یه چیزی بگم من از طرف دیوار یه مشما انداختم اب چکه کنه هم روی اون چکه می کنه بعد شستن ظرفا دور سینک روی کابینت رو دستمال میکشم آب نمونه اون مشما هم مهمونی های بزرگ برمیدارم مامان و خواهرم اینا بیان بر نمی دارم
یه چیزی بگم من از طرف دیوار یه مشما انداختم اب چکه کنه هم روی اون چکه می کنه بعد شستن ظرفا دور سینک روی کابینت رو دستمال میکشم آب نمونه اون مشما هم مهمونی های بزرگ برمیدارم مامان و خواهرم اینا بیان بر نمی دارم
من خودمم تو فکرم بود اینکارو کنم فامیلای شوهرم یکم چوسکی هستن گفتم نگن این چه کاریه کردی گفتم ببینم اگه بعضیا اینکارو کرده باشن منم بکنمبنظرت منم مشما بزنم؟یبار رفته بودیم خونه ی یکی دستمال گاشته بود سمت عقب سینک
من خودمم تو فکرم بود اینکارو کنم فامیلای شوهرم یکم چوسکی هستن گفتم نگن این چه کاریه کردی گفتم ببینم اگه بعضیا اینکارو کرده باشن منم بکنمبنظرت منم مشما بزنم؟یبار رفته بودیم خونه ی یکی دستمال گاشته بود سمت عقب سینک