شنبه

[yekta]

شنبه صب
مامانم وقت دکتر داشت و من خونه همسرم بودم
ابجیم تنها بود مامانم گفت بیا خونه
صب ساعت 9 همسرم منو برد خونمون و کلی چرت و پرت گفت ک چرا تو بچه نگهداری و....
و بعد از ظهرش ک زنگ زدم گفت زنگ نزن حوصله ندارم.. تااا امروز نه زنگ زدم نه پیام و اونم همینطور..
شب قبلشم رفتیم بیرون و کلی خوشگذرونی ولی زهرمارم کرد صب شنبه
الان چ گوهی بخورم دقیقا؟
دلم تنگ شده؟
چ گوهی بخورررررررررم؟

 

[سرنوشت]

شنبه صب
مامانم وقت دکتر داشت و من خونه همسرم بودم
ابجیم تنها بود مامانم گفت بیا خونه
صب ساعت 9 همسرم منو برد خونمون و کلی چرت و پرت گفت ک چرا تو بچه نگهداری و....
و بعد از ظهرش ک زنگ زدم گفت زنگ نزن حوصله ندارم.. تااا امروز نه زنگ زدم نه پیام و اونم همینطور..
شب قبلشم رفتیم بیرون و کلی خوشگذرونی ولی زهرمارم کرد صب شنبه
الان چ گوهی بخورم دقیقا؟
دلم تنگ شده؟
چ گوهی بخورررررررررم؟

بعدا بهت میگم چیکار کنی عزیزم نگران نباش

 

[yekta]

بعدا بهت میگم چیکار کنی عزیزم نگران نباش

باشه عشقم

 

[سرنوشت]

باشه عشقم

آخر شب بهت میگم الان مشغول یه کاربرم بعدشم کارهای خونه ببخشید دیر میشه

 

[yekta]

آخر شب بهت میگم الان مشغول یه کاربرم بعدشم کارهای خونه ببخشید دیر میشه

عب نداره من تا صب بیدارم

 

[سرنوشت]

بیشتر از مشکلاتت بگو تا بهتر بدونم تا شب راهنماییت کنم

 

[yekta]

بیشتر از مشکلاتت بگو تا بهتر بدونم تا شب راهنماییت کنم

بعضی وقتا خیلی بی توجهی میکنه بعضی وقتا هم دورم میگرده..
ی سری رفتاراش میگن برو ی سری حرفاش میگن بمون..
مشکلم اینه، نمیدونم بلخره دوسم داره یا نه

 

[yekta]

الان زنگ زد گفت سلام منم گفتم سلام گفت خوبی گفتم ممنون تو خوبی؟
گفت اره.
بعدشم گفت زنگ زدم صداتو بشنوم..
منم هیچی نگفتم دوثانیه بعدش گفت کار نداری
خدافظ @سرنوشت

 

[سرنوشت]

عقدی ؟؟

 

[سرنوشت]

شنبه صب
مامانم وقت دکتر داشت و من خونه همسرم بودم
ابجیم تنها بود مامانم گفت بیا خونه
صب ساعت 9 همسرم منو برد خونمون و کلی چرت و پرت گفت ک چرا تو بچه نگهداری و....
و بعد از ظهرش ک زنگ زدم گفت زنگ نزن حوصله ندارم.. تااا امروز نه زنگ زدم نه پیام و اونم همینطور..
شب قبلشم رفتیم بیرون و کلی خوشگذرونی ولی زهرمارم کرد صب شنبه
الان چ گوهی بخورم دقیقا؟
دلم تنگ شده؟
چ گوهی بخورررررررررم؟

اگه عقدی شوهرت از این عصبانی شده که زنگ میزنن بری دوست داشته ببینت و( اینکه کار داشته داشته شاید)

کاش مادرت خواهرتم با خودش میبرد خلاصه نمیگه دخترم شاید با نامزدش کار دارن میخوان همو ببینن

 

[سرنوشت]

الان زنگ زد گفت سلام منم گفتم سلام گفت خوبی گفتم ممنون تو خوبی؟
گفت اره.
بعدشم گفت زنگ زدم صداتو بشنوم..
منم هیچی نگفتم دوثانیه بعدش گفت کار نداری
خدافظ @سرنوشت

خوبه توجه کرده

چیزی نشده که نگران نباش ، به مادرت بگو اینجوری نکنه دلیلشو بگو

 

[سرنوشت]

مشکل فقط همینه ؟

 

[سرنوشت]

بعضی وقتا خیلی بی توجهی میکنه بعضی وقتا هم دورم میگرده..
ی سری رفتاراش میگن برو ی سری حرفاش میگن بمون..
مشکلم اینه، نمیدونم بلخره دوسم داره یا نه

اون بعضی وقتا خب شاید خسته اس ، دلخوره ازت یا فکرش درگیره بالاخره یه روزی بهت ثابت میشه

 

[yekta]

اگه عقدی شوهرت از این عصبانی شده که زنگ میزنن بری دوست داشته ببینت و( اینکه کار داشته داشته شاید)

کاش مادرت خواهرتم با خودش میبرد خلاصه نمیگه دخترم شاید با نامزدش کار دارن میخوان همو ببینن

اخه نمیبره
میگه از پنجشنبه میری شنبه بیا

 

[yekta]

مشکل فقط همینه ؟

اوم

 

[yekta]

اون بعضی وقتا خب شاید خسته اس ، دلخوره ازت یا فکرش درگیره بالاخره یه روزی بهت ثابت میشه

هووف

 

[yekta]

خوبه توجه کرده

چیزی نشده که نگران نباش ، به مادرت بگو اینجوری نکنه دلیلشو بگو

خیلی گفتم توجه نمیکنه

 

[سرنوشت]

اخه نمیبره
میگه از پنجشنبه میری شنبه بیا

مادرت میگه از پنجشنبه میری خونه ی نامزدت شنبه بیا ؟؟

خب حق داره مادرت

مگه خونشون کجاست

چرا انقدر می مونی

 

[سرنوشت]

خیلی گفتم توجه نمیکنه

گریه نداره که ان شاءالله عروسی کنید همش می بینیش دوران عقدم زیادم خوب نیس بری اونجا خلاصه شاید دوست ندارن ته دلشون انقدر بری

 

[yekta]

همیشه میگه کارا خونه میمونه..
با وجود اینکه سالمه.. وگرنه هیچکدومشون مشکلی ندارن با موندن من

گریه نداره که ان شاءالله عروسی کنید همش می بینیش دوران عقدم زیادم خوب نیس بری اونجا خلاصه شاید دوست ندارن ته دلشون انقدر بری