لیوای?
Guest
اسمش قصه های مادربزرگ بود از رضا احمدی
یه وقت نخرین برای بچه هاتون??
بعد داستاناش همه چرت و پرت
یکی از داستاناش این بود که پسرای شاه میرن شکار بعد یکیشون دنبال یه چیزی میره میرسه به یه خونه دیگه برنمیگرده
بعد اون یکی برادر وقتی دنبالش میگرده به یه خونه می رسه از بند رختش سر آدما آویزون شده بعد سر داداششم می بینه???
حالا مامان بابام اون کتابو هدیه برام خریده بودن
وقتی میخوندمش هم میگفتن باریکلا بچمون چقدر کتاب میخونه??
یه وقت نخرین برای بچه هاتون??
بعد داستاناش همه چرت و پرت
یکی از داستاناش این بود که پسرای شاه میرن شکار بعد یکیشون دنبال یه چیزی میره میرسه به یه خونه دیگه برنمیگرده
بعد اون یکی برادر وقتی دنبالش میگرده به یه خونه می رسه از بند رختش سر آدما آویزون شده بعد سر داداششم می بینه???
حالا مامان بابام اون کتابو هدیه برام خریده بودن
وقتی میخوندمش هم میگفتن باریکلا بچمون چقدر کتاب میخونه??