من دختر بدیم؟😞میاین

[helen..]

چخبرع بابافردا پس فردا با یه همچین موجودی باید بری زیر یه سقف

خو اون فرق داره

 

[helen..]

عزیزم خیلی آدم عاقلی هستی و ذهنت بازه
چرا دقیقا حس بدی داری توضیح بده بهم مشکلو حل کنیم قشنگم

چونکه تاحالا اینکارارو نکردم
وقتی پیام دادم حس کردم منم شدم مثل اون دخترا
و حالم بد شد
من تنها حرف زدنم با جنس مخالف فقط فامیل و آشناها بودش و تو بازار با فروشنده ها و اینا
تاحالا با کسی نبودم که بگی راحتم و عادت دارم
اینکه اعتماد خانوادمو از بین ببرم
اینکه گناه کنم
اینکه تهش هیچی نیست
اینکه خانوادم بفهمن کلی خجالت میکشم بعدش و گوشیمو ازم میگیرن
اینکه دیگه هیچوقت بهم اعتماد ندارن و از این بیشتر هواسشونو جمع میکنن به من

من خیلی احساسی و حساسم
کافیه فقط یک روز با یکی حرف بزنم
یا یکیو ببینم نگاهم میکنه یا اهمیت بده
دیگه طرف از فکرم بیرون نمیره نه اینکه خوشم بیاد ازش ها کلا

حتی چندبار که دیدم دوست خانوادگیمون مرده نگاه میکنه یا یکم اهمیت میده اصلا سفرم بهم ریخت
وقتی باهام حرف میزد اصلاااا نگاهش نمیکردم! اینور اونور نگاه میکردماسترس میگرفتم
اصلا تحویل نمیگرفتم
که مبادا زنش یا بقیه بگن این کرم میریزه یا چیزی
با اینکه زنش و خواهر زنش اینقدر راحتن با پدرم و همه ولی من نمیخواستم سوتفاهمی بشه
پیکنیک که بودیم رودخونه بود زنش و اینا بالا بودم نهار میخوردن من به برادر کوچیکم گفتم بکشه رو بگیر دسامو بشورم این بود گفت بده من بعد اون اب ریخت من شستم اون لحظه چشمم رو زنش بود که نبینه فقط زود زود شستم فقط تموم کنم
نمیگم شاید قصدی داشته باشه! شایدم نداره اصلا
ولی من خیلی حساسم
کافیه ی محبت ریییییز از مرد ببینم!

 

[EteI]

چونکه تاحالا اینکارارو نکردم
وقتی پیام دادم حس کردم منم شدم مثل اون دخترا
و حالم بد شد
من تنها حرف زدنم با جنس مخالف فقط فامیل و آشناها بودش و تو بازار با فروشنده ها و اینا
تاحالا با کسی نبودم که بگی راحتم و عادت دارم
اینکه اعتماد خانوادمو از بین ببرم
اینکه گناه کنم
اینکه تهش هیچی نیست
اینکه خانوادم بفهمن کلی خجالت میکشم بعدش و گوشیمو ازم میگیرن
اینکه دیگه هیچوقت بهم اعتماد ندارن و از این بیشتر هواسشونو جمع میکنن به من

من خیلی احساسی و حساسم
کافیه فقط یک روز با یکی حرف بزنم
یا یکیو ببینم نگاهم میکنه یا اهمیت بده
دیگه طرف از فکرم بیرون نمیره نه اینکه خوشم بیاد ازش ها کلا

