عقدم باکره نیستم دارم طلاق میگیرم

[مانا،]

مامانم از بابام بدتره

بگو خانومم نمیکشنت که
نهایتا دادوبیداد کنن
چند روز
بلاخره اول واخر خودشون مقصرن

 

[نیلا♡]

بگو خانومم نمیکشنت که
نهایتا دادوبیداد کنن
چند روز
بلاخره اول واخر خودشون مقصرن

خوب نمیزارن طلاق بگیره میگن کسی نمیگیرت دیگ باکره نیسی

 

[مانا،]

خوب نمیزارن طلاق بگیره میگن کسی نمیگیرت دیگ باکره نیسی

واااای اگه واقعا این افکار پوسیده رو داشته باشن
همون بهتر با اون عتیقه زندگی کنه بنده خدا

 

[1385sara]

واااای اگه واقعا این افکار پوسیده رو داشته باشن
همون بهتر با اون عتیقه زندگی کنه بنده خدا

اونم بخدا از بابام و مامانم بدتره تازه مامانشم‌‌هرجا برم باید ازش اجازه بگیرم ولی‌ خودش همه جا میره

 

[نیلا♡]

واااای اگه واقعا این افکار پوسیده رو داشته باشن
همون بهتر با اون عتیقه زندگی کنه بنده خدا

من صدتا خاستگار امد پروندمشون این روستا جایی اع ساده بوده دختره من خاستگار امد یک جوری پروندم برگا همه ریخت

 

[نیلا♡]

اونم بخدا از بابام و مامانم بدتره تازه مامانشم‌‌هرجا برم باید ازش اجازه بگیرم ولی‌ خودش همه جا میره

اوه من از بابامم اجازه نمیگیرم

 

[نیلا♡]

اونم بخدا از بابام و مامانم بدتره تازه مامانشم‌‌هرجا برم باید ازش اجازه بگیرم ولی‌ خودش همه جا میره

شب ساعت ۱۰ امدم خونه گفتن کجا بودی گفتم با دوسام رفته بودیم بمیریم

 

[1385sara]

اوه من از بابامم اجازه نمیگیرم

خوشبحالت بخدا من تا تو حیاط برم هزار نفر ازم میپرسه کجا میری

 

[1385sara]

شب ساعت ۱۰ امدم خونه گفتن کجا بودی گفتم با دوسام رفته بودیم بمیریم

ما کرمانشاهیم‌ متاسفانه اکثرشون‌ سخت گیرن

 

[نیلا♡]

ما کرمانشاهیم‌ متاسفانه اکثرشون‌ سخت گیرن

من ترک تبریزم سخت گیر ولی کیه اهمیت بده مامانم چادریه من شالم نمبپوشم

 

[1385sara]

من ترک تبریزم سخت گیر ولی کیه اهمیت بده مامانم چادریه من شالم نمبپوشم

وی چه جراتی داری من خیلی میترسم ازشون

 

[نیلا♡]

وی چه جراتی داری من خیلی میترسم ازشون

اوایل بم گیردادن کتکم خوردم ت ۱۵ اینا ولی رفتم دیه اشو گرفتم دیگ کم کم براشون عادی شد بام عادت کردن هیچی نمیگن دیگ

 

[نیلا♡]

وی چه جراتی داری من خیلی میترسم ازشون

الانم رل دارم بابامم میدونه

 

[1385sara]

اوایل بم گیردادن کتکم خوردم ت ۱۵ اینا ولی رفتم دیه اشو گرفتم دیگ کم کم براشون عادی شد بام عادت کردن هیچی نمیگن دیگ

دیه چی؟

 

[1385sara]

الانم رل دارم بابامم میدونه

یا خدا خوشبحالتمن اسم پسرم‌ بیارم اعدامم

 

[مانا،]

من صدتا خاستگار امد پروندمشون این روستا جایی اع ساده بوده دختره من خاستگار امد یک جوری پروندم برگا همه ریخت

افرین عقلی کردی

 

[نیلا♡]

دیه چی؟

جای کبودی رو بدنت باشه دادگاه شکایت میکنی ازشون خسارت میگیره بت میدع حتی بابات باشه

 

[1385sara]

جای کبودی رو بدنت باشه دادگاه شکایت میکنی ازشون خسارت میگیره بت میدع حتی بابات باشه

واقعا؟ من حتی بیرونم نمیتونم برم که شکایت کنم اگرم شکایت کنم باید دیگه اون خانه نمونم

 

[نیلا♡]

یا خدا خوشبحالتمن اسم پسرم‌ بیارم اعدامم

اوه من خودم میگم با ******** بودم اصلا بابام میشناسش عادت کرد بم کم کم

 

[1385sara]

اوه من خودم میگم با ******** بودم اصلا بابام میشناسش عادت کرد بم کم کم

اخی قصدتون ازدواجه تورو خدا هیچ وقت سنتی‌ ازدواج نکن