anahid_jooni
⭐کاربر فعال⭐
- عضویت
- Feb 12, 2024
- جنسیت
- خانم
جوونن
بتپه
جوونن
من خستم از جماعت زنده کش مرده پرسترو به راه نیست احوالم
شبا بد روزا درگیر کارم
من خستم از جماعت زنده کش مرده پرست
خستم از این دلی که خورده ترک
خستم از اون حسی که اون با خودش برد به درک
خستم از این همه حرف الکی بدون فکر و هدف بدون عمل
خستم از اینهمه تظاهر به عشق به دروغ قسم
خستم از آدما و جای شلوغ اصلان یا الف بده
آدم وسط یه مشت دزد و وحشیمن خستم از جماعت زنده کش مرده پرست
خستم از این دلی که خورده ترک
خستم از اون حسی که اون با خودش برد به درک
خستم از این همه حرف الکی بدون فکر و هدف بدون عمل
خستم از اینهمه تظاهر به عشق به دروغ قسم
خستم از آدما و جای شلوغ اصلا
من اصلا دلم می خواد بکشتم فش و عشق کنم این چه خداییه که نه می فهمه منو نه می تونم باهاش خوش و بش کنمآدم وسط یه مشت دزد و وحشی
الماسشو نمیذاره رو میز
میدونی، هر چی یه چیز مهم تر باشه
موندنِ پیشش سخت تره
یعپ من از همه بُ**** از همه کلاً
چپیدم توو اتاق لامصب خودم
مگه میشه بره از یاد من لمس تنت برق چشمای قشنگتو حتـی خوابیدننننتمن اصلا دلم می خواد بکشتم فش و عشق کنم این چه خداییه که نه می فهمه منو نه می تونم باهاش خوش و بش کنم
تو هم هر موقع به ما میرسی همش گوشه کنایه می زنی مگه دیواری کوتاه تر از دیوار من پیدا نکردی که هی لگد می زنیمگه میشه بره از یاد من لمس تنت برق چشمای قشنگتو حتـی خوابیدننننت
ادامشتو هم هر موقع به ما میرسی همش گوشه کنایه می زنی مگه دیواری کوتاه تر از دیوار من پیدا نکردی که هی لگد می زنی
ادامشو بگم؟!ادامش
نه خودم میگم ادامش رو گفتمادامشو بگم؟!
روح من چن وقتیه مرده اون الان فکر میکنه بردهادامش
ی بدهنه خودم میگم ادامش رو گفتم
اوهومنه خودم میگم ادامش رو گفتم
من از اینی می سوزم که دلم آخرش از عشق خودش خوردهروح من چن وقتیه مرده اون الان فکر میکنه برده
یادم نمیاد بقیشوو چرااا
یه چیزی میگم فقط در حد گلهی بده
ی بگواوهوم
اوممن از اینی می سوزم که دلم آخرش از عشق خودش خورده
گفتمی بگو
هر وقت که بودی همه چی قشنگ شد هر وقت نبودی نبودی رو ولش کنیه چیزی میگم فقط در حد گله
اذیت میشم بس که چشمات خوشگله