حتی چندبار که دیدم دوست خانوادگیمون مرده نگاه میکنه یا یکم اهمیت میده اصلا سفرم بهم ریخت
وقتی باهام حرف میزد اصلاااا نگاهش نمیکردم! اینور اونور نگاه میکردماسترس میگرفتم
اصلا تحویل نمیگرفتم
که مبادا زنش یا بقیه بگن این کرم میریزه یا چیزی
با اینکه زنش و خواهر زنش اینقدر راحتن با پدرم و همه ولی من نمیخواستم سوتفاهمی بشه
پیکنیک که بودیم رودخونه بود زنش و اینا بالا بودم نهار میخوردن من به برادر کوچیکم گفتم بکشه رو بگیر دسامو بشورم این بود گفت بده من بعد اون اب ریخت من شستم اون لحظه چشمم رو زنش بود که نبینه فقط زود زود شستم فقط تموم کنم
نمیگم شاید قصدی داشته باشه! شایدم نداره اصلا
ولی من خیلی حساسم
کافیه ی محبت ریییییز از مرد ببینم!

گلم اروم باش تو کاری نکردی فقط حواستو سعی کن پرت کنی تو اگر دختر بدی بودی با اون پسره چتو ادامه میدادی پس واقعا ب خودت افتخار کن ولی اگر ادامه میدادی به جاهای قشنگی خطم نمیشد آفرین بهت حالا هم برو درستو بخون و وارد حاشیه ها نشو اتفاقی بود ک گذشت و رفت

 

[helen..]

گلم اروم باش تو کاری نکردی فقط حواستو سعی کن پرت کنی تو اگر دختر بدی بودی با اون پسره چتو ادامه میدادی پس واقعا ب خودت افتخار کن ولی اگر ادامه میدادی به جاهای قشنگی خطم نمیشد آفرین بهت حالا هم برو درستو بخون و وارد حاشیه ها نشو اتفاقی بود ک گذشت و رفت

 

[علامه طباطبایی]

خوندم
چی بگم والا
پس اینایی که با دوستپسراشون ازدواج میکنن چی؟
تعدادشونم کم نیست
چطور رفته سمت کسایی که هیچکدوم حاضر نبود ازدواج کنه

عزیزم تعداد کسایی که با ******** ازدواج میکنند یک درصد هم کمتره

اونا هم چند ده تا ******** عوض کردن بالاخره ازین چند ده نفر یکی گرفتتشون

تو حاضری بدنت رو در اختیار یک کلاس دبیرستانی قرار بدی دونه دونه لمست کنن تا بالاخره یکی باهات ازدواج کنه؟

وقتی از سیزده چهارده سالگی سالی دو سه تا ******** میگبرن تا سن سی سالگی یعنی حدود پنجاه تا مرد یا پسر اونارو لمس می‌کنه تا بالاخره یه ازدواج داشته باشن


حالا اون پنجاه تا مرد درسته که همکلاسی نیستن ولی وقتی کنار هم قرارشون بدی همین معنی رو میده که میگم

تازه بعضیاشون آن واحد با چند نفر همزمان دوستن

اونا از خدا نمبترسن

اونا خودشون و روحشون رو آلوده میکنن

به چه قیمت؟؟

به تعداد هزار برابر اون دخترای نجیب دبدم که ازدواجای سنتی کردن و خوشبخت بودن
چرا وقتی میشه کار درست رو بکنیم بریم کار اشتباه رو انجام بدیم

 

[helen..]

عزیزم تعداد کسایی که با ******** ازدواج میکنند یک درصد هم کمتره

اونا هم چند ده تا ******** عوض کردن بالاخره ازین چند ده نفر یکی گرفتتشون

تو حاضری بدنت رو در اختیار یک کلاس دبیرستانی قرار بدی دونه دونه لمست کنن تا بالاخره یکی باهات ازدواج کنه؟

وقتی از سیزده چهارده سالگی سالی دو سه تا ******** میگبرن تا سن سی سالگی یعنی حدود پنجاه تا مرد یا پسر اونارو لمس می‌کنه تا بالاخره یه ازدواج داشته باشن


حالا اون پنجاه تا مرد درسته که همکلاسی نیستن ولی وقتی کنار هم قرارشون بدی همین معنی رو میده که میگم

