید که ای بابا اینجا خوابگاهه هتل که نیست بهم میگفت اگه اینا رو تو خواب ببینی
بعد از چند مدت دقیقا همون امکاناتی که همیشه توی تصوراتم بود به خوابگاه کم کم اضافه میشد و دقیقا شد همون خوابگاهی که توی عکسام میدیدم
عزیزم راحت باش کامل بگو بخدا خودت با تک تک سلولات دوباره انگار تجربش میکنی?
کسایی که ارتعاششون نخوره به این تاپیک اصن واردش نمیشن که بخونن واگرم بشن همشون مثه خودمون طینت و قصد بدی ندارن
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
منم توی کنکور سراسری چنین تجربه ای رو دارم
فقط از اون جایی که دوست ندارم در مورد خودم زیاد اطلاعات بدم سربسته میگم?
یه شهر بود که خیلی دوست داشتم اونجا برم دانشگاه و کلا یه سری امکانات هم برای خوابگاه همیشه توی نظرم داشتم یعنی رفته بودم عکس بهترین خوابگاه ها رو سرچ کرده بودم با امکاناتشون و همیشه نگاه میکردم
موقع کنکور که شد رتبم به شهر دلخواهم نمیرسید و مطمئن بودم که اونجا قبول نمیشم ولی لابه لای انتخاب رشتم یه رشته توی اون شهر دلخواه زده بودم و اصلا یادم رفته بود من همچین انتخابی رو کردم
روز اومدن نتایج با دیدن قبولی توی اون شهر شوکه شدم فکر کردم اشتباه شده چون اصلا یادم نبود من چنین انتخابی کرده باشم
سه بار رفتم لیست انتخاب رشتم رو چک کردم تا مطمئن شدم واقعا اینو خودم زده بودم. این از اون شهر
شب اول خوابگاه کلی غر زدم به دوستم که ترم بالایی بود که عه چرا خوابگاه فلان امکان رو نداره چرا اینو نداره چرا اونو نداره
دوستم بهم میخندید که ای بابا اینجا خوابگاهه هتل که نیست بهم میگفت اگه اینا رو تو خواب ببینی
بعد از چند مدت دقیقا همون امکاناتی که همیشه توی تصوراتم بود به خوابگاه کم کم اضافه میشد و دقیقا شد همون خوابگاهی که توی عکسام میدیدم
خداروشکرررر?
 

مامانِ نفس

Guest
یه تابلوی مجازی دارم توش بعضی خواسته هامو زده بودم
خونه
طلا
گواهینامه
ماشین
روابط خوب
پول
...
یکی یکی بخوام تریف کنم :

ما قبل از گرونیا یه خونه دوطبقه داشتیم که فروختیمو بعدش قیمتا کشید بالااااا خیلی ضررکردیمممم
اون دوران با کتاب بنویسید تابدست اورید اشنا شده بودم اونو خوندمشو نشستم خونه ای ک میخایمو ویژگیاشو ریز ب ریز نوشتم
انباری داشته باشه
پارکینگ داشته باشه
اسانسورداشته باشه
فلان خوابه باشه
فلان متر باشه
توفلان محل باشه
پدر منم اصلا اهل معامله و به فکر پول جم کردنو سودو اینا نیس ینی بیخیاله
بعدازاون خود ب خود بصورت خودجوش یه ردزی اومد به مامانم گف فلانی یه خونه داره پاشو بریم ببینیم چجوریه??
ینی باورتووون نمیشهههه مااون خونه رو خریدیم باهمه امکاناتی که گفتم با وجود اینکه پولمونم کممم بود

خونه تیک خورد

طلاهم که یه روز رفتیم بازارو یهویی اون مدلی ک توعکس خواسته هام بودو دیدمو زفتم سمتشو مامانم بدون اینکه ایرادی بگیره خرید

واسه گرفتن گواهینامه من چنبار رد شدم وازهمون اول بااینکه خوب میروندم ولی چشمم فقط به افسر بود
میگفتم این سری افسرش خوبه قبولم میکنه
این سری افسرش بده فلانم میکنه
ولی سری اخر یه نشونه اومد سمتم که دیگه به خودم اومدم زدم توسرم گفتم ینی خاک به سرت
این دفه دیگه به افسر توجهی نکردم
سری اخر سخت گیر ترین افسر پیشم نشسته بودولی من ازسه روز قبلش میگفتم خدا قبولم میکنه
باورتون نمیشه من گریه میکردم میگفتم خدایا شکرررت که من دفه های اول قبول نشدمو این باعث شد به خودم بیامو تورو به یاد بیارم
میگفتم مرسی که خودت به اینجایی که هستم هدایتم کردی و منو اگاه کردی میگفتم حتی اگه این سری ام قبول نشم کَکَمم نمیگزه چون من بایر اول تکمیل شم بعد به خواستم برسم
و اون روز ازخانوما من فقط قبول شدم???❤️
اینم تیک خورد

