بزار همشونو تحلیل کنم:
اولی محیط کم نور و صرفا جهت استراحت دوست دارم وگرنه دلم میخواد همه جا روشن باشه
دومی که تا جای ممکن بیدارم و با نهایت خستگی کارهای روزمره یا شبانه و انجام میدم ولی اگه بیوفتم رو دور خواب دیگه بیدارم نمیشه کرد منو
پس نمیدونم حساب میشه برام یا نه
سومی که صددرصد،الان تو این ایام روزا گشنم نمیشه فقط حوصلم سر میره دلم میخواد بخورم
چهارمی کتاب که خدمتتون عرض کنم دیگه دلمو زده یه مدت بسیار طولانی نیاز دارم ازش دور باشم تا مغزم بیاد سر جاش
آخری هم نوچ ...علاقه زیادی ندارم مثل مژده و اوج آسمان نیستم
من فقط دلم برا پرنده ها غش میره