عهههه مژگان این موندکه:/

[پرنسا]

دوتا پیر زن پیرمرد میرن مسافرت
آقاهه دندوناشو فراموش میکنه ببره
تو اتوبوس بلن بلن میگفته خب خانم اشکال نداره من شلا رو میخورم توسفتارو بخوراون بنده خدا منظورش میوه وخوراکی بوده:»
اتوبوس میره رو هوا
حالا هروقت اون بنده خدارو ببینیم میگیم شل خور اومد

 

[Mozhgan]

حوصله ندارم نمیام دیگه مدتی
میام حال و هوام عوض شه
کل سایتو بحث و دعوا انداختن

 

[calm moon]

حوصله ندارم نمیام دیگه مدتی
میام حال و هوام عوض شه
کل سایتو بحث و دعوا انداختن

بگردمت مثل منی

 

[Mozhgan]

بگردمت مثل منی

طرف عصبیه!!! میگیره رو آدم

 

[پرنسا]

حوصله ندارم نمیام دیگه مدتی
میام حال و هوام عوض شه
کل سایتو بحث و دعوا انداختن

اهمیت نده
نبودم از بحث امروز خبرندارم دیدم مژده اطلاعیه گذاشت

 

[Mozhgan]

اهمیت نده
نبودم از بحث امروز خبرندارم دیدم مژده اطلاعیه گذاشت

من اصلا کاری ندارم منو گرفته !!! از بیکاریه
میخواد به یکی زهرشو بریزه

 

[calm moon]

طرف عصبیه!!! میگیره رو آدم

از دست من عصبانی بود سر تو خالی کرد معذرت میخوام

 

[پرنسا]

من اصلا کاری ندارم منو گرفته !!! از بیکاریه
میخواد به یکی زهرشو بریزه

نادیده گرفتن بزرگترین نعمت الهی

 

[Mozhgan]

از دست من عصبانی بود سر تو خالی کرد معذرت میخوام

ولش کن ، تقصیر تو نبودشبت خدایی
سپردم به خدا

 

[Mozhgan]

نادیده گرفتن بزرگترین نعمت الهی

ممنون درسته