بعدازگواهینامه من بااینکه هیچچچ پولی نداشتن ولی ارزوم ۲۰۶ سفید تیپ۵ باتودوزی خاکستری بود
کوین میگف باید قشنگ لمسش کنی باید باهاش گازبدیو حال کنی
من این کارو کردمو بعداز سی و سه سالللل از فوت پدر بزرگم یه ارثیه به مامانم رسیدو رفتیم ماشینو گرفتیمممم
تصور کنین خودتون دیگه ادم چقددددخرررذوق میشههه?

روابط خوبم که خداروشکر دوستای واقعی و مجازیم همشون ماهن همشون باشخصیتن ومن عاشق تک تکشون
روابط عاشقانمم یه سنگ داشت بنام مامانه خربزه که الان مثه کنه بهم چسبیده?(اینو بعدا بسطش میدم)


این از تابلوی خواسته هام??
عاقا ایوللللل?
عکس طلاتم گذاشتی یادمه?
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
جذبای بدی که کردم بصورت ناخوداگاهانه:
یه مدت خیلیییی به چیزایی ک میشنیدمو میدیدم احاطه داشتم
هرچیزیو گوش نمیدادم هرچیزی نمیگفتم
هرتاپیکیو اصن واردش نمیشدم
یه بار همینجا یه تاپیک زده شده بود خیلییی منفی بود ینی تا متنو خوندم سریع رفتم بیرون ازش و همون شبش مشابه اون اتفاق برام افتاد هی خودمو فوش میدادم ک چرا رفتی تواون تاپیک?
الانم همینم باهرکی بحثم میشه فقط خط اولو میخونمو بس هیچوقت محتوای دعواهارو نمیدونم درواقع
چندین بار قشنگ این تاپیکا شبیهش برام رخ داد?‍

یا مثلا یکی از دوستامو یه بار دلداری دادم اونم با میلی چون میدونم دلداری ام چیز مخربیه?
دقیقا فردای دلداری کارمون ب جایی رسید ک اون باید منو دلداری میداد??‍♀️
 

صبا

Guest
آیدا جون میشه بگی اولین بار کجا خربزه رو دیدی و چجوری جذب انجام شد?????❤️❤️❤️❤️❤️؟!
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
جذبای بدی که کردم بصورت ناخوداگاهانه:
یه مدت خیلیییی به چیزایی ک میشنیدمو میدیدم احاطه داشتم
هرچیزیو گوش نمیدادم هرچیزی نمیگفتم
هرتاپیکیو اصن واردش نمیشدم
یه بار همینجا یه تاپیک زده شده بود خیلییی منفی بود ینی تا متنو خوندم سریع رفتم بیرون ازش و همون شبش مشابه اون اتفاق برام افتاد هی خودمو فوش میدادم ک چرا رفتی تواون تاپیک?
الانم همینم باهرکی بحثم میشه فقط خط اولو میخونمو بس هیچوقت محتوای دعواهارو نمیدونم درواقع
چندین بار قشنگ این تاپیکا شبیهش برام رخ داد?‍

یا مثلا یکی از دوستامو یه بار دلداری دادم اونم با میلی چون میدونم دلداری ام چیز مخربیه?
دقیقا فردای دلداری کارمون ب جایی رسید ک اون باید منو دلداری میداد??‍♀️
اقا بدا? @Avakin
 

مامانِ نفس

Guest
جذبای بدی که کردم بصورت ناخوداگاهانه:
یه مدت خیلیییی به چیزایی ک میشنیدمو میدیدم احاطه داشتم
هرچیزیو گوش نمیدادم هرچیزی نمیگفتم
هرتاپیکیو اصن واردش نمیشدم
یه بار همینجا یه تاپیک زده شده بود خیلییی منفی بود ینی تا متنو خوندم سریع رفتم بیرون ازش و همون شبش مشابه اون اتفاق برام افتاد هی خودمو فوش میدادم ک چرا رفتی تواون تاپیک?
الانم همینم باهرکی بحثم میشه فقط خط اولو میخونمو بس هیچوقت محتوای دعواهارو نمیدونم درواقع
چندین بار قشنگ این تاپیکا شبیهش برام رخ داد?‍