تازه بعضیاشون آن واحد با چند نفر همزمان دوستن

اونا از خدا نمبترسن

اونا خودشون و روحشون رو آلوده میکنن

به چه قیمت؟؟

به تعداد هزار برابر اون دخترای نجیب دبدم که ازدواجای سنتی کردن و خوشبخت بودن
چرا وقتی میشه کار درست رو بکنیم بریم کار اشتباه رو انجام بدیم

درست میگی منم عقیدم با تو یکیه
اصلا میدونی خدا چی گفته؟
گفته که اگه دو نفر باهم به قصد ازدواج گفتگو کنن و اینا مشکلی نداره ولی الکی الکی چرا حرامه
مثلا طرف خاستگار باشه باهاش بزیبیرون یا حرف بزنی برای زندگیتون دیگه
این مشکلی نداره
کلا باید به قصد ازدواج باشه

 

[علامه طباطبایی]

درست میگی منم عقیدم با تو یکیه
اصلا میدونی خدا چی گفته؟
گفته که اگه دو نفر باهم به قصد ازدواج گفتگو کنن و اینا مشکلی نداره ولی الکی الکی چرا حرامه
مثلا طرف خاستگار باشه باهاش بزیبیرون یا حرف بزنی برای زندگیتون دیگه
این مشکلی نداره
کلا باید به قصد ازدواج باشه

هم به قصد ازدواج باشه هم هرکسی که قصدش اردواجه یادت باشه که میاد زیر نظر خانواده ها آشنا بشید

وگرنه هفتاد درصد دخترایی که گول خوردن دقیقا با همین ترفند گول می‌خوردن

که طرف میگه من مقصدم ازدواج‌ها بیا یک مدت آشنا بشیم اگر از همدیگه خوشمون اومد و می‌شناختیم بعد رسیمیش کنیم


تهش بهت تجاوز می‌کنه و میگه خراب بودی و ولت می‌کنه و میره


اما تو اگر میخوای کار درست رو انجام بدی باید بگی مگه قصدت ازدواج نیست؟

پس خواستگاری میای و زیر نظر خانواده ها آشنا میشیم

اگر نپسندیدیم اتفاقی نیافتاده

اصولاً خواستگاری رو برای همین آشنایی طراحی کردن وگرنه منظور دیگه ای نداره

هرکسی خواست خارج از چهارچوب خواستگاری سمتت بیاد بدون قصدس ازدواج نیست

 

[helen..]

هم به قصد ازدواج باشه هم هرکسی که قصدش اردواجه یادت باشه که میاد زیر نظر خانواده ها آشنا بشید

وگرنه هفتاد درصد دخترایی که گول خوردن دقیقا با همین ترفند گول می‌خوردن

که طرف میگه من مقصدم ازدواج‌ها بیا یک مدت آشنا بشیم اگر از همدیگه خوشمون اومد و می‌شناختیم بعد رسیمیش کنیم


تهش بهت تجاوز می‌کنه و میگه خراب بودی و ولت می‌کنه و میره


اما تو اگر میخوای کار درست رو انجام بدی باید بگی مگه قصدت ازدواج نیست؟

پس خواستگاری میای و زیر نظر خانواده ها آشنا میشیم

اگر نپسندیدیم اتفاقی نیافتاده

اصولاً خواستگاری رو برای همین آشنایی طراحی کردن وگرنه منظور دیگه ای نداره

هرکسی خواست خارج از چهارچوب خواستگاری سمتت بیاد بدون قصدس ازدواج نیست

اره دقیقا منم همینو گفتم
حالا که برای ازدواج من زوده ...

 

[علامه طباطبایی]

اره دقیقا منم همینو گفتم
حالا که برای ازدواج من زوده ...

