مامان من زیادی گیره?یا مامانای شما هم اینطورین یا بودن؟؟?

[شلوار]

خداییش مامان من ازاول پایه بود تا الان ...یه وقت قراره میکنیم جای بریم ..مامان میگه زودتر برو خونه ارایش کن فلان لبا سرو بپوش ..رنگ تیره اصلا نمیزاره بخریم

اره ارهه اصلا نمی‌ذاره مشکی بخرمم چراااا?

 

[مهرانه]

واقعا منم نمیدونم هرچی ین بالاتر میره علاقه ب رنگهای روشن بیشتر میشه

 

[نبات]

اره ارهه اصلا نمی‌ذاره مشکی بخرمم چراااا?

مامان منم اینجوری بود میگفت صورتت گرفته میشه

 

[پاندا تپلی]

نه مال منم همینطوره ?? بجاش توی موارد دیگه جبران میکنه ??
ما باهم میریم یوتیوب گردی ?

بسی خوش به حالت?

 

[........]

برو خدا رو شکر کن اگه یکی مثل زنیکه منو بدنیا اورده داشتی چی میگفتی.... این عادیه چون مادره نگرانه اما من....فقط خدا کمکم کنه....

 

[شلوار]

بسی خوش به حالت?

در موارد دیگه حالمو میگیره هااا???

 

[من و دوقلوهام ?]

من دیگه داره بیست سالم میشه
من داشتم تو یوتیوب از این ویدیو ها که ایرانی ها میرن مینی چت خارجی ها رو سرکار میزارن تو هال می دیدم بعد صفحه لب تابم و بستم که ظرف مو بزارم ظرف کثیفا بعد مامانم همزمان با بسته شدن لب تاب من اومد یک دفعه گفت چرا مشکوک میزنی چیکار می کردی ببینم منم گفتم فقط چون فکر می کنی مشکوکم بهت نشون میدم بعد گفتم اینا انگلیسی حرف می زنن تو نمی فهمی

بعد گفت مگه تو می فهی؟؟?

بزار به بابات بگم?‍من نمی دونم اینا چی میگن که تو نگاه می کنی

اصلا دیوونم کرده?

هیچ کس به اندازا مامان من مشکوک نبود ?‍
درکت میکنم ?

 

[مااماان_ساامیاار]

وااااااااااااااااااای واااااااای چیزی نمیگفتین؟

نه
اما بچه های دانشگاه مسخرم میکردن?

 

[Luna]

مامان و بابای من یه مدت خیلی جدی فکر میکردن عاشق یکی شدم باهاش دوستم میخواستن از زیر زبونم بکشن کیه! حالا من فقط برا فوت بابا بزرگم ناراحت بودم ?

 

[Luna]

از همه ضایع تر تا ترم دوم دانشگاه مامانم منو میرسوند تو نماز خونه دانشگاه منتظر میموند کلاسم تموم شه ، بر میگشتیم خونه??

عه من فکر میکردم شما مجردی زندگی میکردی؟ یا زمان سرکار رفتن مجردی زندگی میکردی عزیزم؟

 

[ببین]

وایییییی ?????تازه پدر من ب کامپیوتر وارد بود صفحه کامپیوترم زودتر از خودم برا اون میرفتتتتت

مادر من اومده بود یاد بگیره منم با ذوق یادش میدادم
بعد میرفتم مدرسه میومدم میدیدم یه چیزایی عوض شده
اونموقع نت دایال اپ بود کارت میخریدیم ۲ تومن
میومدم کارته تموم شده بود یا یه چیزایی پاک شده بود بعد ها فهمیدم مامان نامردم بوده?

 

[ببین]

از همه ضایع تر تا ترم دوم دانشگاه مامانم منو میرسوند تو نماز خونه دانشگاه منتظر میموند کلاسم تموم شه ، بر میگشتیم خونه??

واااااای ????خدایی ماها خیلی زجر کشیدیم، فک میکنن چقد ماماناشون سخت گیرن
اینا اگه جای ما بودن انقلاب میکردن
ما خیلی مظلوم بودیم
خلاف در حد بری کافی شاپ با همکلاسی دخترت یواشکی بستنی بخوری تمام مدتم منتظر بودیم مامان یا بابامون درو باز کن بیان تو کافی شاپ

 

[ببین]

نه این چیزا عادی بود خونه ما
فقط همیشه فکر میگردن من ممکنه گول بخورم

دقیقا منم فک میکردن همه **** شدن منو گول بخورونن

 

[ببین]

نه مامان تو از همه سالم ترن?
من خودم اگه مامان بشم مامان گیری نمی شم

فک میکنی منم مامانم وحشتناک بود تو کنترل همیشه باگریه بهش میگفتم من مثل تو نمیکنم با بچم
الان خودم دخمل دارم باور نمیکنی شمر میشم گاهی جونم میخواد دراد همش فک میکنم الان یه چیزیش میشه
مامانم حالا بهم میگه من نصف توام نبودم ?

 

[چشم رنگیم]

مادر من اومده بود یاد بگیره منم با ذوق یادش میدادم
بعد میرفتم مدرسه میومدم میدیدم یه چیزایی عوض شده
اونموقع نت دایال اپ بود کارت میخریدیم ۲ تومن
میومدم کارته تموم شده بود یا یه چیزایی پاک شده بود بعد ها فهمیدم مامان نامردم بوده?

واییی منم تجربشو دارم چقد دوستامو ریموو کرده بودن هر چی پسر بود حذف کرده بودن یا پیام داده بودن بهش

 

[پاندا تپلی]

واااااای ????خدایی ماها خیلی زجر کشیدیم، فک میکنن چقد ماماناشون سخت گیرن
اینا اگه جای ما بودن انقلاب میکردن
ما خیلی مظلوم بودیم
خلاف در حد بری کافی شاپ با همکلاسی دخترت یواشکی بستنی بخوری تمام مدتم منتظر بودیم مامان یا بابامون درو باز کن بیان تو کافی شاپ

من مامانم همونم نمیذاره

 

[ببین]

من مامانم همونم نمیذاره

مام یواشکی میرفتیم وگرنه کافی شاپ مجازاتش جوخه اتش بود

 

[صبا]

مامان منم همینه?

 

[mersana1400]

اره بابا عادیه??

 

[بسته شد]

وای من اسم دوستم فرزانس بعد اسمشو سیو کردم فری
یه بار ساعت ۳شب اومد تواتاق دید دارم چت میکنم
گف مشکوکیییی ببینم داری با کی چت میکنی???هیچی دیگه فری رو دید دیگه ول نمیکرد که
فری پسره معلوم نی اسمش چیه اینجوری سیوش کردی
بگو ببینم فری کیه زود باش بگو فری کیه همین الان بگو فری کیه....
ینی دیوانم کرد:ری