طرز تهیه نارنج پلو خوشمزه افغانی

[ببین]

@ببین بیا اصن بلیم گوجستان جای خوفیه خشنگه

ندوس روستاس
بجنورد دوس

 

[مانا،]

دلت میاد مانا نباچه
بعد با چه لویی میقای شلکت تونی علوسیش
@مانا،

فخط تو بفکلمی عخش جاودانه🥹

 

[مدیسا]

تو ارده میالی شیره حلوا سیلونی
قابلمه مسی
کلوچه
پرتقال
لیمو
بقیه اشم بعدا میگم

من کنسله نمیام
@ملیحه
قابلمه مسی مال کوجاس؟

 

[مدیسا]

ندوس روستاس
بجنورد دوس

خواسدم مهمونت تونم پس پلید

 

[ببین]

فخط تو بفکلمی عخش جاودانه🥹

اره من به فکرت نیستم من اینجا نماینده ی اقایی استم

 

[ملیحه]

@ببین بیا اصن بلیم گوجستان جای خوفیه خشنگه

آره بابا عالیه . حساااااابی خوش میگذره
من میخواستم تو گوجستان تیشرت شورتک بپوشم ، که مهگل اجازه داد (بالاخره اون میزبان بود باید اجازه میگرفتم)

 

[مدیسا]

تو ارده میالی شیره حلوا سیلونی
قابلمه مسی
کلوچه
پرتقال
لیمو
بقیه اشم بعدا میگم

اینجولی باید خونمو چوب حراج بزنم
بلاتون سوغات بخلم که

 

[ببین]

من کنسله نمیام
@ملیحه
قابلمه مسی مال کوجاس؟

کرمان؟
ولی من مال خوزی دوس دالم

 

[مدیسا]

آره بابا عالیه . حساااااابی خوش میگذره
من میخواستم تو گوجستان تیشرت شورتک بپوشم ، که مهگل اجازه داد (بالاخره اون میزبان بود باید اجازه میگرفتم)

چه مهمون با ادبی اجاز گلفدی

 

[ملیحه]

من کنسله نمیام
@ملیحه
قابلمه مسی مال کوجاس؟

مگه واسه کرمان نی ؟ پس بگیم ریحانم بیاد یهو

 

[ببین]

آره بابا عالیه . حساااااابی خوش میگذره
من میخواستم تو گوجستان تیشرت شورتک بپوشم ، که مهگل اجازه داد (بالاخره اون میزبان بود باید اجازه میگرفتم)

اخه تو چی داری بندازی بیرون
باید پرنسسی بپوشی یکم پف پفی بشی

 

[مدیسا]

کرمان؟
ولی من مال خوزی دوس دالم

از بازار کهنه ،دمپایی شِنو میخلم بلات
نه نیارر نیازت میچه

 

[ملیحه]

اخه تو چی داری بندازی بیرون
باید پرنسسی بپوشی یکم پف پفی بشی

تصویب شد . پرنسسی میپوشم

 

[مدیسا]

مگه واسه کرمان نی ؟ پس بگیم ریحانم بیاد یهو

بگو کلمپه هم بیاره

 

[ببین]

تصویب شد . پرنسسی میپوشم

افلین با تق تقی سیندرلایی

 

[مدیسا]

اخه تو چی داری بندازی بیرون
باید پرنسسی بپوشی یکم پف پفی بشی

قودت چی میپوشی اون وخت

 

[ببین]

از بازار کهنه ،دمپایی شِنو میخلم بلات
نه نیارر نیازت میچه

نه اتفاقا دوس دالم

 

[ببین]

قودت چی میپوشی اون وخت

تکبیر کن
بجنورد عبا میپوشم

 

[مانا،]

اره من به فکرت نیستم من اینجا نماینده ی اقایی استم

نااااح
تو باید فخط نماینده من باچیناملد نچو

 

[مدیسا]

نه اتفاقا دوس دالم

دمپاییاش جنسش خوفه
دو جفت میخلم بلات
یکی بلا وُ گوی اعظم