هر وقت احساس کردی نیاز داری با یک نفر جنس مخالف باشی بدون که سن ازدواج رسیده

برای هر کسی یک زمانی وقتشه

برای من حتی سن تو سن ازدواج بود

من خودم هجده سالگی عقد کردم که به گناه آلوده نشم چون واقعا نیاز داشتم به. ابطه با جنس مخالف

و الان هم بعد گذشت بیست سال هنوز خوشحالم که زود ازدواج کردم


انتخابت اگر بر اساس عقل باشه نه احساس انتخاب خوبی میشه

یعنی براساس پول و قیافه و هیکل و تیپ کسی رو انتخاب نکن

براساس نجابت و اخلاق و خانواده طرف انتخاب کن

چون هیکل و قیافه به مرور زمان تغییر می‌کنه

پول هم ممکنه طرف ورشکست بشه

تیپ هم یوقتایی اتفاقا مرد خوشتیپ تو جامعه برات دردسر میشه چون جلب توجه خانمارو می‌کنه و زنای بد دوست دارن با اون مرد ارتباط بگیرن


اما چیزی که برات میمونه اخلاقشه

نجابتشه

خانواده ایه که پس فردا مادرشوهر پدر شوهر و خواهر شوهر و برادر شوهرهای تو میشن

خانواده ای که به همسر تو غذا خوردن نظم احترام گذاشتن یا نذاشتن نجیب وبدن یا خیانتکار بودن رو یاد داده


خیلی مهمه این فرد از مادرپدرش نظم یاد گرفته یا شلختگی

تمیزی یاد گرفته یا مسواک نزدن مثلا

اینا میشه دغدغه های اصلی زندگیت فردا


که هفته هفته حموم نره مسواک نزنه چشم هیز داشته باشه اینستای زنای بد رو فالو کنه یا یا یا یا


یه مرد اگر اخلاق داشت نجابت داشت خانواده داشت حالا برو به کار و درآمد و تحصیلات و قیافه و قد و هیکل و تیپش اگر دوست داری فکر کن

اگر نداشت اصلا بهش فکر نکن

 

[علامه طباطبایی]

ازدواج اگر سنتی باشه تصمیمها بر اساس عقل گرفته میشه

تحقیق میرن

سوالای مهم اول پرسیده میشه


اگر آشنایی غیر رسمی باشه همه حرفای مهم و تحقیق و اینا می‌ره واسه مرحله آخر یهو تهش بفهمی یارو اصلا مدرکی که میگه نداره پولی که میگه نداره ولی دیگه وابستش شدی


ولی دیگه خدای نکرده بهت دست زده و خاک برسرت شده


حالا میمونی که دیگه اگر به این نرم به کس برم بگم قبل این با یکی بودم

تهدیدت هم می‌کنه هم با من باید باشی هم با دوستام وگرنه فیلما و عکساتو می‌فرستم واسه بابا و برادرت


خلاصه که گفتم نکن

یک داستان از یک دختری می‌دونم که با همین شیوه زن خراب شد تهش تو فاحشه خونه کار کرد


دختر یک بابای پولدار بود که فقط یک خریت کرد و سوار یک ماشین شد که پسره گفت خیلی وقته دوست دارم بیا با هم حرف بزنیم

گازش رو گرفت بردش ویلا با دوستاش بهش تجاوز کردن فیلم گرفتن بهش فیلمش رو نشون دادن و بخاژر پدر و برادرش اینکه درسش خوب بود مجبور بود هفته ای یکبار با چندتا مرد رابطه بگیره حتی پیرمرد میاوردن و میفروختنش به آدمای مسن

به خواب درس خوندن با دوستاش می‌رفت اونجاها

پنج تا برادر داشت یبار که گفت نمیام کنکور دارم فیلمشو زدن رو فلش انداختن تو حیاطشون

برادرش فلش رو برداشته بود دیده بود با پدرش اومدن همه روش افتادن زدنش خورد و خاکشیر کردن بردن انداختن تو بیابون

یکی دلش سوخت برداشت برد بیمارستان

اونجا زنگ زد به همون پسره که دلت خنک شد بد من اینکارو کردی

اون پسره یکیو فرستاد که پول عمل های این رو داد و چون صورتش چاقو خورده بود دیگه به درد اینکار نمی‌خورد

