خداوندا منو بخور،چرا انقد سلیقه منو با بقیه متفاوته اه

[Firebreather]

امروز انشا داشتیم موضوعش راجب فضا بود
بعد یکی گفت خانم فلانی کشور زندگی فضانوردارم نوشته اهل کره جنوبی ان
بعد معلم برگشت گفت احیانا مربوط ب ی گروه موسیقی ای به نام بی تی اس نمیشه؟
بعد اونم گفت چرا
من کاری با این ندارم
یهو یکی از بچه ها برگشت گفت فلانی تو دیگه انشاتو به imagine dragons مربوط نکن
منم خیلی سعی کردم انشامو به اونا مربوط نکنم چون اگه مربوط بشه تا یه هفته سوژشون میشم و خداروشکر انشامو نخوندم
اومدم خونه یه چیز خیلی خفن بنویسم

 

[dreamy]

سطح دغدغه ات رو دوست دارم..
قشنگه

 

[ایواز]

اخه چطوری انشا درباره فضا رو به بی تی اس ربط داد

 

[Firebreather]

اخه چطوری انشا درباره فضا رو به بی تی اس ربط داد

من چبدونم
ایمجین یه اهنگ داره مربوط به اسمون و ایناس
من میخواستم راجب اون بنویسم که کلا بیخیال شدم
اون چیزیم که تو کلاس نوشتم اصلا یه چیز مزخرف شد

 

[Firebreather]

سنم از چیزی که فک میکنی خیلی کمتره
و شما از مغز و اهداف من خبر نداری

سطح دغدغه ات رو دوست دارم..
قشنگه

 

[Firebreather]

منم خیلی هدف داشتم..رسیدم بهشون
بعدش از لحاظ عاطفی داغون شدم
هیچی دیگه خلاصه زندگی همینه

خو این الان چه ربطی به اون چیزی که من نوشتم داشت؟
من چی گفتم شما چی ریپلای زدی!

 

[ماه مشکی]

زیاده روی نکن درمورد علایقت درموردش با هر کسی صحبت نکن

 

[Firebreather]

زیاده روی نکن درمورد علایقت درموردش با هر کسی صحبت نکن

خوب پس حرفامو به کی بگم؟
بچه ها که تا میای باهاشون حرف بزنی فرار میکنن(دخترای اکیپمون)
اینجام که مینویسی بقیه ب ادم میگن چقد دغدغه هات قشنگه و اینا

کلا زندگی واسه ما برونگرا ها خیلی سخته
و حوصله سربر
خصوصا اینکه دوستامون بهمون توجه نمیکنن

 

[Firebreather]

مگه خدا آدم خواره؟

منظورتونو متوجه نشدم

 

[ماه مشکی]

خوب پس حرفامو به کی بگم؟
بچه ها که تا میای باهاشون حرف بزنی فرار میکنن(دخترای اکیپمون)
اینجام که مینویسی بقیه ب ادم میگن چقد دغدغه هات قشنگه و اینا

کلا زندگی واسه ما برونگرا ها خیلی سخته
و حوصله سربر
خصوصا اینکه دوستامون بهمون توجه نمیکنن

نگو بعضی چیزا رو ، با مامانت !

خب کاربرا منظوری ندارن اینکه میگن دغدغه هات قشنگه ، مگ بده ب فکر آینده و هدفتی و تلاش میکنی ؟
منظورشون اینه ن چیز دیگ عزیزم

 

[مامانی]

منظورتونو متوجه نشدم

گفتی خداوندا منو بخور

 

[Firebreather]

گفتی خداوندا منو بخور

اها
تیکه کلاممه

 

[Firebreather]

نگو بعضی چیزا رو ، با مامانت !

خب کاربرا منظوری ندارن اینکه میگن دغدغه هات قشنگه ، مگ بده ب فکر آینده و هدفتی و تلاش میکنی ؟
منظورشون اینه ن چیز دیگ عزیزم

تا کی به مامان بابام حرفامو بگم هان؟
من یه رفیق خوب میخوام تنها چیزی که به جز ایندم نیاز دارمش

 

[ماه مشکی]

تا کی به مامان بابام حرفامو بگم هان؟
من یه رفیق خوب میخوام تنها چیزی که به جز ایندم نیاز دارمش

همه ب یه رفیق خوب نیاز دارن
سعی کن یکی ک با علایق تو موافقه و میپذیره احترام میذاره خلاصه آدم حسابیه دوست باشی

 

[زمستون]

خوب پس حرفامو به کی بگم؟
بچه ها که تا میای باهاشون حرف بزنی فرار میکنن(دخترای اکیپمون)
اینجام که مینویسی بقیه ب ادم میگن چقد دغدغه هات قشنگه و اینا

کلا زندگی واسه ما برونگرا ها خیلی سخته
و حوصله سربر
خصوصا اینکه دوستامون بهمون توجه نمیکنن

اتفاقاً من میبینمت ناخودآگاه یه لبخند رو لبام میشینه
پر از احساس امید به زندگی و هدف و عشق هستی

 

[Firebreather]

اتفاقاً من میبینمت ناخودآگاه یه لبخند رو لبام میشینه
پر از احساس امید به زندگی و هدف و عشق هستی

من کلا اینجوریم که بقیه منو میبینن من باعث شادیشون و اینا میشم خصوصا وقتی تو حضوری ایم
معمولا بقیه میان سمتم یه حالت افسرده دارنو....
ولی بعد از یه مدت که باهام میگردن و شاد میشن کلا منو به کل فراموش میکنن
یعنی تا میام به یکی اعتماد میکنم میزاره میره
هیچ وقت نشده من دو سال پشت هم با یکی صمیمی بشم....
همیشه بچه های مدرسمون که پنج شیش ساله دوستن و صمیمی ان رو میبینم بهشون حسودیم میشه