Dela
Guest
واى ببخشيد ولى تيكه ى آخرش خيلى خنده دار بود قشنگ تصورت كردم كه دارى با اخم و تخم و كلى كلاس ميرى كه يهو شپلق...دیشب اومد رو تخت گفتم یادم رفت در قفل کنم انگار گفت من رو مبل نمیخوابم ناراحتی متکامو داد دستم گفت تو برو منم گفتم تخته منه من چرا برم خوابیدم ۵ دقیقه بعدش دیدم زیاد بو سیگار میده پاشدم برم بلند که شدم پام به پاش گیر کرد پرت شدم رو زمین