آموزش هیپنوتیزم برای درمان بیماری ها

[سرنوشت]

پست های بعدی آموزششو گذاشتم

من خودم با این روش درمان نکردم فقط یکبار انجام دادم ببینم چه حسی داره واقعا آرامش میده


یکی از کاربرها که مشکلش خیلی حاد بود و اینجا گفت

من چیزی به اسم هیپنوتیزم شنیده بودم
گوگل سرچ کردم ویس دکتر سجاد زمانی رو گوش دادم و خلاصه اش رو عامیانه نوشتم و ویس هامو براش فرستادم

انجام داد رفته رفته بهتر شد بعد ۶ ماه با هیپنوتیزم و درکنارش تاپیک های دیگه امم برای مشکلات دیگه اش استفاده می کرد کاملا خوب شده خداروشکر

حالا اون مشکلش خیلی حاد بود بعضیا زود خوب میشن

تجربه شخصی من از تاپیک های مفید سرنوشت💓

سلام خوشگلا💓 همونطور ک در جریان هستید و داستان من رو اونایی ک میدونن ، در جریانن که تا همین چند ماه قبل چقدر شکسته و داغون و افسرده بودم تمام عنوان های تاپیک هام خود کشی ، خودزنی و اهنگ های سوزناک بود ۵ ساله ک تو سایتم... یک روز با کاربری ب اسم سرنوشت اشنا شدم صحبت میکردیم درد و دل میکردیم حتی...

madaran.net

 

[سرنوشت]

آموزش هیپنوتیزم


می تونید از روی نوشته ها بخونید صداتونو ضبط کنید انجام بدید بعدا حفظ می شید بدون خوندن نوشته ها می تونید انجام بدید


یا می تونید از روی نوشته ها صداتونو ضبط کنید بفرستید برای درمان بقیه



اول وقتی که خونه آرومه ، برو تو اتاق به یه صندلی تکیه بده و چشماتو ببند


یک هفته انجام بده و هر بار یکی از اهدافتو روش کارکن

تصور کن وارد دشت سر سبز شدی و پاهاتو رو چمن هایی که رطوبت دارن و خیسیشو روی پاهات حس میکنی و یه نسیم ملایم پوستتو نوازش میکنه


اشیا و حیوانات و چیزهای دیگه رو تصورکن
وضوحشو بیشتر کن


تصاویر رو به خودت نزدیک تر کن


حتی صداهارو واضح تر کن

ادامه داره ...

 

[سرنوشت]

حالا یه نفس عمیق بکش و به بهترین خاطره ات فکرکن به باورهات

مثلا باورداری هرروز خورشید طلوع میکنه وضوحشو بیشتر کن

حالا برو به باورهای گذشته ات مثله شاد بودن ، موفق بودن و.

اگه باورت کوچیک هست بزرگش کن

اگه دور هست نزدیکش کن نزدیکترش کن و ببرش به باوری که اعتقادداری مثل طلوع خورشید

باور منفیتو یعنی همون مشکلی که داری ببر سمت باوری که بهش اعتقاد داری تا حس بهتری پیدا کنی مثل طلوع خورشید

اگه اعتقاد منفی داری یعنی همون مشکلی که داری رو تو افق محوش کن و یه آدم جدید بساز یه آدمی که دیگه اون مشکلو نداره و اونو نزدیک کن به باوری که اعتقاد داری مثل طلوع خورشید

ادامه داره ..‌

 

[سرنوشت]

الان چه حسی بهت دست میده به اون حس توجه کن و اونو تو بدنت بچرخون ، تک تک اعضای بدنت و شدت این لذت رو بیشتر و بیشتر و بیشتر کن تا تمام وجودتو بگیره

مثلا به نوک پات توجه کن و اونو تو اوج آرامش ببین و اونو بیشتر و بیشتر کن ، به ساق پات ، به ران ، شکم ، قفسه سینه فکرکن و اونو دراوج آرامش ببین این آرامش از نوک پاتون به کل بدنت میاد

حتی به گوش مو چشم ها فکرکن و اونو تو اوج آرامش تصورکن و به باور مفید بودن خودت برس و تو ذهنت تثبیتش کن

ادامه داره ...

 

[سرنوشت]

یه تصویر قدرتمند از چیزی که بهش اعتقاد داری که همیشه رخ میده مثلا همین طلوع خورشید بازم فکرکن و این باور موفقیت رو بهش نزدیک کن یعنی فکر کن که موفق میشی و مشکلت حل میشه



اینجوری اطمینانت بیشتر میشه حالا عمقشو بیشتر کن چندثانیه


باز برو به گذشته به زمانی که حس خوشبختی میکردی میتونی به تصویر رفتاری که قبلا داشتی نگاه کنی الان باید باهاش مواجه بشی سالها از اون حس فرار کردی

الان به اون احساس فکرکن که نمیخوای داشته باشی مثلا همین مشکلی که داری و تو تصویر به این فکر کن که دورتر میشه و تو افق محوش کن اینجوری آرامشت هر لحظه عمیق تر میشه

ادامه داره ...

 

[سرنوشت]

حالا برو به اون باوری که چندساله محدودت کرده باهاش مواجه شو همون مشکلی که داری

حالا دونمونه از اون خاطره رو مرور کن وقتی باهاش مواجه شدی همون جا نگهش دار الان در آخر اون هستی حالا میخوام از آخر به اول برگردی برعکسش کن با سرعت زیاد این باعث میشه که تمام قدرتش گرفته بشه و حالت طنز گرفته بشه و باعث میشه به باورهای تلخمون بخندیم

الان به اوج خوشحالی رسیدی

شما یه من جدید ساختی اسم خودتو صدا کن و حس خوبی که پشت اون صدا کردن هست رو تجسم کن و به اوج خودش برسون


الان خودتو تصور کن که دیگه محدودیت های گذشته رو نداری یعنی دیگه مشکل نداری و حل شده

یکی از محدودیت ها و خاطرات گذشته رو تصور کن باهاش مواجه شو تصاویرش رو عوض کن
و فکرکن دیگه مشکل نداری ونزدیکش کن به باوری که بهش اعتقاد داری مثله طلوع خورشید

الان به خاطره ی آرامش بخش فکرکن ببین کی و کجا شکل گرفته

ادامه داره ...

 

[سرنوشت]

الان فکرکن سوار آسانسور شدی دکمه ی منفی ۷ رو زدی همینجوری میری پایین و به عمق آرامش میرسی

وقتی رسیدی شخصی رو خواهی دید که روی صندلی نشسته شاید کسی باشه که آشناته درسته اون ناخودآگاهته میتونی باهاش درد و دل کنی مشکلاتتو باهاش درمیون بذاری سوالاتو بپرسی

این تمرین رو متوالی انجام بده شاید نتونه باهات ارتباط برقرار کنه ولی کم کم میشه

باید ناخودآگاه به خودآگاه نزدیک بشه

بعد از تمرین بگو برای اینکه به زندگیم برسم برای خودم ارزش بذارم چه پیشنهادهایی داری میتونی چشماتو باز کنی

روزانه عبارت تاکیدی من موفق هستم من لایق خوشبختی هستم و .. رو تکرار کنید

بذار ناخودآگاهت این حرفهارو بشنوه


الان یه در رو به روت قرار داره که اگه ازش عبور کنی محدودیت ها پشت در هست الان به دنیای جدید پابذار و پشت کن به تمام محدودیت ها به پشت خودت نگاه کن می بینی خیلی ازباورها زنجیرش ازت باز شده و سبک شدی و حالا با حالت شاد چند ثانیه بعد چشماتو باز کن

پایان .

 

[آویشن]

❤