بچع تر بودم مامانم نمیزاشت برم جایی فرار کردم کلید هامون دادم *** برام کپی گرفت بعد دیگ همش تا نبودن فرار میکردیم اینقدر خوش میگذشت بعد چند سال لو رفتم بابام اینقدر زدم منم رفتم دادگاه شکایت کردم بعد باز هی دعوام میکرد اخرش کم کم کنار امد الان هیچ کارم نداره فق گاهی بم پول میده اونم چون دادگاه بش گفته باید بدی .
بچع تر بودم مامانم نمیزاشت برم جایی فرار کردم کلید هامون دادم *** برام کپی گرفت بعد دیگ همش تا نبودن فرار میکردیم اینقدر خوش میگذشت بعد چند سال لو رفتم بابام اینقدر زدم منم رفتم دادگاه شکایت کردم بعد باز هی دعوام میکرد اخرش کم کم کنار امد الان هیچ کارم نداره فق گاهی بم پول میده اونم چون دادگاه بش گفته باید بدی .