گری
⭐کاربر فعال⭐
- عضویت
- Jan 1, 2024
- جنسیت
- خانم
زیاد نمیبینمت ،البته دیگه مثل قبل وقت آزادتری ندارم تا چرخ بزنم و ببینمت ولی بازم قبلا بیشتر اتفاقی میدیدمت الان ، یا نیستی یا میبینی و فرار میکنی ،مثل قبلا خودتو در معرض دیدم نمیذاری و مطمئنم که خیلی از اون دیدنامون گاها اتفاقی نبوده ،همونقدر که من تلاش میکردم تو هم تلاش میکردی سر راهم باشی ولی الان که دعوا کردیم و پیام آخرم رو فرستادم برات سنگین بوده ...اینکه میدونم پیگیری ولی به روی خودت نمیاری خیلی برام جالبه ...
میدونی چیه !میدونستم سر به زیری ولی از وقتی تو دانشگاه نگاه هاتو دیدم فکر کردم عوض شدی تا اینکه امروز بازم بیرون از دانشگاه اتفاقی دیدمت ...نگاهت رو به پایین بود و نجیب ،چقدر خوبه که اون نگاه زیبات رو خرج کسی نمیکنی ،همون نگاهی که برای اولین بار ضربان قلبمو چند برابر کرد و برای بار دوم که منو نگاه میکردی و از پله های رازی میومدم پایین و منم حین اون پایین اومدن چشم برنمیداشتم ازت و دعا میکردم جلوی تو و ورودیتون پخش زمین نشم ،منو عاشق کرد ...من قبل از اونم تو رو میشناختم ولی اینقدر عمیق بهت نگاه نکرده بودم ...
ولی الان دیگه هیچکدوم از اونا نیست ،حداقل من نمیفهمم اگه باشه ...
نمیفهمم این فرار مسخره تو از خودم ...اگه چیزی نیست پس چرا فرار میکنی ،عادی باش ،من گفتم چیزی هست و به خودم حق میدم فرار کنم ،ازت خجالت میکشم ،از اینکه میدونی دوستت دارم خجالت میکشم ،شایدم هنوز نگرفته بودی حرفامو وگرنه از کی تا حالا من تو رو میخواستم برای درد و دل و درس ،نمیدونم چرا باورش سخت بود برات که من خود تو رو میخواستم ،با همه ی ویژگی هایی که داری ،با اینکه میگم ازش متنفرم ولی نمیتونم باشم ،اون جزئی از وجود من شده ،من از اونی که تمام بدی های عالمو در حقم کرده متنفر نیستم ،چرا باید از تو متنفر باشم آخه ؟هر سری میبینمت لبخند رو لبم سبز میشه ،منی که اعتقاد داشتم ماسک برای چیه ،دو هفته ست ماسک میزنم که اگه دیدمت خنده هامو نبینی !اینو به خودتم گفته بودم که میبینمت خنده ام میگیره ،دست خودم نیست ،برای خودتم سوال شده بود چرا ؟ولی الان که بهش فکر میکنم تو دقیقا یکی از دلایل خوشحالیم بودی ،حتی هر وقت میبینمت ناخودآگاه تمام هورمون های شادی و هیجانم ترشح که نه فوران میشه تو خونم ...
ولی در کل خوشحالم ،بابت خط قرمزایی که داشتی رو شکستم و شکستی خط قرمز هاتو برام و داری میشکنی همچنان ،رفتارات نشون میده که خودتم خوب میدونی چیزی که بینمون هست الکی نبوده ،با پیام ندادن نمیشکنه وگرنه این همه فرار لازم نبود ،صد البته که تو فکر میکردی تموم میشه همه چیز ولی خودتم خوب میدونی که دو تامون هیچوقت اولینامونو فراموش نمیکنیم ...
تو اگه برات مهم نبود هیچوقت خیلی از حرکات رو نمیزدی ...پاکشون کردی تک تکشونو ولی من حفظم تمام و همه رو ...
میدونی چیه !میدونستم سر به زیری ولی از وقتی تو دانشگاه نگاه هاتو دیدم فکر کردم عوض شدی تا اینکه امروز بازم بیرون از دانشگاه اتفاقی دیدمت ...نگاهت رو به پایین بود و نجیب ،چقدر خوبه که اون نگاه زیبات رو خرج کسی نمیکنی ،همون نگاهی که برای اولین بار ضربان قلبمو چند برابر کرد و برای بار دوم که منو نگاه میکردی و از پله های رازی میومدم پایین و منم حین اون پایین اومدن چشم برنمیداشتم ازت و دعا میکردم جلوی تو و ورودیتون پخش زمین نشم ،منو عاشق کرد ...من قبل از اونم تو رو میشناختم ولی اینقدر عمیق بهت نگاه نکرده بودم ...
ولی الان دیگه هیچکدوم از اونا نیست ،حداقل من نمیفهمم اگه باشه ...
نمیفهمم این فرار مسخره تو از خودم ...اگه چیزی نیست پس چرا فرار میکنی ،عادی باش ،من گفتم چیزی هست و به خودم حق میدم فرار کنم ،ازت خجالت میکشم ،از اینکه میدونی دوستت دارم خجالت میکشم ،شایدم هنوز نگرفته بودی حرفامو وگرنه از کی تا حالا من تو رو میخواستم برای درد و دل و درس ،نمیدونم چرا باورش سخت بود برات که من خود تو رو میخواستم ،با همه ی ویژگی هایی که داری ،با اینکه میگم ازش متنفرم ولی نمیتونم باشم ،اون جزئی از وجود من شده ،من از اونی که تمام بدی های عالمو در حقم کرده متنفر نیستم ،چرا باید از تو متنفر باشم آخه ؟هر سری میبینمت لبخند رو لبم سبز میشه ،منی که اعتقاد داشتم ماسک برای چیه ،دو هفته ست ماسک میزنم که اگه دیدمت خنده هامو نبینی !اینو به خودتم گفته بودم که میبینمت خنده ام میگیره ،دست خودم نیست ،برای خودتم سوال شده بود چرا ؟ولی الان که بهش فکر میکنم تو دقیقا یکی از دلایل خوشحالیم بودی ،حتی هر وقت میبینمت ناخودآگاه تمام هورمون های شادی و هیجانم ترشح که نه فوران میشه تو خونم ...
ولی در کل خوشحالم ،بابت خط قرمزایی که داشتی رو شکستم و شکستی خط قرمز هاتو برام و داری میشکنی همچنان ،رفتارات نشون میده که خودتم خوب میدونی چیزی که بینمون هست الکی نبوده ،با پیام ندادن نمیشکنه وگرنه این همه فرار لازم نبود ،صد البته که تو فکر میکردی تموم میشه همه چیز ولی خودتم خوب میدونی که دو تامون هیچوقت اولینامونو فراموش نمیکنیم ...
تو اگه برات مهم نبود هیچوقت خیلی از حرکات رو نمیزدی ...پاکشون کردی تک تکشونو ولی من حفظم تمام و همه رو ...
