زهرای خوشبخت
⭐کاربر برتر⭐
- عضویت
- Mar 28, 2024
- جنسیت
- خانم
چرا فک میکنید پسر شما فقط اینجوره؟نمیخونه خیلی حرصم میده. تمام سال گوشی دستش بود و ویس میداد یا کالاف بازی میکرد
همه ی پسرا تو سن بلوغ اینجورن
فقط کاری نکنید که از شما دور شه
چرا فک میکنید پسر شما فقط اینجوره؟نمیخونه خیلی حرصم میده. تمام سال گوشی دستش بود و ویس میداد یا کالاف بازی میکرد
ما بچه بودیم مادرمون از همون روز اول که میرفتیم مدرسه مارو و عادت داده بود که بشینیم غروبا با هم درس بخونیم زوری هم نبودبه زور فرستادمش امسال مدرسه بره. حتی یک بارم کتابش باز نکرده ببینه کتاباش راج به چی هستن. در این حد به زور بوده. تمام سال گفتم بیا باهم بخونیم اما دریغ. کتابا سفید دفترا سفید
کالاف خیلی از بچه هارو و از درس انداخته و بیچارشون کردهنمیخونه خیلی حرصم میده. تمام سال گوشی دستش بود و ویس میداد یا کالاف بازی میکرد
میدونی چرا من دنبالش میرم؟ چون هیشکسو ندارم غیر از من نگرانش باشه یا باهاش حرف بزنه یا دنبالش بره. من خیلی تنهاممیدونم
خودم سه تا برادر دارم
حالا اون اولی رو خیلی از سن بلوغش یادم نیست ولی اون دو تا رو میبینم
کوچیکیه دقیقا همسن پسر استارتره
ولی خب هیچوقت مادرم از این راه وارد نشده
بره تعقیب و گریز برادرم از دور حواسش بهش هست
یا اگرم پشت سرش میره ببینه چیکار میکنه هیچوقت هیچوقت بهش نمیگه
یادمه یه بار برادر وسطیم فقط یه دوست داشت سیگاری بود ولی خب خودش نکشیده بود
مادرم دعواش نکرد درسته متوجه شد ولی اگاهش کرد
مثلا بهش گفت الان دوره فلانه و .... حواست به خودت باشه
پسرا تو سن بلوغ اینجورن دعواشون کنی بدتر کارشون رو تکرار میکنن
خب همین کارتون اشتباههمیدونی چرا من دنبالش میرم؟ چون هیشکسو ندارم غیر از من نگرانش باشه یا باهاش حرف بزنه یا دنبالش بره. من خیلی تنهام
ما بچه بودیم مادرمون از همون روز اول که میرفتیم مدرسه مارو و عادت داده بود که بشینیم غروبا با هم درس بخونیم زوری هم نبود
شما هم از همون کلاس اول باید مینشوندیش پیش خودت باهاش کار میکردی بعد درسم که خوراکی تشویقش میکردی به درس ولی حیف که زمان برنمیگرده ولی نگران نباش موفق باشه گلیمش و بکشه بیرون در این جامعه درس مهم نیست
چکار باید بکنم. چکار باید میکردم. حس میکنم شکست خوردم. حتی روم نمیشه برم تو مدرسه. از مادرایی که پارسال باهاشون دوست بودم با همه قهر کردم از دیدنشون بیزار شدم. اونا همه پسرای شاد و درس خون دارن پسر من عصبی و درس نخونراحت باش عزیزم
پسرت مشکل زیاد داره تمام رفتاراش حاکی ازهمونه
تو درونش رنج میکشه وچیزایی توزندگیش ازلحاظ معنوی نداشته رفتارشم بازخوردهمونه.خوشحال نیست بهش خوش نمیگذره
مثلا همین دیروز از صبح تا عصر بیرون بود منم دنبالش. اگه نمیرفتم دنبالش خب دق میکردم. جواب تلفن هم نمیده که مثلا ملایم بگه مامان من فلان جام تا فلان ساعت نمیام. فقط نعره میکشه قطع میکنه. میدونم رفتارای منم اشتباهه شاید واقعا باید ازادش بذارم ولی نگرانم سیگاری نشه دنبال کار بد یا خلافی نرهخب همین کارتون اشتباهه
