بیکاری بشینی تصورش کنیبچه ها،اگر خواهرشوهری داشته باشید که تو خرید خونه فقط به همسرتون تبریک بگه و مستقیما بهتون بگه چون تو خریدش بابرادرم شریک نیستی پس به داداشم تبریک میگم نه تو، چه تصوری از شخصیتش به ذهنتون میرسه؟
بابا نظرتونو پرسیدم نصیحت مادرانه که نخواستمبیکاری بشینی تصورش کنی
بزار دل بنده خدا شاد باشه
نظر دادم دیگه بهش فکر نکنبابا نظرتونو پرسیدم نصیحت مادرانه که نخواستم
وا مادران خواهر نیستن؟زن نیستن؟خواهر شوهر نیستن؟نظر دادم دیگه بهش فکر نکن
بزار تو افکار خودش خوشحال باشه
در ضمن ابنجا سایت نی نی سایت نیست
سایت مادران هست
اسمش روشه
مادرانه نصیحت می کنیم
نه دبگه ما زدیم تو کار مادریوا مادران خواهر نیستن؟زن نیستن؟خواهر شوهر نیستن؟
مرسی عزیزم،پس سابقه دارین اینجانه دبگه ما زدیم تو کار مادری
ولی بی شوخی گلم فکر نکن بهش
بزار از بی خیالیت اتیش بگیره
مدتی اینجا باشی به مدل نصیحت های من عادت میکنی
تازه واردی
من کلا با نصیحت هات روی اعصاب همه راه می رم
گلم سابقه این مدل نصیحت هام بسیار زیاد هستمرسی عزیزم،پس سابقه دارین اینجا
کاش میشد واقعا فکر نکرد،من اصلا نمیدونم اینا جز کدوم گروه آدمی زادن!وچطور بااین حجم گستاخی باید کنار اومد،حسابی هم دعوام شده ولی باز سبک نشدم
نه بی محلی کردم ۱سالوخورده ای بیشتر گستاخ شد و دور برداشت،طفلی شوهرم ،هرچقدر هم برای اصلاحشون تلاش کرد نشد،خیلی آتیش میسوزونن بااینکه شوهرم خونه به نام مادرش کرده ولی باز به اون میگن تو از زنت میترسی تا تحریکش کنن،نمیدونم چرا انقدر خدا نشناسن بعضیاگلم سابقه این مدل نصیحت هام بسیار زیاد هست
چند صباحی بمانی می فهمی
اون خواهر شوهر شما هم با بی خیالی و محل ندادن ...بیشترین تنبیه روانی را براش ایجاد میکنی
اگر بتوانی کاری کنی شوهرت خانه به نامت کنه یا نصف منزل را
کلا کیش و مات میشه
و تمام
در سکوت می بری
ب عنتبچه ها،اگر خواهرشوهری داشته باشید که تو خرید خونه فقط به همسرتون تبریک بگه و مستقیما بهتون بگه چون تو خریدش بابرادرم شریک نیستی پس به داداشم تبریک میگم نه تو، چه تصوری از شخصیتش به ذهنتون میرسه؟
۱سالو خوره ای بیخیال بودم ولی خیلیییییی گستاختر شدن قشنگ میخوان نشون بدن داداش و زنش جدا از هم هستناون میخواد تورو ناراحت کنه هرچی بیخیال تر طرف بیشتر میسوزه
اتفاقا آخرین بار گوشی روش قطع کردم ،ولی خنک نشدم حس رضایتش از ناراحتیمو کاملا احساس کردمب عنت
حوصله داری بلاک کن
خوب دیگه چیزی برای گفتن ندارمنه بی محلی کردم ۱سالوخورده ای بیشتر گستاخ شد و دور برداشت،طفلی شوهرم ،هرچقدر هم برای اصلاحشون تلاش کرد نشد،خیلی آتیش میسوزونن بااینکه شوهرم خونه به نام مادرش کرده ولی باز به اون میگن تو از زنت میترسی تا تحریکش کنن،نمیدونم چرا انقدر خدا نشناسن بعضیا
نه یه خونه به نام مادرش زدهخوب دیگه چیزی برای گفتن ندارم
خونه مال شماست
به اسم مادرش ؟؟؟
خوب نباید هم تبریک بگه فدات شم
اوکی گلم خوب توضیح نمی دینه یه خونه به نام مادرش زده
اینو به نام خودش خریده
ولی چون طرف منه اونم به حق میگه از زنت میترسی
آره واضح نگفتم انگاراوکی گلم خوب توضیح نمی دی
یک سوال چند ساله ازدواج کردی
چند سالته
شوهرت چند سالشه
بچه داری ؟؟
خودت و عصباتی نکن باردار هستیآره واضح نگفتم انگار
سنمون پایین نیست،۳۰ هر دو، تازه ۵ماهه باردارم
خیلی از شروع زندگی اذیتم کردن بخاطر این موزی بازیا حتی با وجود اینکه عاشق هم بودیم و ازدواج کردیم داشتیم به مشکل برمیخوردیم،از اولش خواهرش مخالف من بود بی دلیل حتی بدون اینکه منو ببینه بشناسه،واسه همین که گوش نکرده به حرفش لج کرده حس میکنم
ممنونم عزیزم مرسی از دعای قشنگتخودت و عصباتی نکن باردار هستی
مبارکت باشه
به سلامتی بزرگش کنی
گلم به مرور زمان خواهر شوهرت عادت میکنه
بعد زایمانت خیلی چیزها فرق میکنه
فعلا هنوز عروس نو هستی
واون خواهر شوهرت حسادت زن برادری داره
صبر کن
یک سوال خواهر شوهرت ازدواج کرده؟؟
اوکیممنونم عزیزم مرسی از دعای قشنگت
نه همسن منه و ازدواج نکرده
آخه لامصب حسادتشو نمیبینهمیخواد بچسبونه به من که من حسودم به شوهرمم میگه من که جاشو تنگ نکردم،قشنگ هنگم از بیماریش