مهرساناااا
Guest
من تو یه ساختمون با مادرشوهرم زندگی میکنم ۷۴سالشه شده مثل بی بی سی از صبح که بلند میشه سیر تا پیاز زندگی عروساش رو برای ۴تا دختراش تعریف میکنه هر چی خوبه برای دختراش میخواد و برای عروس نمیخواد دیروز داشت ترکی میگفت که من قناعت نمیکنم هر چی پول پسرم در میاره میده لباس و پول رو حروم میکنه پول جمع کن نیستم فکر میکرد من متوجه نمیشم دلم نمیخواد هر چی تو زندگیم هست رو بشینه به دختراش بگه تا زمانی که این زندست نمیتونیم از این خونه بریم نمیدونم چیکار کنم واقعا به راهنماییتون نیاز دارم؟