اومدیم خونه ی مادرشوهرم

[آویشن]

به من دوتا ته دیگ سیب زمینی داد به شوهرم ده تا

 

[جادوی عشق]

از ته دیگ شوهرت کش برو بخور

 

[مدیسا]

مگ قالبمش چقدر بود ۱۰ تا تدیگ جاشد

 

[آویشن]

از ته دیگ شوهرت کش برو بخور

میخواستم کش برم مادرشوهرم جلومون بود نشد

 

[ببین]

به من دوتا ته دیگ سیب زمینی داد به شوهرم ده تا

خونش حلال

 

[آویشن]

مگ قالبمش چقدر بود ۱۰ تا تدیگ جاش

بزرگ بود خب دوتا به من داد بقیش هرچی بود به پسرش

 

[ببین]

خونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت

 

[ببین]

من بودم بش میگفتم

 

[Choi mary]

من از چیزی خوشم بیاد یا به شوهرم میگم بده من یا اگه کنار من باشه خودم برمیدارم حتی اگه همه نگاه کنن

 

[ببین]

من بودم بش میگفتم

با صدای بلندم میگفتم همه بشنون

 

[Choi mary]

خونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت

نه طبقه بالاش خونه این بود پایین مال مادرشوهرش بود و هست

 

[مدیسا]

خونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت

خودش طبقه بالا بوده خونه خسی که نبوده

 

[ببین]

نه طبقه بالاش خونه این بود پایین مال مادرشوهرش بود و هست

خو میدونم
الان یه جوری میگه رفتم خونه مادر شوهر
ذوق میکنم

 

[ببین]

خودش طبقه بالا بوده خونه خسی که نبوده

بابا منظورم مختصاته

 

[نهاال]

من که پرو پرو دستم همیشه تو بشقاب شوهرمه بعد با قاشق برنمیدارم با دست

 

[Choi mary]

خو میدونم
الان یه جوری میگه رفتم خونه مادر شوهر
ذوق میکنم

آخه‌ی ان‌شاءالله ما هم خونه میخریم میام تاپیک میزنم اومدیم خونه مادرشوهر ذوق کنی
اونم جوری میگم که تو خوشت بیاد

 

[آویشن]

خونه مادر شوهر منطورت خونه قبلی خودته
چه زود یادت رفت

وا مگه تو یه خونه بودیمتو یه ساختمون بودیم خونمون یکی نبود که

 

[آویشن]

من بودم بش میگفتم

چی میگفتی؟

 

[فسیل زنده]

به من دوتا ته دیگ سیب زمینی داد به شوهرم ده تا

خوبه که ما میریم خونه مادر شوهر قابلمه رو میزارن تو بغلشون تهدیگاشو میخورن به ماهم نمیدن فقط یدونه تعارفی میدن به شوهرم

 

[آویشن]

خوبه که ما میریم خونه مادر شوهر قابلمه رو میزارن تو بغلشون تهدیگاشو میخورن به ماهم نمیدن فقط یدونه تعارفی

واقعا!