ولی چقدر خوبه با خانواده ی شوهر یجا نبودن😌

[آویشن]

قشنگ صبح باهم زدیم بیرون بعدم برگشتیم خونه
قبلا هرجا میرفتیم شوهرم میرفت پایین میگفت داریم میریم برگشتنی هم میرفت اطلاعات میداد بعد میومد بالا حالا اوایل انتظار داشت منم برم پایین من میگفتم ازبیرون اومدیم خستم

 

[آیلا]

حالا پسر من با این که کوچیک عمرا یدونه بهم امار بده!

انشاالله بزرگ شد برعکش میشه

 

[آویشن]

حالا پسر من با این که کوچیک عمرا یدونه بهم امار بده!

انشاالله بزرگ شد برعکش میشه

خب مادرشوهر من انتظار داشت هرجامیریم بهش بگیم تازه انتظار داشت منم هرجا میرم بهش بگم سر این کلی باشوهرم دعوا کردم بعد خودشم که شوهرم میرفت همه چیو میپرسید

 

[آیلا]

خب مادرشوهر من انتظار داشت هرجامیریم بهش بگیم تازه انتظار داشت منم هرجا میرم بهش بگم سر این کلی باشوهرم دعوا کردم بعد خودشم که شوهرم میرفت همه چیو میپرسید

میدونم چی میگی

نه که مادر شوهرکلا هر اشنایی میخواد باشه ! نباید نزدیک باشه

 

[آویشن]

حالا پسر من با این که کوچیک عمرا یدونه بهم امار بده!

انشاالله بزرگ شد برعکش میشه

مثلا میگفت میام بالا صدا میکنم میبینم جواب نمیده میفهمیم خونه نیست بیرون رفتنی به ما بگهحتی پدرشوهرم رفته بود به بابامم گفته بودمنم با شوهرم دعوا میکردم میگفتم مگه باید هرجا میرم به صدنفر گزارش بدمبعدم گیردادم ازاینجا بریم شوهرمم رفت بهشون گفت از من هیچی نپرسن و کاری نداشته باشن

 

[آویشن]

میدونم چی میگی

نه که مادر شوهرکلا هر اشنایی میخواد باشه ! نباید نزدیک باشه

اره دقیقا بنظر من ادم به خانواده ی خودشم نزدیک باشه سخته

 

[آیلا]

اره دقیقا بنظر من ادم به خانواده ی خودشم نزدیک باشه سخته

انگار زیر ذره بینی

حالا هر چه قدر میخوان خوب باشن

 

[مامانی]

مادر شوهر این اخلاقها نداشت بی مزه میشد
خوبیش همین گیردادناشه

 

[آویشن]

انگار زیر ذره بینی

حالا هر چه قدر میخوان خوب باشن

اره خداروشکر تونستم شوهرمو ازاونجا بکنم

 

[آیلا]

اره خداروشکر تونستم شوهرمو ازاونجا بکنم

آی عروسسسسس امان از عروسسسسس

 

[آویشن]

مادر شوهر این اخلاقها نداشت بی مزه میشد
خوبیش همین گیردادناشه

وا

 

[آویشن]

آی عروسسسسس امان از عروسسسسس

والا پسر کوچیه هم هست مگه کنده میشدتازه کلی بهم وعده و وعید میداد میگفت بجای خونه برات ماشین بخرم برو برای خودت بگردولی من گول نخوردم

 

[آویشن]

بخدا اینجا ارامش دارم اعصابم ارومه

آی عروسسسسس امان از عروسسسسس

 

[مامانی]

وا

منظورم اینه که کلا بیشترشون از این سوالها میپرسن
عروس رو چک میکنن

تو کتابی خوندم کلا هر چی از خانواده درجه یک خونتو دورتر بگیری بهتره
من خواهرم همسایه مادرمه خودشون میگن از هم بدمون میاد چه برسه مادرشوهر

 

[آیلا]

بخدا اینجا ارامش دارم اعصابم ارومه

میدونم

خودم با این که از همون اول جدا بودم ولی قدر جدایی رو باز میدونم

چون خودتی و خودت و همیشه هم عزیز میمونی

 

[آویشن]

منظورم اینه که کلا بیشترشون از این سوالها میپرسن
عروس رو چک میکنن

تو کتابی خوندم کلا هر چی از خانواده درجه یک خونتو دورتر بگیری بهتره
من خواهرم همسایه مادرمه خودشون میگن از هم بدمون میاد چه برسه مادرشوهر

اره همه اینجورین منم اقوامی که به هم نزدیکن میبینم باهم خوب نیستن چون بخوان نخوان پیشمیاد همو اذیت کنن

 

[آویشن]

میدونم

خودم با این که از همون اول جدا بودم ولی قدر جدایی رو باز میدونم

چون خودتی و خودت و همیشه هم عزیز میمونی

اره دقیقا خیلی خوبه منم قدر دوریو میدونم

 

[پفیلا پنیری]

منظورم اینه که کلا بیشترشون از این سوالها میپرسن
عروس رو چک میکنن

تو کتابی خوندم کلا هر چی از خانواده درجه یک خونتو دورتر بگیری بهتره
من خواهرم همسایه مادرمه خودشون میگن از هم بدمون میاد چه برسه مادرشوهر

عه با مادر خودشم نمیساخته

 

[سرنوشت]

چه بچه ننه

 

[سرنوشت]

راحت شدی متنفرم از اینکه با خانواده و فک و فامیل یه جا باشی راحت نیستی ، از همه چی خبردار میشن و حرف درمیارن