حرمتمو همسرم نگه نداشت بیاین بگین چ کنم

  • شروع کننده موضوع مهسا$$
  • تاریخ شروع

مهسا$$

Guest
چند روز پیش دعوامون شد و اونم حرمتو نگه نداشت بعد شش سال زندگی گفت کاش ب حرف خواهرام گوش میکردم و خواستگا یت نمیومدم اشتباه کردم اشتباه و الانم مس سگ پشیمونم و حیف ک فکر ابروی پدرو مادرم هستم وگرنه طلاق
خیلی گریه کردم تاحالا صدامون هم رو هم بلند نشده بود ولی نمیدونم اونشب نفرین شده چی شد وقتی این حرفو زد انگار با چیزی زدن تو سرم. سرم سوت کشید و اصن رفتم تو هنگ و شوک و فقط گریه کردم و گریه الانم دو هفته است ک باهام حرف نزده از اونشبم جاشو ازم جدا کرده و شبا تنها میخابه. خونه باباشم رفتیم مثلا باهام اوکی بود و حرف میزد منم دلم خوش ک اشتی اما اومدیم تو ماشین تو راه گفت فک نکن فراموش کردم ن. اونجا ابرو داری کردم این حرفش بدتر داغونم کرد و کلا دلم ازش بد شده. ازش نفرت پیدا کردم
نمیدونم مقصر منم یا اون ولی ازش بیزار شدم میخام فردا برم پیش خواهرم ک ی دوست وکیل داره باهم بریم پیش دوستش و اقدام کنم واسه طلاق. در بند مهریه ام نیستم فقط میخام از این نکبت جدا بشم. وضع مالی پدرمم بد نیست و همیشه هم پشتم بوده و میدونم این دفعه هم هست.
حالا شماها چی میگید دوستان؟؟؟
ببخشید تازه واردم و اولین پستم هم اینقد تلخ و در دناکه
 

مژده

Guest
عزیزم طلاق به همین راحتی ؟ :( فقط به خاطر یه دعوا :(

راستی عضویتت مبارک خوش اومدی ?
 
استارتر
استارتر

مهسا$$

Guest
چرا کسی نمیاد واسه کمک تو نی نی سایت اگه بود تاحالا ترکیده بود تاپیک
 
استارتر
استارتر

مهسا$$

Guest
عزیزم مگه دعوا سر چی بود ؟
نمیدونم کلا اومد قاطی بود و گفت شام بیار گفتم نون نداریم برو از مغازه نون بگیر تا منم میزو میچینم ک انگار گر گرفت و شروع کردک چطور زنی هستی و بدرد نخوری و...
تاحالا هم نشده بود ک من برم نونوایی همیشه نون رو خودش میورد
 

ساحلم

Guest
ومیدونم ولی داغونم کرده با رفتارش
عزیزم بخاطر یه قهرو این چیزا طلاق نگیر
الان باید پدرو مادرای ماهم صد دفعه بود طلاق میگرفتن که ....
طلاق نگیر برو سمتش
باطلاق هیچی حل نمیشه مخصوصا زن و شوهری که برای دعوا از هم جدا بشن
تهش میفرسته قاضیپیش مشاوره پس خودتو درست کن تو برو سمتش
 

مژده

Guest
نمیدونم کلا اومد قاطی بود و گفت شام بیار گفتم نون نداریم برو از مغازه نون بگیر تا منم میزو میچینم ک انگار گر گرفت و شروع کردک چطور زنی هستی و بدرد نخوری و...
تاحالا هم نشده بود ک من برم نونوایی همیشه نون رو خودش میورد
عزیزم آخه آدم که واسه نون و شام طلاااق نمیگیره کههههههه ? عزیزم دو روز سرسنگین باش تمام میشه میره چرا زندگی رو اینقدر سختش میکنید آخه !!
 

ساحلم

Guest
نمیدونم کلا اومد قاطی بود و گفت شام بیار گفتم نون نداریم برو از مغازه نون بگیر تا منم میزو میچینم ک انگار گر گرفت و شروع کردک چطور زنی هستی و بدرد نخوری و...
تاحالا هم نشده بود ک من برم نونوایی همیشه نون رو خودش میورد
ها اعصابش خورد بود بابا منم همین طوریه
 
استارتر
استارتر

مهسا$$

Guest
عزیزم بخاطر یه قهرو این چیزا طلاق نگیر
الان باید پدرو مادرای ماهم صد دفعه بود طلاق میگرفتن که ....
طلاق نگیر برو سمتش
باطلاق هیچی حل نمیشه مخصوصا زن و شوهری که برای دعوا از هم جدا بشن
تهش میفرسته قاضیپیش مشاوره پس خودتو درست کن تو برو سمتش
باور کن رفتم ی بچه دارم
تو این دوهفته چند بار رفتم ولی هی پس میزنه و میگه خفه شو و فقط زندگی کن و هیچی نگو بخاطر پدرومادرامون
اخه پدرامون شریک بودن و رفیق
 

ساحلم

Guest
اخه حرفش برام سنگین بود و سنگین تر رفتار بعد حرفش انگار من مقصرم
خب تو برو سمتش اگه خودتم بخوای خیلی ببخشید غد بازی در بیاری شوهرت که هست با اون کاری ندارم تهش جدی جدی میشه طلاق
 
استارتر
استارتر

مهسا$$

Guest
عزیزم آخه آدم که واسه نون و شام طلاااق نمیگیره کههههههه ? عزیزم دو روز سرسنگین باش تمام میشه میره چرا زندگی رو اینقدر سختش میکنید آخه !!
کلا میگن از بیرون امد قاطی بود نون بهونه شد
 
استارتر
استارتر

مهسا$$

Guest
اخه ی چیزی هم شنیدم و بها ندادم چند وقت پیش داداشم بهم گفت مواظب شوهرت باش ی چیزایی شنیدم گفتم چی من با داداشام راحتم گفت شنیدم از این ور اونور ک شوهرت با چندتا از معتادای ب نام محل داره پایین و بالا میشه نکنه بره و گیر بیفته
میترسم نکنه معتاد شده باشه
ی مدت نوسان اخلاقی داشت یا خیلی شاد بود یا خیلی ساکت
نکنه واقعا معتاد شده باشه
 

ساحلم

Guest
:rolleyes::rolleyes:
نظری ندارم بگم
وی تا باچشم ندیدی زندگیتو خراب نکن
 

بالا