با خودت خوش باش

  • شروع کننده موضوع theacher.art.child
  • تاریخ شروع

theacher.art.child

Guest
تنهایی به این معنا نیست که شما از نظر فیزیکی تنها باشید بیشتر آدم ها در درون خودشان تنها هستند احساس میکنند کسی به درون آنها راهی ندارد این احساس آنقدر شایع است که بعضی ها به این عصر میگویند عصر تنهایی

۱ تنهایی فیزیکی :
یعنی شما به تنهایی زندگی کنید و کسی با شما هم خانه نباشد این تنهایی دو حالت دارد یا احساس تنهایی نمی کنید و با تنهایی خودتان خوش هستید یا احساس تنهایی میکنید و احتیاج به معاشرت با دیگران دارید
به دست آوردن دوست خیلی ساده است فقط کافی است خوشرو و مهربان باشید چون هیچکس حوصله غرغر و ناله کسی را ندارد همه به اندازه کافی گرفتار هستند وقتی کنار هم قرار می گیرند می خواهند از مشکلات روزانه فارق بشوند. پر کردن تنهایی فیزیکی کار ساده‌ای است ساده تر از آنچه که تصورش را بکنید اما تنهایی ذهنی و در خود تنها ماندن، احساسی هست که برطرف کردنش دشوارتر است .
۲ تنهایی ذهنی:
در این صورت فرد ممکن است با دیگران زندگی کند و به شدت هم مشغله داشته باشد ولی باز هم احساس تنهایی کند این احساس تنهایی ممکن است به این دلیل باشد که فرد تصور کند کسی احساس او را درک نمی‌کند یا اینکه خودش احساس کند افکار و احساسات دیگران را درک نمی کند و کارها و رفتارهای دیگران برایش بی معنی و غیر لازم است این فرد با هر کسی دوست می شود در مدت کوتاهی او را رها می کند چون آدم ها برایش جذاب و دوست داشتنی نیستند خلاصه اینکه دنیای فردی درونیش به قدری خاص و متفاوت است که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایش دشوار و ادامه ارتباط از آن هم دشوار تر است اگر تنهایی ذهنی برای شما محدودیت ارتباطی به وجود می آورد باید بتوانید بر این محدودیت ها غلبه کنید شما باید در حد امکانات و توانایی های تان بر محدودیت هایتان غلبه کنید در غیر اینصورت به انسانی افسرده و منزوی تبدیل می‌شوید و دائم از تنهایی می نالید بدون اینکه به معاشرت با کسی رغبت داشته باشید برای شکستن این محدودیت‌ها باید بتوانید به دنیا توجه کنید شما نمی توانید به دنیایی که در آن زندگی میکنید بی توجه بمانید.
۳ تنهایی بارور:
اینا تنهایی بهترین نوع تنهایی می باشد چون شما از تنها بودنتان لذت می برید بدون اینکه از آدم به دور باشید. تنهایی روح شما، با خلاقیت و لذت می گذرد .می دانید که بهترین آدم ها توی کتاب ها هستند بهترین اتفاقات توی رمان ها می‌افتد بهترین احساسات و عواطف بشری در شعر ها پیدا میشود خلاصه اینکه دسترسی شما به بهترین ها آنقدر راحت است که فقط کافی است بخواهید. محققان نویسنده‌ها شاعر ها موسیقیدانان .همه هنرمند ها از تنهایی شان بیشترین لذت را میبرند و بیشترین خلاقیت را دارند.
میدانید چرا تنها مانده‌اید ؟
اولا لجاجت ممکن است یکی از عوامل تنهایی باشد آدم لجوج، آدم است که همه‌چیز را می داند. احساس می کند همه جواب ها را می داند و می خواهد نظرش را به همه تحمیل کند گاهی فرد عمداً از مردم و از زندگی فاصله می گیرد و خودش را از دنیای آنها بیرون می کشد در واقع این فرد برای احساساتش حکم تخلیه صادر می کند و خودش را انکار می کند آنقدر از خوشی و شادمانی محروم می ماند این فرایندها معنی شان را در زندگی‌اش از دست میدهند نقطه مقابل این نوع انزواطلبی اطمینان خاطر می باشد یعنی باید بدانید هر قدر هم کوچک و ناقص باشید مستحق اخراج از جمع مردم نیستید در دنیا برای هر کسی با هر نقطه ضعفی جایی برای ارتباط با مردم وجود دارد عامل دیگری که باعث تنهایی آدم می شود غم و غصه است .
ضعف روحی یعنی کمبود احساسی و قدرت اراده و انگیزه کسی که روحیه ضعیف دارد از تغییر می ترسد و خودش را زندانی میکند تا از حمله تغییرات معصوم بماند یعنی در واقع آگاهی چنین کسی کم و نمی داند که زندگی بدون تغییر غیر ممکن است نگذارید دلتنگی برای گذشته ها، شما را در چاه گذشته اسیر کند از گذشته فقط تجربه های مثبت و خاطرات خوش باید به خاطر بماند و بقیه آنها باید فراموش بشود تا بتوانید مثبت ها و نعمتهای زمان حال را ببینیم و با کمک آنها بردشواری شرایط غلبه کنیم و از واقعیت های امروز به گذشته ها عقب نشینی نکنید .
گاهی جدایی احساسی از دیگران باعث تنهایی می شود تکرار فکر های مثبت و سالم به تدریج در ذهن شما جا می افتد و باعث مقاوم شدن شما در برابر علت تنهایی تان میشود .
میدانید چه کسانی هیچ وقت تنها نمی مانند ؟به نظر من کسانی که عاشق کتاب و کتاب خواندن می باشند. اگر عادت کنید به مطالعه کردن، هیچ وقت تنها نمی مانیم من این را تجربه کردم آن قدر عاشق کتاب هستم که غصه هایم را هم با کتاب خواندن همراه می کنم به جای پناه بردن به گذشته و دلتنگی و غصه خوردن کتاب می خوانم.
جهت مشاوره میتوانید به کانال اینستاگرام مراجعه بفرمایید
moshaver.adult.hamayesh
 

بالا