بهار
Guest
تولد قرار بود دوستانه باشه ینی دوستای منو اون
بعد نامزدم اشتباه کرده رفته به مامانم گفته میخام براش تولد بگیرم دوستامم هستن
مامانمم گیر داده که ما هم میایم
خاله و داییمم رو کرونا حساسن مایل نیستن بیان ولی به زور میخاد بیارتشون
هرچیم نامزدم بهش گفته نمیشه قبول نکرده گفته چه عب داره حالا ما هم باشیم
حالا این وسط یعنی من خبر ندارم و قراره سوپرایزم کنه
اونا نمیدونن که من خبر دارم
نمیدونم چیکار کنم
بعد نامزدم اشتباه کرده رفته به مامانم گفته میخام براش تولد بگیرم دوستامم هستن
مامانمم گیر داده که ما هم میایم
خاله و داییمم رو کرونا حساسن مایل نیستن بیان ولی به زور میخاد بیارتشون
هرچیم نامزدم بهش گفته نمیشه قبول نکرده گفته چه عب داره حالا ما هم باشیم
حالا این وسط یعنی من خبر ندارم و قراره سوپرایزم کنه
اونا نمیدونن که من خبر دارم
نمیدونم چیکار کنم