بهش گفتن باید بری بشینی تو پارک واسه ما دخترارو گول بزنی بیاری تا پول علمایی که واست دادیم در بیاد

اینم می‌رفت هرروز اینکارو انجام میداد می‌شست دخترارو میگفت از خونه فرار کنید پدر مادرتون محدودتون کردن بیاید خونه من

بعد میبرد خونه فحشا بهشون تجاوز میکردن یک مقدار از پول علمای زیباییش که رنه داده بود صاف میشد

این داستان نیست واقعیت بود داستان زندگی یکی از بچه های نی نی سایت

میگفت پلیس هم منو گرفت ده سال هم زندان بودم از عمرم رو کنار خلافکار ترین آدما

می‌گفت اومدم بیرون هم کاری بلد نبودم بازم به همون کار ادامه دادم


تا بتونم زنده بمونم


میگفت من دختر زیبا و شاگرد خوب از یک پدر پولدار بودم
میگفت رفتم پدر مادرم رو پیدا کنم خونشون رو از اون محل برده بودن و محل کارشون رو حتی عوض کرده بودن

رفته خونه عمش و عکس گفته بابات سکته کرده نمی‌تونیم بهت جاشو نشون بدیم چون دوباره ببینه تور بازم سکته می‌کنه میمیره


خلاصه که با یه اشتباه گاهی آدم آنچنان می‌افته تو چاه که جای ججبران نیست

 

[آسمون تاریک]

خو اون فرق داره

اتفاقا فرقی نداره
وقتی تو حتی نمیتونی با یه جنس مخالف رفیق باشی چجوری میخوای زندگی تشکیل بدی

 

[helen..]

هر وقت احساس کردی نیاز داری با یک نفر جنس مخالف باشی بدون که سن ازدواج رسیده

برای هر کسی یک زمانی وقتشه

برای من حتی سن تو سن ازدواج بود

من خودم هجده سالگی عقد کردم که به گناه آلوده نشم چون واقعا نیاز داشتم به. ابطه با جنس مخالف

و الان هم بعد گذشت بیست سال هنوز خوشحالم که زود ازدواج کردم


انتخابت اگر بر اساس عقل باشه نه احساس انتخاب خوبی میشه

یعنی براساس پول و قیافه و هیکل و تیپ کسی رو انتخاب نکن

براساس نجابت و اخلاق و خانواده طرف انتخاب کن

چون هیکل و قیافه به مرور زمان تغییر می‌کنه

پول هم ممکنه طرف ورشکست بشه

تیپ هم یوقتایی اتفاقا مرد خوشتیپ تو جامعه برات دردسر میشه چون جلب توجه خانمارو می‌کنه و زنای بد دوست دارن با اون مرد ارتباط بگیرن


اما چیزی که برات میمونه اخلاقشه

نجابتشه

خانواده ایه که پس فردا مادرشوهر پدر شوهر و خواهر شوهر و برادر شوهرهای تو میشن

خانواده ای که به همسر تو غذا خوردن نظم احترام گذاشتن یا نذاشتن نجیب وبدن یا خیانتکار بودن رو یاد داده


خیلی مهمه این فرد از مادرپدرش نظم یاد گرفته یا شلختگی

تمیزی یاد گرفته یا مسواک نزدن مثلا

اینا میشه دغدغه های اصلی زندگیت فردا


که هفته هفته حموم نره مسواک نزنه چشم هیز داشته باشه اینستای زنای بد رو فالو کنه یا یا یا یا


یه مرد اگر اخلاق داشت نجابت داشت خانواده داشت حالا برو به کار و درآمد و تحصیلات و قیافه و قد و هیکل و تیپش اگر دوست داری فکر کن

اگر نداشت اصلا بهش فکر نکن

چقدر حرفاتون خوبه واقعا
عقیده منم همینه!
ولی بقول مامانم ازدواج هندونه سر بستست
تو دوران آشنایی و نامزدی طرف خودشو نشون نمیده چون قصد ازدواجه
بعدش برملا میشه
بلخره هرکی و شانسش
یا هندونه قرمز و شیرین درمیاد
یا سفید و تلخ

