مهمان سرزده واسه شام

  • شروع کننده موضوع رنگارنگ
  • تاریخ شروع

رنگارنگ

Guest
سلام دوستان
راستش من شوهرم خیلی روی مهمان سرزده حساسه کلا یه اخلاقی داره دلش میخواد مهمون که میاد از یه روزقبل بدونه تا خرید کنه و خوب پذیرایی بشه حتی خواهربرادر خودشم سرزده واسه نهارشام بخوان بیان یجورایی میپیچوندشون
حالا من خواهرم و شوهرش یه اخلاقی دارن دقیقا یهو دارن رد میشن از نردیک خونمون زنگ میزنن میگن داریم میاییم خودمم دوست ندارم اخلاقشونو ولی بزرکتر هستن و احترامشون نگه میدارم
یه دفعه ظهر ساعت ۱۲ اومدن من سریع برنج و مرغ گذاشتم
یه دفعه ساعت نه ونیم شب اومدن شوهرم رفت از بیرون کباب گرفت یه دفعه هم چهاربعدازظهرشوهرم از سرکار اومد نهار خوردیم خواست بخوابه زنگ زدن گفتن داریم میاییم نهارهم نخوردیم ?اوندفعه مجبور شدم نیمرو دادم
ولی شوهرمم همش بعدش غر میزد
امشب من اندازه خودم وشوهرم دخترم برنج مرغ درست کردم تا اومدم سفره بندازم دوباره آبجیم زنگ زد گفت شام چی دارید بیاییم باهم بخوریم گفتم اخه کاش زودتر میگفتی بیشتر درست میکردم گفت عیب نداره تخم مرغ هم درست کن دیگه منم گفتگ عیب نداره بیاین
آخه فکرکنین یخورده برنج رو کی بخوره خواهرم و برادرم و همسراشون چهارنفر میشدن
بعد فکرکنم از صدام متوجه شدن که امادگی ندارم خودش گفت نه نمیاییم
منم زیاد اصرار نکردم بیان چون میدونم بعدش شوهرم کلی غر میزنه
الان خیلی حس بدی دارم
توروخدا سرزده جایی نرید خیلی بده
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
الانم میدونم شوهر خواهرم حتما ناراحت شده بهش برمیخوره
 

دخترلاکچری

Guest
سلام دوستان
راستش من شوهرم خیلی روی مهمان سرزده حساسه کلا یه اخلاقی داره دلش میخواد مهمون که میاد از یه روزقبل بدونه تا خرید کنه و خوب پذیرایی بشه حتی خواهربرادر خودشم سرزده واسه نهارشام بخوان بیان یجورایی میپیچوندشون
حالا من خواهرم و شوهرش یه اخلاقی دارن دقیقا یهو دارن رد میشن از نردیک خونمون زنگ میزنن میگن داریم میاییم خودمم دوست ندارم اخلاقشونو ولی بزرکتر هستن و احترامشون نگه میدارم
یه دفعه ظهر ساعت ۱۲ اومدن من سریع برنج و مرغ گذاشتم
یه دفعه ساعت نه ونیم شب اومدن شوهرم رفت از بیرون کباب گرفت یه دفعه هم چهاربعدازظهرشوهرم از سرکار اومد نهار خوردیم خواست بخوابه زنگ زدن گفتن داریم میاییم نهارهم نخوردیم ?اوندفعه مجبور شدم نیمرو دادم
ولی شوهرمم همش بعدش غر میزد
امشب من اندازه خودم وشوهرم دخترم برنج مرغ درست کردم تا اومدم سفره بندازم دوباره آبجیم زنگ زد گفت شام چی دارید بیاییم باهم بخوریم گفتم اخه کاش زودتر میگفتی بیشتر درست میکردم گفت عیب نداره تخم مرغ هم درست کن دیگه منم گفتگ عیب نداره بیاین
آخه فکرکنین یخورده برنج رو کی بخوره خواهرم و برادرم و همسراشون چهارنفر میشدن
بعد فکرکنم از صدام متوجه شدن که امادگی ندارم خودش گفت نه نمیاییم
منم زیاد اصرار نکردم بیان چون میدونم بعدش شوهرم کلی غر میزنه
الان خیلی حس بدی دارم
توروخدا سرزده جایی نرید خیلی بده

آخ که منم چقدر بدم میاد از مهمون سر زده
درسته مهمون حبیب خداست
ولی خب آدم دوست داره خوب پذیرایی کنه
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
وا خب بگو نیست ک شوهرم سرزده جایی نمیره سختشه مهمون سرزده بیاد درست پذیرایی نشه دیگه چرا ناراحت شن.
من خونه مامان بابامم سر زده نمیرم
اره واقعا ما خودمون هم هیچ جا سرزده نمیریم حتی واسه یه چایی هم بریم از قبل خبر میدیم برنامه مردم بهم نریزیم
همسرم خیلی محتاط هست بیشتر وقتا هم میگه بعد شام بریم جایی که کسی رو تو زحمت نندازیم
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
وا خب بگو نیست ک شوهرم سرزده جایی نمیره سختشه مهمون سرزده بیاد درست پذیرایی نشه دیگه چرا ناراحت شن.
من خونه مامان بابامم سر زده نمیرم
من با خواهرم خیلی رودرواسی دارم کاش میتونستم راحت بهش بگم
 