یا مثلا یکی از دوستامو یه بار دلداری دادم اونم با میلی چون میدونم دلداری ام چیز مخربیه?
دقیقا فردای دلداری کارمون ب جایی رسید ک اون باید منو دلداری میداد??‍♀️
عههه?منم فوشت بدم??
منم دبگه تصمیم گرفتم هرکی اندازه زیر بغل
مورچه هم اذیتم کرد بلاکش کنم فقط?
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
آیدا جون میشه بگی اولین بار کجا خربزه رو دیدی و چجوری جذب انجام شد?????❤️❤️❤️❤️❤️؟!
من دوبار فقط وقتی ازجلوم رد شد دیدمش اصن نمشناختمش کیه مثه یه رهگذر دیدمش کاملا
ولی هم دانشگاهی بودیم
بعدازاونم یکبار دوستم پیجشو اورد بالا گف اینو میشناسی گفتم نه گفت اینم خوشگله ها قیافش بد نیس خیلی بی تفاوت گفتم اره بد نیس
میگم که تواون یه هفته من کلا همرو ریختم دورو فقط باکسی ک ساخته بودمش زندگی میکردم?
بعد نگو این کاری ک دوستم کردو اینکه من دوبار بعدش دیدمش همش یه نشونه بوده که وارد زندگیم بشه?
بعد دیگه وارد شددیگه
خودش بهم پیام داد گف منو میشناسه واینا منم خیلی سگی باهاش ح زدم بعد یکمی اشنا شدیمودیگه همین?
 

صبا

Guest
من دوبار فقط وقتی ازجلوم رد شد دیدمش اصن نمشناختمش کیه مثه یه رهگذر دیدمش کاملا
ولی هم دانشگاهی بودیم
بعدازاونم یکبار دوستم پیجشو اورد بالا گف اینو میشناسی گفتم نه گفت اینم خوشگله ها قیافش بد نیس خیلی بی تفاوت گفتم اره بد نیس
میگم که تواون یه هفته من کلا همرو ریختم دورو فقط باکسی ک ساخته بودمش زندگی میکردم?
بعد نگو این کاری ک دوستم کردو اینکه من دوبار بعدش دیدمش همش یه نشونه بوده که وارد زندگیم بشه?
بعد دیگه وارد شددیگه
خودش بهم پیام داد گف منو میشناسه واینا منم خیلی سگی باهاش ح زدم بعد یکمی اشنا شدیمودیگه همین?
چه عالییی??
وای نمیدونستم هم رشته ای هستین دو تاتون
 

حناشم♡

Guest
منم بگم?
آقا دی ۹۹ بود
من همش حسم میگف الف میاد گیلان الف میاد گیلان..
گذشت ی چند روز همش میگفتم الف الان گیلانه من حسش میکنم نمیدونم نزدیکه و اینا
ی ماه پیش بود فهمیدم الف همون تایم اومده بود شهرمون?حتی تاپیکش تو نی نی سایت هست ک گفته بودم مخم عیب کرده!
مورد دوم ی ماه پیش بعد فهمیدن این قضیه،ی شب فک‌کردم الف میره دریا و من میبینمش?
شب تو خواب دیدم الف رفته دریا?
صبح بیدار شدم دیدم بلیییی حاجی طلوع آفتاب رفته دریا???
ولی نمیدونم چرا من همش ی رابطه رمانتیک باهاش تصور می‌کنم ولی نمیشه
 
استارتر
استارتر

بسته شد

Guest
منم بگم?
آقا دی ۹۹ بود
من همش حسم میگف الف میاد گیلان الف میاد گیلان..
گذشت ی چند روز همش میگفتم الف الان گیلانه من حسش میکنم نمیدونم نزدیکه و اینا
ی ماه پیش بود فهمیدم الف همون تایم اومده بود شهرمون?حتی تاپیکش تو نی نی سایت هست ک گفته بودم مخم عیب کرده!
مورد دوم ی ماه پیش بعد فهمیدن این قضیه،ی شب فک‌کردم الف میره دریا و من میبینمش?
شب تو خواب دیدم الف رفته دریا?
صبح بیدار شدم دیدم بلیییی حاجی طلوع آفتاب رفته دریا???
ولی نمیدونم چرا من همش ی رابطه رمانتیک باهاش تصور می‌کنم ولی نمیشه
وووااااوووو??

چونکه حین تصور حست بده و همش ناخواداگاه فکرت میره سمت کمبودش
 

وضعیت
این موضوع قفل شده است
بالا