چرا تعجب

[فسیل زنده]

چرا استیکر تعجب گذاشتی
پس چرا اینجا اینجوری گفتی؟
ببخشید گیج شدم من

 

[آوازقو🦢]

الکی میگفتی داستان و میخونی؟اآااااره؟؟؟

 

[آوازقو🦢]

@مامان سما من دارم میرم بیرون ماجرارو برای اردشیر بگو

 

[فسیل زنده]

الکی میگفتی داستان و میخونی؟اآااااره؟؟؟

داستان چی!!؟

 

[آوازقو🦢]

اگه خوندی چراااا از ماحرا خبر نداری هااا

 

[آوازقو🦢]

داستان چی!!؟

عشق تا وداع

 

[آوازقو🦢]

من میرم بیرون فعلا
مامان سما میاد برات میگه اکه انلاین باشه

 

[آوازقو🦢]

فعلا بای

 

[فسیل زنده]

اگه خوندی چراااا از ماحرا خبر نداری هااا

میگم کدوم داستان؟ من یادم نیست دیروز چی خوردم؟
بعدم این کامنتو خوندم اونجا تو خصوصی اینو گفتی ولی تو تاپیکت گفتی مادرم برام سوال شد همین

 

[آوازقو🦢]

میگم کدوم داستان؟ من یادم نیست دیروز چی خوردم؟
بعدم این کامنتو خوندم اونجا تو خصوصی اینو گفتی ولی تو تاپیکت گفتی مادرم برام سوال شد همین

احسنت ب تو که حرفای خصوصیمون رو اینجا تاپیک کردی
دختر دایی مادرم که اون موقه دختر بوده با پدرم ازدواج کرد
خداحافظ ررررفیق

 

[دختران تابستان]

میگم کدوم داستان؟ من یادم نیست دیروز چی خوردم؟
بعدم این کامنتو خوندم اونجا تو خصوصی اینو گفتی ولی تو تاپیکت گفتی مادرم برام سوال شد همین

نگاربچه که بوده مامانش فوت میکنه
همین خانم که الان مامان صداشون میکنه فامیل مامان نگاربوده ونگاروابستش بوده باباش بااین خانم ازدواج میکنه ایسون نامادری نگاره که مثل یه مادرمهربونه وحسابی مادری کرده

 

[آوازقو🦢]

نگاربچه که بوده مامانش فوت میکنه
همین خانم که الان مامان صداشون میکنه فامیل مامان نگاربوده ونگاروابستش بوده باباش بااین خانم ازدواج میکنه ایسون نامادری نگاره که مثل یه مادرمهربونه وحسابی مادری کرده

مرسی عزیزم
بیا اون ور نظر بده بم احتیاج دارم
براجشن فردا کلی کار ریخته روسرم کممممک

 

[دختران تابستان]

مرسی عزیزم
بیا اون ور نظر بده بم احتیاج دارم
براجشن فردا کلی کار ریخته روسرم کممممک

بعدامیام ذهنم خستست برم استراحت میام

 

[آوازقو🦢]

بعدامیام ذهنم خستست برم استراحت میام

غروب تاپیک میزنم حتما ببین بعد اتمام کار پیشنهاد و‌انتقادت را پذیرایم

 

[آوازقو🦢]

بعدامیام ذهنم خستست برم استراحت میام

مسکن بخور بخواب

 

[فسیل زنده]

احسنت ب تو که حرفای خصوصیمون رو اینجا تاپیک کردی
دختر دایی مادرم که اون موقه دختر بوده با پدرم ازدواج کرد
خداحافظ ررررفیق

حرفای خصوصیو من کی گذاشتم الان این پیامت مگه چه ایرادی داشت که گذاشتم خیلی حرفا بهم گفتی من چیزی نگفتم اینجا. بعد برام سوال پیش اومد حرف بدی نزدم فقط درجریان این موضوع نبودم اگ ناراحت شدی معذرت میخوام

 

[فسیل زنده]

نگاربچه که بوده مامانش فوت میکنه
همین خانم که الان مامان صداشون میکنه فامیل مامان نگاربوده ونگاروابستش بوده باباش بااین خانم ازدواج میکنه ایسون نامادری نگاره که مثل یه مادرمهربونه وحسابی مادری کرده

خب من درجریانش نبودم سوال کردم این ناراحتی داره؟؟ @آوازقو🦢

 

[آوازقو🦢]

خب من درجریانش نبودم سوال کردم این ناراحتی داره؟؟ @آوازقو🦢

جاناااان تو اون موقع اون داستان خوندی اخه

 

[فسیل زنده]

جاناااان تو اون موقع اون داستان خوندی اخه

بخدااا یادم نیست ای بابا شاید خوندم ولی اینو درجریان نبودم والا

 

[آوازقو🦢]

بخدااا یادم نیست ای بابا شاید خوندم ولی اینو درجریان نبودم والا

خودم تگت میکردم اخه االبته پارت اخرو یکم بعد کذاشتم شاید فراموش کردی و شایدم نخوندی