دخترلاکچری

Guest
اره واقعا ما خودمون هم هیچ جا سرزده نمیریم حتی واسه یه چایی هم بریم از قبل خبر میدیم برنامه مردم بهم نریزیم
همسرم خیلی محتاط هست بیشتر وقتا هم میگه بعد شام بریم جایی که کسی رو تو زحمت نندازیم

حالا شما هر موقع خواهرت خواست بیاد
بپیچون بگو جایی دعوتیم
یا اینکه دو روز بعد از اومدنشون شما هم سریع برو خونش عوضش در بیا سرزده برو
که خودش بفهمه چقدر کارش زشته
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
آخ که منم چقدر بدم میاد از مهمون سر زده
درسته مهمون حبیب خداست
ولی خب آدم دوست داره خوب پذیرایی کنه
چقدم ادم استرس میگیره یهو ☹ الان میگم کاش میگفتم بیان یه کاریش میکردم ولی میدونم بعدش شوهرم تا یه هفته میخواست غر بزنه بهم
 

مامان دو تا وروجک

Guest
من با خواهرم خیلی رودرواسی دارم کاش میتونستم راحت بهش بگم
خب نمیتونی ب مادرت یا خواهر دیگه گ باهاشون راحتی بگی تا اوشون بهشون بگه؟
خدایی خیلی سخته اینجوری آدم تمام وجودش میشه استرس هر وقت بخواد سفره پهن کنه
 

دخترلاکچری

Guest
چقدم ادم استرس میگیره یهو ☹ الان میگم کاش میگفتم بیان یه کاریش میکردم ولی میدونم بعدش شوهرم تا یه هفته میخواست غر بزنه بهم

چرا استرس به خودت بدی بیخیال
وقتی سر زده اومده همون بهتر نیمرو براش درست کنی تا اشتباه کارشون بفهمه : )))
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
حالا شما هر موقع خواهرت خواست بیاد
بپیچون بگو جایی دعوتیم
یا اینکه دو روز بعد از اومدنشون شما هم سریع برو خونش عوضش در بیا سرزده برو
که خودش بفهمه چقدر کارش زشته
آخه اونا مدلشون یجوریه سرزده و اینا براشون مهم نیست اونجوریهم احساس صمیمیت میکنن بیشتر میان
 

Mamane matin

Guest
عزیزم خیلی محترمانه به خواهرت بگو دوستدارم مفصل ازت پذیرایی کنم لطفا سرزده نیا یا چنروز قبلش بهم بگو?
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
خب نمیتونی ب مادرت یا خواهر دیگه گ باهاشون راحتی بگی تا اوشون بهشون بگه؟
خدایی خیلی سخته اینجوری آدم تمام وجودش میشه استرس هر وقت بخواد سفره پهن کنه
عزیزم خواهر دیگه ندارم مامانمم فوت شده
اگه خودم فقط بودم مهم نیست ولی خوب همسرم حساسه
حقم داره خوب اینجا که فقط خونه من نیست خونه همسرمم هست اونا کلا خانوادگی خیلی ملاحظه میکنن
 
استارتر
استارتر

رنگارنگ

Guest
عزیزم خیلی محترمانه به خواهرت بگو دوستدارم مفصل ازت پذیرایی کنم لطفا سرزده نیا یا چنروز قبلش بهم بگو?
میگه بیخیاللل بابا یه چیزی میخوریم
بعدشم میگه این اداها چیه جدیدن در اومده
بعدم کلی گلایه میکنه که خواستم خونه داداش برم زنش گفت امشب کار دارم چجور روشون میشه مهمون راه ندن?دیگه من نمیتونم چیز ی بگم
 

مامان دو تا وروجک

Guest
الهی
عزیزم خواهر دیگه ندارم مامانمم فوت شده
اگه خودم فقط بودم مهم نیست ولی خوب همسرم حساسه
حقم داره خوب اینجا که فقط خونه من نیست خونه همسرمم هست اونا کلا خانوادگی خیلی ملاحظه میکنن
عزیزم خدا رحمت کنه.
پس سر تعریف ک شد تعریف کن از ملاحظه کار بودن همسرت و خانوادش و اینکه چجوری مهمونی میرن یا هرچیزی تا دستش بیاد یا ایده ی @دخترلاکچری رو پیاده کن یا تا همیشه همینجوری با رودربایستی خودتو تحت استرس بذار
 

GISOO_R

Guest
چقد بده اخلاق اینطوری ادم زیر منگنه میمونه اما بعضیا اصلا درک نمیکنن زمان و وقت رو منظورم با یکی از اشناهای خودمونه کسانی رو میشناسم ک هر روز برنامه میچینن خونه یکی باشن و کلافه میکنن ادمو ولی واقعا درک نمیکنن خب هم ما هم بقیه ممکنه زندگی داشته باشن خودشون یا چیزی واسه پذیرایی ندارن یا شاید خودشون برنامه ی خاص دارن حالا اینا ک خوبه من کسیو میشناسم ک بفهمن جایی خبریه دیگه از اون جا تکون نمیخورن در این حد افتضاحن....????
 

Mamane matin

Guest
میگه بیخیاللل بابا یه چیزی میخوریم
بعدشم میگه این اداها چیه جدیدن در اومده
بعدم کلی گلایه میکنه که خواستم خونه داداش برم زنش گفت امشب کار دارم چجور روشون میشه مهمون راه ندن?دیگه من نمیتونم چیز ی بگم
چه بد ?طرزه فکرش خیلی قدیمیه?میگم‌شایدم خیلی باهات راحت و خودمونیه که اینقد ساده میگیره
 

بالا