چه ربطی ب عروسک بودن داره؟ اون زن هم انسانه ولی باعرضه زنی ک زنونگیشو سرکوب نمیکنه زنی ک فک نمیکنع ناز و ادا و لوندیشو باید سرکوب کنه و باش مخالفت کنه و تبدیل بشه ب ی زن مرد نما
میتونه درسشو هم بخونه لوندی هم داشته باشه
ضمنا ب جز قشر پزشک بقیه اونایی سرشونو کردن تو درس تهش ی کارمند شدن ب ی حقوق معمولی با ی مرد کارمند هم ازدواج کردن و پولشونم اوردن تو زندگی قسط هم دادن و تهش ی زندگی معمولی داشتن این خوبه ب نظر شما؟
ببین تو چند تا خانواده دیدی
مگه دنیا فقط اونجاهاییه په تو دیدی
یکیش مریم میرزاخانی
سرشو کرد تو کتاب بقول تو زنونگیشم سرجوب کرد ولی من اسمشو میذارم نجابت
نجابتشم داشت به وقتش اردواح کرد ولی یه کارمند نشد
یه ناااابغه شد
یه ناااااااااابغه
یه دانشمند
چیزی که تو اصلا ازش سر درنمیاری
تو دسته بندی شما رنا کلا دو نوعن
یا سرشون تو کتابه و کارمندن
یا لوندن و شوهرشون پولدار
نه جانم
زنان غیر پزشک نحیبی هم داریم که کارآفرین هستن
خودشون پولدارن
و ضمن اینکه لوند تقریبا یه فحشه به زن
لوند یعنی زنی که با ترفند های جذب جنسی مرد هارو اغوا میکنه
یک دختر میتونه ناز باشه ظریف باشه ظرافت و لطافت دخترونه داشته باشه نجیب باشه
ولی هیچ دختر لوند نجیبی ما نداریم
ضمنا هر طیفی دنبال نیمه گمشده ایه که احساس میکنه در کنارش ارامش میگیره
یکی که پول نداشته تو زندگیش و خودش هم عرضه نداره پولساز باشه لوندی میکنه درواقع خودشو به فروش میذاره بزک میکنه میره تو ویترین خیابون تا دو تا پسر با ماشینای آخرین مدل دبد خودشو میکشه که دیده بشه بلکه پسندیده بشه یکی بیاد خرجش کنه خانم مثل عروسک بخوره بخوابه خرج قیافش کنه
دنبال اینه که یکی پیدا بشه بهش رفاه بده
چون تجربشو نداشته فکر میکنه ماشین فلان و خونه فلان یعنی خوشبختی
ولی از این دسته سطحی نگر که بگذریم آدما کلی ذسته های ذیگه هم دارن
زنایی که کلا همیشه پولدار بودن مثل خودم و همیشه در رفاه بودن مثل خودم
ولی پدر مادرم همیشخ یادم دادن زیبایی و پول معیارای خوبی آدما نیستن و شخصیت و انسانیت معیار مهمیه
اونا دیگه دنبال پول نیستن دنبال انسان میگردن تت در کنارش به آرامش برسن
من خودم به شخصه شخصیت تفکرات و عشق برام معیار بود تو زندگی
و با اینکه میتونستم زن کسی بشم که پدرش به پول الان شاید بالای صد و پنجاه میلیارد پول داشت و التماسم هم میکرد زنش بشم ولی کسی رو انتخاب کردم که بقول شما پولدار نبود
ولی نخبه بود
باهوش بود
مهربون تر بود و انسان تر
الانم اون پولداره خیلی حیلی پولدارتر هم شدخ و بعد من مجرد مونده هنوز و کسیو نخواسته
ولی من هم همسر انسان و باشخصیت دارم هم کم کم به پول رسیدم
اینم بگم من جزو دسته ای نبودم که سرم تو کتاب باشه
پس این یک دسته
دخترایی که انتخابشون یه زندگی معمولیه
اما مامانم
مامان من یک دختر نجیب سرشم تو کتاب بود بسیار زیبا پولدار همه چیز تموم
ازدواج کرد با یک مرد دیگه که اونم سرش تو کتاب بود و خیلی هم فقیر بود خیلی هم از زیبایی شاخص نبود ولی انسان بود
که اونم پزشک بود
با هم به پول رسیدن
انتخاب مامان منم یک انسان بود نه یک پولدار با اینکه انقدر زیبا بود و خوش هیکل وزشکم بود میتونست تو دربار ازدواج کنه چون باباشم ******** خیلی کس مهمی بوده ولی انتخابش یک پسر عادی باشخصیت بوده
و اما آدمهای پولدار اطرافم دو دسته هستن
یا خودشون هرزه پولدارن که رفتن یه زن هرزه هم گررفتن تا یک زن آشغال همیشه در اختیارشون باشه
و با وجود اون با زنای دیگه هم هستن و چون پولدارن هر لحظه زنه بگه چرا خیانت میکنی میگن دلم میخواد نمیخوای گم شو یه بهتر از تورو میگیرم چیزی که زیاده زن
و اون زن هرزه لوند هم چون فقط پول میخواد خفه میشه و میمونه و خودشم خیانت میکنه با یکی دیگه و کلا یه زندگی کپی جهنم برای خودشو بچه هاش و شوهرش درست میشه اسمشم اینه پولدارن
یا اتفاقا مردای پولداری که دیدم آدم بودن با یک زن فوق العاده ساده و با شخصیت اردواج کردن چون اونا هم دنبال شخصیت بودن نه دنبال قر و فر و یک زن هرزه
مردب که دمبال لوندیه بدون اهل خیانته
چون معلومه با یک قر و قمیش دلش میلرزه و گول میخوره و صدتا بهتر از تو هست که فردا گولش بزنه
ولی اونی که دنبال انسانیته
اونی که معیارش انسانیته بهت خیانت نمیکنه????