چقد بابتش عذاب وجدان دارم باگذشت شش سال??

  • شروع کننده موضوع گل بنفشه
  • تاریخ شروع

گل بنفشه

Guest
یه ماهی قرمز داشتیم خواستم مثلا یه کاری کنمم حواسم بهش باشه دیدمم ابش کثیفه تو سینک روش شیر ابو باز کردم رفتم تو هال تا اومدم دیدم آب گرمو باز کردم???بچممم نود درصد سوخت بهش رسیدم نفسای آخرش بود مثلا خواستم بعد عید رهاش کنم تو رود خونه??ازونروز دیگه با ماهی ها کنار نیومدم
 

مامان مصی

Guest
یه ماهی قرمز داشتیم خواستم مثلا یه کاری کنمم حواسم بهش باشه دیدمم ابش کثیفه تو سینک روش شیر ابو باز کردم رفتم تو هال تا اومدم دیدم آب گرمو باز کردم???بچممم نود درصد سوخت بهش رسیدم نفسای آخرش بود مثلا خواستم بعد عید رهاش کنم تو رود خونه??ازونروز دیگه با ماهی ها کنار نیومدم
اخی
این که اتفاق بوده
ولی ماهیها چی کشیدن ازدست ماها شب عید
 

*Zhakaw*

Guest
یه ماهی قرمز داشتیم خواستم مثلا یه کاری کنمم حواسم بهش باشه دیدمم ابش کثیفه تو سینک روش شیر ابو باز کردم رفتم تو هال تا اومدم دیدم آب گرمو باز کردم???بچممم نود درصد سوخت بهش رسیدم نفسای آخرش بود مثلا خواستم بعد عید رهاش کنم تو رود خونه??ازونروز دیگه با ماهی ها کنار نیومدم
بیچاره رو کباب کردی?
هیچ وقت اینطوری آبشون روو عوض نکنید
اول ماهیا رو از تنگش بیرون بیارید بعد تنگو‌ پر کنید و ماهیا رو بندازید توش
 

perincess

Guest
من چی که مرده بود باز با چاقو نصفش کردم البته بچه بودمااااا??????
 
استارتر
استارتر

گل بنفشه

Guest
من چی که مرده بود باز با چاقو نصفش کردم البته بچه بودمااااا??????
خشن تورو از دارک وب خواستن ندادم گفتم باروحیاتتون جور نمیشه ترسیدم بستری کنن اونارو تیمارستان?
 
استارتر
استارتر

گل بنفشه

Guest
بیچاره رو کباب کردی?
هیچ وقت اینطوری آبشون روو عوض نکنید
اول ماهیا رو از تنگش بیرون بیارید بعد تنگو‌ پر کنید و ماهیا رو بندازید توش
چ میدونستمم?
 

والریا

Guest
یه چیزی میگم تا عذاب وجدانت بره
من از همون بچگی دختر وحشی بودم?
رفتم خودکارو برداشتم تنگ ماهی رو اوردم بعد خودکارو کردم تو تنگ افتادم دنبال ماهی بدبخت فلک زده بعد هعی با خودکار این حیوونی رو میاوردم بالا هعی مینداختم تو تنگ
اینقدر اینکارو تکرار میکردم تا یکی بیاد تنگ رو ازم بگیره??
زجر کششون میکردم?
 
استارتر
استارتر

گل بنفشه

Guest
یه چیزی میگم تا عذاب وجدانت بره
من از همون بچگی دختر وحشی بودم?
رفتم خودکارو برداشتم تنگ ماهی رو اوردم بعد خودکارو کردم تو تنگ افتادم دنبال ماهی بدبخت فلک زده بعد هعی با خودکار این حیوونی رو میاوردم بالا هعی مینداختم تو تنگ
اینقدر اینکارو تکرار میکردم تا یکی بیاد تنگ رو ازم بگیره??
زجر کششون میکردم?
لعنتی??چقد خشنید حالا من سهوا بودا?
 

دختری از جنس شیشه

Guest
منم یه بار خواستم آب ماهی رو عوض کنم مثلاجوری که دستم بهشون نخوره
یهو افتاد تو سینک و منم نمیتونستم بهش دست بزنم بعد انقدر دستو پا زد از سوراخ سینک زنده زنده رفت تو فاضلاب! ?
 
استارتر
استارتر

گل بنفشه

Guest
منم یه بار خواستم آب ماهی رو عوض کنم مثلاجوری که دستم بهشون نخوره
یهو افتاد تو سینک و منم نمیتونستم بهش دست بزنم بعد انقدر دستو پا زد از سوراخ سینک زنده زنده رفت تو فاضلاب! ?
من تو گناهمون دل پاکمونه
 

Brnm

Guest
یه ماهی قرمز داشتیم خواستم مثلا یه کاری کنمم حواسم بهش باشه دیدمم ابش کثیفه تو سینک روش شیر ابو باز کردم رفتم تو هال تا اومدم دیدم آب گرمو باز کردم???بچممم نود درصد سوخت بهش رسیدم نفسای آخرش بود مثلا خواستم بعد عید رهاش کنم تو رود خونه??ازونروز دیگه با ماهی ها کنار نیومدم
جرررر????
 

بالا