اگرم دنبالش میرید بهش نگید
یا اگه چیزی میبینید خودشو مثال نزنید
مثلا بگید دیدی بچه ی فلان همسایه فلان طور(اشتباهی که پسرتون کرده)اخلاقو داشت وایی دیدی همسایه ها چی بهش میگفتن
گوشی همینه دوست و رفیقم همینه. من دلم میخواد درس بخونه یا بره کاری یاد بگیره یا بره باشگاه و ورزش ولی همه رومیگه نه. منم بلاتکلیف و نگرانم. همیشه مضطربمتو این سن پسرا خیلی بی ادبن
یه روز گوشی داداش کوچکمو داشتم چک میکردم دیدم با دوستاش یه عالمه فحش دادن اقتضای سنشونه
درسته من تاپیک دیروزتون رو دیدم اینجور بود که بعدش بهش زنگ زدید و گفتید پشت سرت اومدم و ...مثلا همین دیروز از صبح تا عصر بیرون بود منم دنبالش. اگه نمیرفتم دنبالش خب دق میکردم. جواب تلفن هم نمیده که مثلا ملایم بگه مامان من فلان جام تا فلان ساعت نمیام. فقط نعره میکشه قطع میکنه. میدونم رفتارای منم اشتباهه شاید واقعا باید ازادش بذارم ولی نگرانم سیگاری نشه دنبال کار بد یا خلافی نره
اخه پوستم کنده شد آفتاب و گرما و تشنگی و کمردرد من یه طرف. نگرانی هم یه طرف. دل رها کردنشم نداشتم که برم خونه تا اون بیاد. میدونم منم رفتارم مشکل داره ولی نمیتونم به نگرانیم غلبه کنم. مثلا با خودم میگم نکنه دنبال پسره بره جایی و تا شب هم خونه نیاد. یا گوشیش خاموش بشه یا ازش بدزدن و دیگه دسرسی به پسرم نداشته باشمدرسته من تاپیک دیروزتون رو دیدم اینجور بود که بعدش بهش زنگ زدید و گفتید پشت سرت اومدم و ...
اگه نمیگفتید بهتر بود
بخدا منم مثل شما گیج شدماخه پوستم کنده شد آفتاب و گرما و تشنگی و کمردرد من یه طرف. نگرانی هم یه طرف. دل رها کردنشم نداشتم که برم خونه تا اون بیاد. میدونم منم رفتارم مشکل داره ولی نمیتونم به نگرانیم غلبه کنم. مثلا با خودم میگم نکنه دنبال پسره بره جایی و تا شب هم خونه نیاد. یا گوشیش خاموش بشه یا ازش بدزدن و دیگه دسرسی به پسرم نداشته باشم
ممنون عزیزم. من انکار نمیکنم دچار وسواس شدم ولی رفتارای پسرمم دامن زده به این حساسیتها وقتی باهام حرف نمیزنه وقتی نمیدونم دوستش کیه. وقتی نمیدونم کجا میخواد بره و چکار میخوان بکنن. از همه بدتر وقتی تنهام باباش حامی مون نیست تو موقعیت اضطراری کسی ندارم به دادم برسه وسواس و اضطرابمو صدبرابر میکنهبخدا منم مثل شما گیج شدم
فکر میکنم شما دچار وسواس فکری شدید
فکر کنم یکی از کاربرای اینجا روانشناس هست بذارید تگش کنم ببینیم میتونه مشکلتونو حل کنه
@Aynaz _
ایناز جان میتونی کمک دوستمون کنی؟اگه اشتباه نکنم و دچار سو تفاهم نشده باشم شما گفتید اون روز که رشتتون روانشناسیه
بخدا منم مثل شما گیج شدم
فکر میکنم شما دچار وسواس فکری شدید
فکر کنم یکی از کاربرای اینجا روانشناس هست بذارید تگش کنم ببینیم میتونه مشکلتونو حل کنه
@Aynaz _
ایناز جان میتونی کمک دوستمون کنی؟اگه اشتباه نکنم و دچار سو تفاهم نشده باشم شما گفتید اون روز که رشتتون روانشناسیه
