اره
سرویس مدرسه رو پیچوندم رفتم فلافلی با رفیقام
بچه بودم به ننم گفتم با دوستام میرم
حالا خیابون ما هم خیلی خلوت بود سر صبحی
گفت دوستات چین الکی دوتا اسم از خودم در اوردم کلی هم گفتم اره خیلی چاقن بعد قدشون خیلی بلنده
شاید باورت نشه من تا عید مامانم رو میپچوندم تنهایی میرفتم به اسم دوستام
بچه بودم چهار بار سر خر بازیام گم شدم
سه بار تو استخر غرق شدم
الانم زندم
یبار کوه بود فکنم اون بالا حالت رود و ابشار مانند بود
اقا من گفتم شما نمیایید؟ گفتن نه
منم یا علی گفتم خودم شروع کردم رفتم بالا
اون بالا نزدیک بود بیفتم تو همون ابه میفتادم کارم تموم بود
یهو دیدم ننم داره با جیغ و داد از پایین میاد
@لیوای، بابای آیداها