میخواستم کش برم مادرشوهرم جلومون بود نشداز ته دیگ شوهرت کش برو بخور
خونش حلالبه من دوتا ته دیگ سیب زمینی داد به شوهرم ده تا
بزرگ بود خب دوتا به من داد بقیش هرچی بود به پسرشمگ قالبمش چقدر بود ۱۰ تا تدیگ جاش
با صدای بلندم میگفتم همه بشنونمن بودم بش میگفتم
نه طبقه بالاش خونه این بود پایین مال مادرشوهرش بود و هستخونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت
خودش طبقه بالا بوده خونه خسی که نبودهخونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت
خو میدونمنه طبقه بالاش خونه این بود پایین مال مادرشوهرش بود و هست
بابا منظورم مختصاتهخودش طبقه بالا بوده خونه خسی که نبوده
آخهی انشاءالله ما هم خونه میخریم میام تاپیک میزنم اومدیم خونه مادرشوهر ذوق کنیخو میدونم
الان یه جوری میگه رفتم خونه مادر شوهر
ذوق میکنم
وا مگه تو یه خونه بودیمتو یه ساختمون بودیم خونمون یکی نبود کهخونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت
چی میگفتی؟من بودم بش میگفتم
خوبه که ما میریم خونه مادر شوهر قابلمه رو میزارن تو بغلشون تهدیگاشو میخورن به ماهم نمیدن فقط یدونه تعارفی میدن به شوهرمبه من دوتا ته دیگ سیب زمینی داد به شوهرم ده تا
واقعا!خوبه که ما میریم خونه مادر شوهر قابلمه رو میزارن تو بغلشون تهدیگاشو میخورن به ماهم نمیدن فقط یدونه تعارفی