خواهش میکنم عزیزمممنون عزیزم. من انکار نمیکنم دچار وسواس شدم ولی رفتارای پسرمم دامن زده به این حساسیتها وقتی باهام حرف نمیزنه وقتی نمیدونم دوستش کیه. وقتی نمیدونم کجا میخواد بره و چکار میخوان بکنن. از همه بدتر وقتی تنهام باباش حامی مون نیست تو موقعیت اضطراری کسی ندارم به دادم برسه وسواس و اضطرابمو صدبرابر میکنه
واسه نظر دادن به این چیزا حتی لیسانس هم کافی نیست چه برسه به اینکه دانشجو باشی ، باید حداقل یه فوق لیسانسه که سابقه کار داشته باشه نظر بدهبخدا منم مثل شما گیج شدم
فکر میکنم شما دچار وسواس فکری شدید
فکر کنم یکی از کاربرای اینجا روانشناس هست بذارید تگش کنم ببینیم میتونه مشکلتونو حل کنه
@Aynaz _
ایناز جان میتونی کمک دوستمون کنی؟اگه اشتباه نکنم و دچار سو تفاهم نشده باشم شما گفتید اون روز که رشتتون روانشناسیه
مرسیواسه نظر دادن به این چیزا حتی لیسانس هم کافی نیست چه برسه به اینکه دانشجو باشی ، باید حداقل یه فوق لیسانسه که سابقه کار داشته باشه نظر بده
شمابهترین مادری .این چه حرفیه عزیزم.اگه نیتونی بایه مشاورخودت صحبت کن راهنماییت کنه.چکار باید بکنم. چکار باید میکردم. حس میکنم شکست خوردم. حتی روم نمیشه برم تو مدرسه. از مادرایی که پارسال باهاشون دوست بودم با همه قهر کردم از دیدنشون بیزار شدم. اونا همه پسرای شاد و درس خون دارن پسر من عصبی و درس نخون
شاید یکی از دلایل بدرفتاری های پسرت که تو تاپیکای قبلی توضیح دادی همین رفتار های تو باشه همین تعقیب و نگرانی ها همین التماس و عجزت به مدیرشون ، پسرا و دخترا هیچ کدوم دوست ندارن اشک و التماس مادرشونو ببینن ، پسرا به غیرتشون بر می خوره ، پسرت نمی دونه چطوری بروز بده ناراحتیشو از این بابت با خشونت جواب میده ، یه مادر اخمو باش و جلو پسرت خودتو بزن به بی خیالی ،و من دیگه کلا امسال مدرسه پسرم نرفتم اصلا. پارسال مدیر فرق گذاشت بین بچه ها. انکار نمیکنم بچم درسش خیلی ضعیفه. ولی مدیر بین پسر من و چند تا دانش اموز دیگه خیلی تفاوت گذاشت. از اونها امتحان مجدد گرفت بعد شهریور و اجازه تقلب بهشون داد ولی پسر منو همون اول سال گفت مردود میشه و علی الرقم التماس و اصرار من مردودش کرد و من دیگه مدرسه شون نرفتم. امسال هم داره مردود میشه و من هیچ کاری نمی تونم بکنم. چه خاکی به سرم بریزم
اره درست میگی. ولی خب مدرسه نمیرفتم؟ من خواستم مانع بشم مردود بشه تمام تلاشم کردم ولی مدیر لجبازیش گل کرد. الان باید چکار کنم؟ اونو رها کنم؟ مطمئن باشم راه غلط نمیره؟شاید یکی از دلایل بدرفتاری های پسرت که تو تاپیکای قبلی توضیح دادی همین رفتار های تو باشه همین تعقیب و نگرانی ها همین التماس و عجزت به مدیرشون ، پسرا و دخترا هیچ کدوم دوست ندارن اشک و التماس مادرشونو ببینن ، پسرا به غیرتشون بر می خوره ، پسرت نمی دونه چطوری بروز بده ناراحتیشو از این بابت با خشونت جواب میده ، یه مادر اخمو باش و جلو پسرت خودتو بزن به بی خیالی ،