من از قبرستون فقط خاطره دارم که یبار دم غروب رفتم و برگشتم خونه تو راه پام اذیتم میکرد دیدم پام خیلی درد میکنه تا رسیدم خونه شلوارمو در اوردم دیدم جای دست رو پامه که کبود و آبی شده منم توجه نکردم فکر کردم که شاید حواسم نبوده قبلا اینجوری شده ولی شب پام ورم کرد وتب کردم رفتم دکتر تا سه ماه تو مطب های دکتر بودم تا درد پام کمی خوب بشه یا تب میکردم یا پام ورم میکرد از درد نصف میشدم بعد آخرش رفتم پیش یه سید گفت پا گذاشتی رو یک دعا تو قبرستون خدارشکر مشکلمو حل کرد