دختر عموی تازه به دنیا اومدم هم اسمه دوز دختر پسرعمومههه?

[سرنوشت]

ارع نامزد آیده بابام باهاش نمیسازم

آهان درآینده میخوان نامزد کنن عزیزم مهم اینه بابات خوشش بیاد و دلش با اون خوش باشه

بیخیال با اونا که نمیخوای زندگی کنی حالا بعضیا تو یه خونه نامادری دارن اونا چی بگن حالا سالی چندبار میخوای ببینیش تو مناسبتا

 

[پیشی]

مهم نیست عزیزم خب پدرومادرت اختلاف داشتن جدا شدن هر کدوم با کس دیگه ای ازدواج کردن شاید الان دلشون خوشه ، بابات حالا مگه دوسته عقد یا صیغه نیست

میدونم من اصن برام مهم نیس اتفاقا طلاقشون به نفعمه نه بابام دوسته باهاش دوس دخت ر دوس پس ر.
ینی دوستیشون اون زمانی که از مامانم طلاق نگرفته بود هم بود
الانم نمیدونم کی قصد ازدواج دارن ولی با خانواده پدریم آشنا کرده دختره رو ولی من نمیدونم چرا باهاش حال نمیکنم

 

[پیشی]

آهان درآینده میخوان نامزد کنن عزیزم مهم اینه بابات خوشش بیاد و دلش با اون خوش باشه

بیخیال با اونا که نمیخوای زندگی کنی حالا بعضیا تو یه خونه نامادری دارن اونا چی بگن حالا سالی چندبار میخوای ببینیش تو مناسبتا

یبار با هم شام خوردیم رستوران دختره میخاست خودشو تو دلم جا کنه ولی احساس میکنم همش بازیه:/
اره من باهاشون زندگی نمیکنم خداروشکر ولی یدفه بابام گیر میده بیا اینجا کنار ما واقعا تحمل یه ساعت تحملشم ندارم

 

[سرنوشت]

یبار با هم شام خوردیم رستوران دختره میخاست خودشو تو دلم جا کنه ولی احساس میکنم همش بازیه:/
اره من باهاشون زندگی نمیکنم خداروشکر ولی یدفه بابام گیر میده بیا اینجا کنار ما واقعا تحمل یه ساعت تحملشم ندارم

نه بابا نرو هم تو اذیتی هم اون هر چی باشه خواهر یا مادرت که نیس اگه هم رفتی دوطبقه باشه خونه ها جدا ، تو طبقه بالا باش

 

[سرنوشت]

میدونم من اصن برام مهم نیس اتفاقا طلاقشون به نفعمه نه بابام دوسته باهاش دوس دخت ر دوس پس ر.
ینی دوستیشون اون زمانی که از مامانم طلاق نگرفته بود هم بود
الانم نمیدونم کی قصد ازدواج دارن ولی با خانواده پدریم آشنا کرده دختره رو ولی من نمیدونم چرا باهاش حال نمیکنم

حالا شاید بعدا خوشت اومد

 

[پیشی]

نه بابا نرو هم تو اذیتی هم اون هر چی باشه خواهر یا مادرت که نیس اگه هم رفتی دوطبقه باشه خونه ها جدا ، تو طبقه بالا باش

خونه ها کلا جداس بابام یه خونه جدا زندگی میکنه منم تو خونه ایم که مامانم با بابام زندگی میکرد مامانم که رفت از کشور... ینی کلا تفاهم تو ما موج میزنه?

 

[پیشی]

حالا شاید بعدا خوشت اومد

شاید نمیدونم

 

[سرنوشت]

خونه ها کلا جداس بابام یه خونه جدا زندگی میکنه منم تو خونه ایم که مامانم با بابام زندگی میکرد مامانم که رفت از کشور... ینی کلا تفاهم تو ما موج میزنه?

آره میدونم میگم یعنی اگه بابات راضی نیست تنها زندگی کنی اینجوری بهتره

 

[پیشی]

آره میدونم میگم یعنی اگه بابات راضی نیست تنها زندگی کنی اینجوری بهتره

نه کاری نداره انتخابو گزاشته به عهده ی خودم
ببین بابام درسته از مادرم خییییلی بهتره و لاقل میتونم بهش بگم بابا ولی همونم خیلی باعث شد ضربه بخورم برا همین ممکنه با بابام زندگی کنم دعوایی چیزی پیش بیاد بین منو بابتم یا اون دختره بهتره از هم دور باشیم

 

[سرنوشت]

نه کاری نداره انتخابو گزاشته به عهده ی خودم
ببین بابام درسته از مادرم خییییلی بهتره و لاقل میتونم بهش بگم بابا ولی همونم خیلی باعث شد ضربه بخورم برا همین ممکنه با بابام زندگی کنم دعوایی چیزی پیش بیاد بین منو بابتم یا اون دختره بهتره از هم دور باشیم

جدا بهتره تازه راحتم نیستی اونم همینطور