اتفاقا فرقی نداره
وقتی تو حتی نمیتونی با یه جنس مخالف رفیق باشی چجوری میخوای زندگی تشکیل بدی

منظورت خجالته؟
خب خودم دوست ندارم
والا اگه بخوام میتونم
منتها حوصله دردسر ندارم
نمیخوام بخاطر ی چیز مسخره دردسر بشه برام
چه ربطی به زندگی داره
اونموقع با خاستگار شروع به حرف زدن میکنی تاااااا ازدواج
مگه زندگی سر حساب چت با پسره؟
کیه که نمیتونه

 

[آسمون تاریک]

چقدر حرفاتون خوبه واقعا
عقیده منم همینه!
ولی بقول مامانم ازدواج هندونه سر بستست
تو دوران آشنایی و نامزدی طرف خودشو نشون نمیده چون قصد ازدواجه
بعدش برملا میشه
بلخره هرکی و شانسش
یا هندونه قرمز و شیرین درمیاد
یا سفید و تلخ



منظورت خجالته؟
خب خودم دوست ندارم
والا اگه بخوام میتونم
منتها حوصله دردسر ندارم
نمیخوام بخاطر ی چیز مسخره دردسر بشه برام
چه ربطی به زندگی داره
اونموقع با خاستگار شروع به حرف زدن میکنی تاااااا ازدواج
مگه زندگی سر حساب چت با پسره؟
کیه که نمیتونه

وقتی یه ارتباط کوچیک رو می‌ترسی میتونی ازدواج کنی؟!
ازدواج خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر می‌کنی
مگه باید سنتی ازدواجی کنی:/ اول باید همو بشناسید

 

[helen..]

وقتی یه ارتباط کوچیک رو می‌ترسی میتونی ازدواج کنی؟!
ازدواج خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر می‌کنی
مگه باید سنتی ازدواجی کنی:/ اول باید همو بشناسید

از مردا که نمیترسم اونم تو چت پشت گوشی
گفتم که بخوام میتونم
ولی خوشم نمیاد

نمیترسم
سنتی دیگه مثل قبلا نیست که سر سفره عقد هم رو میبینن
میان خاستگاری و باهم یمدت آشنا میشن بعد عقد میکنن

 

[آسمون تاریک]

از مردا که نمیترسم اونم تو چت پشت گوشی
گفتم که بخوام میتونم
ولی خوشم نمیاد

نمیترسم
سنتی دیگه مثل قبلا نیست که سر سفره عقد هم رو میبینن
میان خاستگاری و باهم یمدت آشنا میشن بعد عقد میکنن

اینکه نکته خوبیه
جدی میگم..رفیق معمولی خوبه ها رفیق پسر داشته باشی ولی رل یکی دوروزه واقعا مسخرست:/ خودمم اهلش نیستم
اره خو ولی من خودم ترجیح میدم اول خودم تنهایی با طرف کامل آشنا بشم بعد خانواده هارو در جریان بزارم

 

[helen..]

اینکه نکته خوبیه
جدی میگم..رفیق معمولی خوبه ها رفیق پسر داشته باشی ولی رل یکی دوروزه واقعا مسخرست:/ خودمم اهلش نیستم
اره خو ولی من خودم ترجیح میدم اول خودم تنهایی با طرف کامل آشنا بشم بعد خانواده هارو در جریان بزارم

بقول دوستمون بخوای با یکی آشنا شی اخرش میبینی بده یا نمیخواد ازدواج کنه
بعد بیا و چند سال بمون سر پای پسرا تا یکی بگیرتت
الان بری نینی سایت کللل تاپیکا خیانت ******* و فلان بعد چند سال ولش کرده و...
کلی شکست عشقی و آسیب روحی
حالا برای بعضیام موفقه